نذر: تفاوت میان نسخهها
imported>Naqavi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Naqavi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==انواع نذر== | ==انواع نذر== | ||
نذر به حسب قصد فعل نذر کننده بر دوگونه است: | نذر به حسب قصد فعل نذر کننده بر دوگونه است: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = قال [[رسول اكرم(ص)|رسول الله (ص)]]:{{سخ}}{{حدیث|پیامبر(ص) فرمود:هيچ نذرى در هيچ معصيتى [صحيح] نيست و هيچ سوگندى در بريدن پيوند خويشاوندى [صحيح] نيست.»}}|تاریخ بایگانی| منبع = منابع فقه شيعه ج٢۴؛ ص٨۵۵| تراز = چپ| عرض = 200px|حاشیه= 4px|اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FCEEC8| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
===نذر مجازاتی=== | ===نذر مجازاتی=== | ||
عبارت است از نذری که نذر کننده عمل به آن را در گرو تحقق فعلی قرار می دهد؛ مثلاً اگر فلان حادثه رخ دهد بر من باد که فلان کار را انجام دهم. از همین رو تحقق و وجوب این نذر از ناحیه تحقق مقدّم قضیّه شرطیه نشأت میگیرد.<ref>خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.</ref> | عبارت است از نذری که نذر کننده عمل به آن را در گرو تحقق فعلی قرار می دهد؛ مثلاً اگر فلان حادثه رخ دهد بر من باد که فلان کار را انجام دهم. از همین رو تحقق و وجوب این نذر از ناحیه تحقق مقدّم قضیّه شرطیه نشأت میگیرد.<ref>خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.</ref> |
نسخهٔ ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۴۱
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۵ توسط [[کاربر:{{{کاربر}}}]] برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿٣٥﴾ (ترجمه: چون زن عمران گفت: «پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا و پرستشگر تو] باشد؛ پس، از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى.»)
آل عمران، ٣٥
تعریف
این واژه در لغت به معنای واجب کردن چیزی بر خود است[۱] و در اصطلاح فقهی نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد و یا کاری که انجام ندادن آن بهتر است برای خدا ترک کند.[۲] به عنوان مثال نذر آن است که انسان در قالب این عبارت و صیغه بگوید: نذر کردم که اگر – مثلاً – مریض من خوب شد برای خدا، بر من واجب است که صد تومان به فقیر بدهم.
سابقه نذر
نذر سنتی است که مورد اهتمام تمامی انبیاء الهی و امتهای گذشته بوده و در اسلام نیز سابقه و مشروعیت دارد.قرآن کریم داستان نذر همسر عمران، یعنی مادر حضرت مریم(س) را نقل می کند و میفرماید: و به یاد آورید هنگامی را که همسر عمران گفت:«خداوندا آنچه در رحم دارم برای تو نذر کردم که آزاد و در خدمت خانه تو باشد. از من بپذیر که تو شنوا و دانایی».[۳]
و در سوره مریم پس از نقل داستان تولد حضرت عیسی(ع) خدای متعال به حضرت مریم(س) میفرماید: هرگاه کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بگو: «من برای خداوند رحمان روزه ای نذر کردهام؛ بنابراین با کسی سخن نمی گویم.»[۴]
وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُهُ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ﴿٢٧٠﴾ (ترجمه: و هر نفقهاى را كه انفاق، يا هر نذرى را كه عهد كردهايد، قطعاً خداوند آن را مىداند، و براى ستمكاران هيچ ياورى نيست.)
