پرش به محتوا

آیه امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
اصلاح فاصلهٔ مجازی
جز (اصلاح فاصلهٔ مجازی)
خط ۴۹: خط ۴۹:


==منظور از عرضه بر آسمان‌ها و زمین==
==منظور از عرضه بر آسمان‌ها و زمین==
در پاسخ به این که منظور از عرضه بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها چه بوده، اقوال متفاوتی از سوی مفسّران مطرح شده است:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref>
در پاسخ به این که منظور از عرضه بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها چه بوده، اقوال متفاوتی از سوی مفسّران مطرح شده‌است:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref>
# عرضه به معنای مجازی آن می‌باشد و آیه تنها یک تمثیل و فرض و به نوعی بیان حال است.<ref>امین الاسلام الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه احمد بهشتی و دیگران، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰، ج۲۰، ص۱۸۹/ص۱۹۰</ref>
# عرضه به معنای مجازی آن می‌باشد و آیه تنها یک تمثیل و فرض و به نوعی بیان حال است.<ref>امین الاسلام الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه احمد بهشتی و دیگران، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰، ج۲۰، ص۱۸۹/ص۱۹۰</ref>
# عرضه، نوعی مقایسه بین آسمان‌ها و زمین با امانت بوده و منظور آیه این است که در این سنجش و سبک و سنگین کردن، معلوم می‌شود که امانت، سنگین‌تر از آسمان‌ها و زمین و کوه هاست و این‌ها توان حمل آن را ندارند.<ref>ابراهیم عاملی، تفسیرالعاملی، مشهد، ۱۳۶۳، ج۷، ص۱۹۸</ref>
# عرضه، نوعی مقایسه بین آسمان‌ها و زمین با امانت بوده و منظور آیه این است که در این سنجش و سبک و سنگین کردن، معلوم می‌شود که امانت، سنگین‌تر از آسمان‌ها و زمین و کوه هاست و این‌ها توان حمل آن را ندارند.<ref>ابراهیم عاملی، تفسیرالعاملی، مشهد، ۱۳۶۳، ج۷، ص۱۹۸</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
# بیشتر مفسّرانی که دارای ذوق و مشرب عرفانی هستند معتقدند عرضه به معنای حقیقی آن مراد است و چون در دیدگاه قرآن همه هستی دارای شعور است، معنای ظاهر آیه که سخن گفتن موجودات عالم با زبانی متناسب با آن‌ها است هیچ بُعدی ندارد.<ref> محی الدین عربی، فتوحات المکیه، بیروت، دارصادر، ج۲، ص۷۷</ref> قرآن کریم همه موجودات را دارای حیات و شعور معرفی می‌کند. سخن گفتن خداوند با آسمان و زمین و اباء و ترسیدن آنها از حمل امانت در این آیه نیز دلیلی بر شعور موجودات عالم بوده و تأییدی برای قول اخیر است.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref>
# بیشتر مفسّرانی که دارای ذوق و مشرب عرفانی هستند معتقدند عرضه به معنای حقیقی آن مراد است و چون در دیدگاه قرآن همه هستی دارای شعور است، معنای ظاهر آیه که سخن گفتن موجودات عالم با زبانی متناسب با آن‌ها است هیچ بُعدی ندارد.<ref> محی الدین عربی، فتوحات المکیه، بیروت، دارصادر، ج۲، ص۷۷</ref> قرآن کریم همه موجودات را دارای حیات و شعور معرفی می‌کند. سخن گفتن خداوند با آسمان و زمین و اباء و ترسیدن آنها از حمل امانت در این آیه نیز دلیلی بر شعور موجودات عالم بوده و تأییدی برای قول اخیر است.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref>


