سؤال قبر: تفاوت میان نسخهها
جز
←سؤال قبر از بدن مادی یا مثالی؟
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در اینکه سؤال و جواب در قبر، ناظر به همین بدن مادی موجود در قبر است یا [[بدن برزخی |بدن مثالی]]<ref group="یادداشت"> روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و قالب مثالی مییابد. بدن مثالی شباهت بسیار زیادی به بدن دنیوی انسان دارد؛ ولی در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم برزخ سازگار است و با بدن دنیوی، تفاوتهایی دارد.</ref>، دو نظر وجود دارد. بیشتر محدثان و متکلمان با استناد به ظاهر آیات قرآن و روایات معتقدند سؤال و جواب از همین بدن مادی در قبر خواهد بود که روح به آن برای مدتی باز میگردد.<ref> علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۷۰</ref> [[کلینی]] در [[اصول کافی|کافی]] از [[امام باقر(ع)]] نقل میکند: هنگامی که مرده داخل قبرش شد روح به بدنش باز میگردد، آنگاه دو ملک قبر میآیند و از او پرسش میکنند.<ref> کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۴.</ref> | در اینکه سؤال و جواب در قبر، ناظر به همین بدن مادی موجود در قبر است یا [[بدن برزخی |بدن مثالی]]<ref group="یادداشت"> روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و قالب مثالی مییابد. بدن مثالی شباهت بسیار زیادی به بدن دنیوی انسان دارد؛ ولی در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم برزخ سازگار است و با بدن دنیوی، تفاوتهایی دارد.</ref>، دو نظر وجود دارد. بیشتر محدثان و متکلمان با استناد به ظاهر آیات قرآن و روایات معتقدند سؤال و جواب از همین بدن مادی در قبر خواهد بود که روح به آن برای مدتی باز میگردد.<ref> علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۷۰</ref> [[کلینی]] در [[اصول کافی|کافی]] از [[امام باقر(ع)]] نقل میکند: هنگامی که مرده داخل قبرش شد روح به بدنش باز میگردد، آنگاه دو ملک قبر میآیند و از او پرسش میکنند.<ref> کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۴.</ref> | ||
بیشتر فلاسفه اعتقاد دارند که سؤال قبر، ناظر به [[بدن مثالی]] است که با [[روح]] آدمی مرتبط است و منظور از قبر، همین قبر خاکی نیست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، انتشارات اسراء، ج ۲۱، ص۲۲۲؛ حسنزاده، عیون مسایل نفس و شرح آن، ج ۲، ص۴۵۵ ۴۵۳.</ref>[[سید محمدحسین حسینی تهرانی |علامه طهرانی]] تصریح دارد که بدنی كه در ميان قبر می رود و به روی آن خاك میريزند، غير از صورت مثالی است كه به برزخ میرود و درشب اول قبر ملائکه با قالب مثالی و صورت ملکوتی گفت و شنود دارند، نه با بدن مادّی. بدن خاكی حرکتی ندارد، چشم و گوش و ادراک ندارد، چه در ميان قبر بپوسد يا نپوسد. | بیشتر فلاسفه اعتقاد دارند که سؤال قبر، ناظر به [[بدن مثالی]] است که با [[روح انسان |روح]] آدمی مرتبط است و منظور از قبر، همین قبر خاکی نیست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، انتشارات اسراء، ج ۲۱، ص۲۲۲؛ حسنزاده، عیون مسایل نفس و شرح آن، ج ۲، ص۴۵۵ ۴۵۳.</ref>[[سید محمدحسین حسینی تهرانی |علامه طهرانی]] تصریح دارد که بدنی كه در ميان قبر می رود و به روی آن خاك میريزند، غير از صورت مثالی است كه به برزخ میرود و درشب اول قبر ملائکه با قالب مثالی و صورت ملکوتی گفت و شنود دارند، نه با بدن مادّی. بدن خاكی حرکتی ندارد، چشم و گوش و ادراک ندارد، چه در ميان قبر بپوسد يا نپوسد. | ||
امّا بدن مثالي كه همان عالم صورت انساني است، او نميميرد بلكه زنده است، ديدۀ بصيرت و ادراکش كم نمیشود بلكه افزون | امّا بدن مثالي كه همان عالم صورت انساني است، او نميميرد بلكه زنده است، ديدۀ بصيرت و ادراکش كم نمیشود بلكه افزون | ||
میگرددو علّت آنکه در بسياری از روايات به عالم قبر، و نكير و منکر در عالم قبر، و مؤاخذۀ در قبر تعبير شده است برای آن است که عالم برزخ در دنبال اين دنياست، و قبر هم بدنبال زندگی دنياست؛ و بدين مناسبت عالم برزخ را كه تعلّقی به عالم قبر دارد به عالم قبر تعبير نمودهاند.<ref>حسینی طهرانی، محمدحسین، معادشناسی، ج۲، ص۲۴۹. | میگرددو علّت آنکه در بسياری از روايات به عالم قبر، و نكير و منکر در عالم قبر، و مؤاخذۀ در قبر تعبير شده است برای آن است که عالم برزخ در دنبال اين دنياست، و قبر هم بدنبال زندگی دنياست؛ و بدين مناسبت عالم برزخ را كه تعلّقی به عالم قبر دارد به عالم قبر تعبير نمودهاند.<ref>حسینی طهرانی، محمدحسین، معادشناسی، ج۲، ص۲۴۹. |