بقره، ٢٧٠
این کتاب آسمانی هنگامی که یکی از ویژگی های عباد الرحمن را بر میشمارد، میفرماید: ایشان به نذر خویش وفا می کنند و از روزی( قیامت ) که شر و عذابش گسترده است، می ترسند.[۵] امام صادق(ع) در روایتی که در شأن نزول همین آیه «یوفون بالنذر» از آن حضرت صادر شده، فرموده است: هنگامی که امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) مریض بودند روزی پیامبر خدا(ص) به ملاقات آنها آمد و به علی(ع) فرمود: خوب است جهت سلامتی فرزندانت نذر نمایی. علی(ع) فرمود من نذر می کنم، چنانچه این دو بهبود یابند، سه روز را به جهت تشکر از خداوند روزه بدارم. سپس فاطمه(ع) و همچنین فضه که خادمه آنها بود، همین نذر را تکرار نمودند و خدای متعال لباس عافیت را به اندام آن دو امام پوشاند و ایشان نیز روزه داشتند.[۶] بنابراین نه تنها نذر با توحید، رضا، تسلیم و ادب در مقابل خدای عالم منافاتی ندارد، بلکه پیمان و وفای به آن، عین توجه به حق تعالی، توحید و عبودیت او و باعث قرب به خالق هستی است و در سنت و سیره اهل عصمت و طهارت و مؤمنان جریان دارد.
شروط نذر
نذر در حقیقت پیمانی است با خداوند،[۷] تا در نتیجه انجام عمل نیکی که آدمی بر خویش واجب می نماید، حق تعالی حاجت او را برآورد. نذر کردن دارای آداب خاصی می باشد از جمله:
صیغه نذر
از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی خوانده شود و یا به صیغه فارسی که در بردارنده این مضمون باشد: برای خدا بر عهده و ذمه من باشد اگر فلان حاجت و خواسته من برآورده شد، فلان کار را انجام می دهم ولی اگر تنها از ذهن و قلب گذشته و خطور کرده باشد و صیغه نذر به صورت شرعی که گفته شد خوانده نشود، این نذر وجوب عمل ندارد البته عمل به آن بی اشکال است.
متعلق نذر
مورد نذر باید رجحان داشته باشد. اگر نذر کند که کار حرام یا مکروهى را انجام دهد، یا کار واجب یا مستحبى را ترک کند، نذر او صحیح نیست. اگر نذر کند که کار مباحى را انجام دهد یا ترک نماید، چنانچه به جا آوردن آن و ترکش از هر جهت مساوى باشد، نذر او صحیح نیست، اما اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر کند، نذر او صحیح است.(مثلا نذر کند غذایى را بخورد که براى عبادت قوت بگیرد) و نیز اگر ترک آن از جهتى بهتر باشد و انسان براى همان جهت نذر کند که آن را ترک نماید، نذر او صحیح مىباشد(مثلا براى این که دود مضر است، نذر کند که آن را استعمال نکند). اگر نذر کند نماز واجب خود را در جایى بخواند که بخودى خود ثواب نماز در آنجا زیاد نیست، مثلا نذر کند نماز را در اطاق بخواند، چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتى بهتر باشد مثلا به واسطه این که خلوت است انسان حضور قلب پیدا مىکند، نذر صحیح است.
امکان انجام نذر
انسان کارى را مىتواند نذر کند که در توانش باشد بنابراین کسى که نمىتواند پیاده به کربلا برود، اگر نذر کند که پیاده برود نذر او صحیح نیست.
نذر کننده
برای صحت نذر، نذر کننده باید دارای خصوصیتهایی باشد.
- مکلف باشد: شرط اول نذر آن است که نذر کننده باید مکلف باشد بنابراین بر کسی که مکلف نیست عمل و وفای به نذر واجب نیست.[۸]
- عاقل باشد: شرط دوم نذر آن است که نذرکننده عاقل باشد. بنابراین آدم سفیهى که مال خود را در کارهاى بیهوده مصرف مىکند، چنانچه با حال سفاهت بالغ شده باشد یا حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیرى کرده باشد، نذرهاى مربوط به مالش صحیح نیست. [۹]
- مختار باشد:شرط سوم آن است که نذر کننده از روی اختیار نذر کند، بنابراین نذر کردن کسى که او را مجبور کردهاند، یا به واسطه عصبانى شدن بىاختیار نذر کرده، صحیح نیست. [۱۰]
- قصد نذر: نذر کننده در حین نذر قصد داشته باشد بنابراین صرف خطور بر ذهن و صرف به کاربردن صیغه آن و یا نذر نمودن در مستی موجب تحقق آن نیست.[۱۱]
- قصد قربت: نذر کننده به هنگام نذر قصد قربت داشته باشد پس نذر کافر و نذر از روی ریا منعقد نمی گردد.[۱۲]
- استطاعت: امر مورد نذر در استطاعت نذر کننده باشد و نذر به محال عرضی نیز نباشد.[۱۳]
- نذر به معصیت: امر مورد نذر از امور عبادی و یا مباح باشد لذا نذر به معصیت منعقد نمیگردد.[۱۴]
نذر و عدم توانایی انجام عمل
عدم توانایی بر انجام کار با توجه به زمان نذر دو صورت دارد:
- آن که از ابتدا قادر به انجام کار نباشد.
