سوره انعام: تفاوت میان نسخهها
جز
←آیه ۱۷
جز (←آیه ۱۷) |
جز (←آیه ۱۷) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
هدف سوره انعام را ریشهکن کردن عوامل [[شرک]] دانستهاند؛ به همین دلیل در این آیه ضمن تقبیح توجه به غیرخدا، بیان میدارد که برای حل مشکلات و رفع زیان و جلب منفعت به معبودهای ساختگی پناه مبرید؛ چراکه اگر کمترین زیانی به تو برسد برطرف کننده آن کسی جز خدا نخواهد بود و اگر خیر و برکتی نصیب تو شود، فقط در پرتو قدرت خداوند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۷۴.</ref> این آیه را بیانگر حکومت اراده خدا بر تمام ارادههای دیگر دانستهاند و به صراحت عقیده ثنویین (دوگانه پرستان) را که قائل به دو منشأ برای خیر و شر هستند رد میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۷۵.</ref> | هدف سوره انعام را ریشهکن کردن عوامل [[شرک]] دانستهاند؛ به همین دلیل در این آیه ضمن تقبیح توجه به غیرخدا، بیان میدارد که برای حل مشکلات و رفع زیان و جلب منفعت به معبودهای ساختگی پناه مبرید؛ چراکه اگر کمترین زیانی به تو برسد برطرف کننده آن کسی جز خدا نخواهد بود و اگر خیر و برکتی نصیب تو شود، فقط در پرتو قدرت خداوند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۷۴.</ref> این آیه را بیانگر حکومت اراده خدا بر تمام ارادههای دیگر دانستهاند و به صراحت عقیده ثنویین (دوگانه پرستان) را که قائل به دو منشأ برای خیر و شر هستند رد میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۷۵.</ref>علامه طباطبایی هدف سوره انعام را بیان توحید و اثبات ربّی یگانه برای انسان و تمام جهانیان می داند...و ضُرّ در این آیه را غیر عذاب روز قیامت می داند که تنها خداوند میتواند آن را برطرف سازد و تنها باید به خیر خداوندی امیدوار بود که یگانه معبود شایسته پرستش است وهیچ چیزی نمی تاند مانع تحقق ارادهاش شود چرا که او بر انجام هر کاری تواناست.<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۷، ص۳۴</ref> | ||
منظور از شر منتسب به خدا در این آیه را سلب نعمت دانستهاند که در جای خود خیر است؛ زیرا گاه برای تنبه، تعلیم و تربیت و برطرف ساختن [[غرور]] نیاز است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۷۵.</ref> | منظور از شر منتسب به خدا در این آیه را سلب نعمت دانستهاند که در جای خود خیر است؛ زیرا گاه برای تنبه، تعلیم و تربیت و برطرف ساختن [[غرور]] نیاز است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۷۵.</ref> | ||