- آن که در زمان نذر قادر به انجام باشد، ولی بعد از نذر کردن از انجام آن عاجز شده باشد.
در فرض اول مراجع معظم تقلید فرموده اند: انسان کارى را میتواند نذر کند که انجام آن برایش ممکن باشد، بنابر این کسى که نمىتواند پیاده کربلا برود، اگر نذر کند که پیاده برود، نذر او صحیح نیست.[۱۵]
و در فرض دوم فرموده اند: اگر نذری غیر از نذر روزه کرده است باز هم نذرش باطل و چیزی بر او نیست.[۱۶] ولى اگر نذر کند که روزهاى بگیرد و بدون پیش بینى قبلى از انجام آن عاجز شود، باید آن را قضا کند و اگر ممکن نشد[۱۷] به مقدار یک مدّ طعام به فقیر صدقه بدهد.[۱۸]
انواع نذر
نذر به حسب قصد فعل نذر کننده بر دوگونه است:
قال رسول الله (ص):
پیامبر(ص) فرمود:هيچ نذرى در هيچ معصيتى [صحيح] نيست و هيچ سوگندى در بريدن پيوند خويشاوندى [صحيح] نيست.»
منابع فقه شيعه ج٢۴؛ ص٨۵۵
نذر مجازاتی
عبارت است از نذری که نذر کننده عمل به آن را در گرو تحقق فعلی قرار می دهد؛ مثلاً اگر فلان حادثه رخ دهد بر من باد که فلان کار را انجام دهم. از همین رو تحقق و وجوب این نذر از ناحیه تحقق مقدّم قضیّه شرطیه نشأت میگیرد.[۱۹] نذر مجازاتی بر دو گونه است:
- نذر شکر: که به شکرانه روا شدن حاجتی نذری می کند.مثلاً میگوید چنانچه بيمار من بهبود يابد، انجام فلان كار براى خدا بر عهدۀ من است اين گونه نذر را نذر شكر مىگويند.[۲۰]
- نذر زجر: که بخاطر ارتکاب کار زشتی بر خود نذری واجب کرده و سخت می گیرد مثلاً می گوید اگر مرتكب فلان كار زشت شوم فلان كار خير را براى خدا انجام خواهم داد اين گونه نذر كردن را نذر زجر گويند.[۲۱]
نذر تبرّعی
عبارت است از نذری که عمل به آن در گرو امر دیگری قرار نگرفته است. مثلاً شخصی بر خود واجب کند فلان عمل را انجام دهد.[۲۲]
احکام نذر
مخالفت با نذر
در صورتى كه شخصی نذر صحيح نموده باشد با مخالفت عمدى نذر كفاره بر او لازم است.[۲۳]
تغيير مصرف در نذر
کسی که چندین سال نذری نموده در صورتى كه صيغۀ نذر را بنحو شرعى خوانده باشد تغيير جايز نيست و لكن غالب مردم صيغۀ شرعى نمىخوانند و لذا نذر منعقد نمىشود بنابراين مختار است در تغيير يا ترك عمل به آن.[۲۴]
تبديل عين منذوره
در صورتى كه نذر صحيح با صيغۀ عربى يا فارسى واقع شده باشد واجب است عين همان مورد استفاده شود.به عنوان مثال کسی که برای قربانی کردن گوسفندی را نذر میکند باید همان گوسفندى كه براى قربانى اسم برده شده را قربانى كنند و گوسفند ديگری به جای آن مجزى نيست.[۲۵]
تعیین نکردن منذور
حلبى از امام صادق(ع) روايت مىكند كه ايشان دربارۀ كسى كه بدون تعيين منذور براى خدا نذرى را بر عهدۀ خود قرار مىدهد فرمود: «اگر معين كند، همان چيزى است كه تعيين كرده است و اگر تعيين نكند، چيزى بر او نيست.»[۲۶]
نذر زن بدون اجازه شوهر
چنانچه زن در غياب شوهر و يا با عدم اطلاع و يا با عدم رضايت او نذر كند صحيح نيست هر چند که در مال شوهر يا مشترك یا مختص خودش باشد از قبيل ارث و يا اجرت كارى كه از شوهر مىگيرد.[۲۷]
نهى والدين از متعلق نذر
پدر يا مادر نمیتوانند فرزند را از نذر نمودن يا از عمل به منذور از آن جهت كه متعلق نذر شده نهى كنند اما از نفس عملى كه مورد تعلق نذر قرار گرفته میتوانند نهى نمايند. مثلا فرزند نذر كرده روزه بگيرد؛ پدر يا مادر نمی توانند به فرزند بگويند نذر نکن ولی میتوانند بگویند نذرت روزه نباشد.[۲۸]
پانویس
- ↑ خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱.
- ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص ۶۰۹-۶۱۲٫
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۳۵.
- ↑ سوره مریم، آیه ۲۶.
- ↑ سوره انسان، آیه ۷.
- ↑ میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸.
- ↑ تفسیر انوار درخشان، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص ۶۰۹-۶۱۲٫
- ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص ۶۰۹-۶۱۲٫
- ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص ۶۰۹-۶۱۲٫
- ↑ خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.
- ↑ خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.
- ↑ خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.
- ↑ خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.
- ↑ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ۲، ص ۶۱۳، حضرات آیات امام خمینی(ره)، سیستانی، بهجت، مکارم، زنجانی.
- ↑ همان، بنا بر فتوای آیت الله سیستانی.
- ↑ حضرت آیت الله سیستانی در ادامه مطلب فرموده اند: و اگر ممکن نشد، احتیاط واجب آن است که یا به جاى هر روز ۷۵۰ گرم غذا به فقیرى صدقه بدهد یا ۵/ ۱ کیلو به کسى بدهد که به جاى او آن روزه را بگیرد.
- ↑ این نظریه بنا بر فتوای آیت الله زنجانی است.
- ↑ خرمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.
- ↑ ر.ک.رساله توضیح المسایل(مراجع)، ج۲، ص۶٠٩.
- ↑ ر.ک.رساله توضیح المسایل(مراجع)، ج۲، ص۶٠٩.
- ↑ رمشاهی، ج۲، ص۲۲۲۱ و ۲۲۲۲.
- ↑ مجمع المسایل، ج2 ص318.
- ↑ مجمع المسایل، ج2 ص321.
- ↑ ر.ک. مجمع المسایل، ج۲ ص۳۲۰.
- ↑ منابع فقه شيعه، جلد:٢۴، ص٨۶٣.
- ↑ مجمع المسایل، ج2 ص323.
- ↑ ر.ک. مجمع المسایل، ج2 ص323.
منابع
- قرآن.
- گلپایگانی، محمدرضا، مجمع المسایل، جلد:٢، دار القرآن الکریم، قم.
- امام خمینی و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل(مراجع)، جلد:٢، گردآورندگان، اصولی، احسان،/ بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ١٣٨١.
- منابع فقه شيعه، جلد:٢۴، بروجردی، حسین، زير نظر:اسماعیل تبار، احمد، مترجم:حسینیان قمی، مهدی، مترجم:مهوری، محمد حسین، فرهنگ سبز، تهران١٣٨٧.