از ظاهر آیه استفاده می‌شود که آسمان و زمین به خاطر نوعی هراس، از پذیرفتن امانت سرباز زدند. در برخی [[روایات]] آمده است هنگامی که امانت بر آن‌ها عرضه شد گفتند: پروردگارا، امانت را بدون [[ثواب]] و عقاب حمل می‌کنیم، اما در مقابل ثواب و عقاب حمل نمی‌کنیم. در [[نهج البلاغه]] آمده است که آن‌ها امانت را نپذیرفتند و آن چه را موجود ناتوانتری، یعنی انسان به آن جاهل بود درک کردند چون از عقوبت آن ترسیدند(اما انسان پذیرفت) چرا که انسان ظلوم و جهول بود.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه۱۹۹. مکارم شیرزای، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۹۵.</ref>
از ظاهر آیه استفاده می‌شود که آسمان و زمین به خاطر نوعی هراس، از پذیرفتن امانت سرباز زدند. در برخی [[روایات]] آمده‌است هنگامی که امانت بر آن‌ها عرضه شد گفتند: پروردگارا، امانت را بدون [[ثواب]] و عقاب حمل می‌کنیم، اما در مقابل ثواب و عقاب حمل نمی‌کنیم. در [[نهج البلاغه]] آمده‌است که آن‌ها امانت را نپذیرفتند و آن چه را موجود ناتوانتری، یعنی انسان به آن جاهل بود درک کردند چون از عقوبت آن ترسیدند(اما انسان پذیرفت) چرا که انسان ظلوم و جهول بود.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه۱۹۹. مکارم شیرزای، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۹۵.</ref>


==مدح یا ذم؟==
==مدح یا ذم؟==
در اینکه آیه درصدد مدح انسان است یا ذم او، سه دیدگاه متفاوت وجود دارند:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref>
در اینکه آیه درصدد مدح انسان است یا ذم او، سه دیدگاه متفاوت وجود دارند:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref>
# بیشتر مفسران معتقدند آیه در بیان مدح گروهی از انسان‌ها و ذمّ گروهی دیگر است. انسان حامل امانت گاهی امین است و گاهی ظلوم و جهول و خائن. در اینجا نیز انسان حامل امانت خدا و ممدوح است، مگر انسان‌های ظلوم و جهول. مؤید این قول آیه بعدی است که هدف از عرضه امانت را جدا شدن انسان مؤمن از منافق و مشرک می‌داند.{{یادداشت|{{عربی|لِّیعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکینَ وَالْمُشْرِکاتِ وَیتُوبَ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗوَکانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا|هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! }} سوره احزاب، آیه ۷۳}}
# بیشتر مفسران معتقدند آیه در بیان مدح گروهی از انسان‌ها و ذمّ گروهی دیگر است. انسان حامل امانت گاهی امین است و گاهی ظلوم و جهول و خائن. در اینجا نیز انسان حامل امانت خدا و ممدوح است، مگر انسان‌های ظلوم و جهول. مؤید این قول آیه بعدی است که هدف از عرضه امانت را جدا شدن انسان مؤمن از منافق و مشرک می‌داند.{{یادداشت|{{عربی|لِّیعَذِّبَ اللهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکینَ وَالْمُشْرِکاتِ وَیتُوبَ اللهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗوَکانَ اللهُ غَفُورًا رَّحِیمًا|هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! }} سوره احزاب، آیه ۷۳}}
# در دیدگاه برخی مفسّران آیه درصدد مدح انسان و بیان عظمت و کرامت اوست و به ویژگی ممتاز وی بر سایر موجودات اشاره می‌کند. در این دیدگاه، حتی ظلوم و جهول هم مدح انسان است. انسان ظلوم است، چرا که همه حدود و تقیدات را پاره می‌کند و به مقام اطلاق می‌رسد، و جهول است، چرا که از هرچه غیر خداست غافل می‌باشد و به مقام فنا رسیده است.<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة فی مقامات العبادة، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴، ج۳، ص۲۵۷</ref>
# در دیدگاه برخی مفسّران آیه درصدد مدح انسان و بیان عظمت و کرامت اوست و به ویژگی ممتاز وی بر سایر موجودات اشاره می‌کند. در این دیدگاه، حتی ظلوم و جهول هم مدح انسان است. انسان ظلوم است، چرا که همه حدود و تقیدات را پاره می‌کند و به مقام اطلاق می‌رسد، و جهول است، چرا که از هرچه غیر خداست غافل می‌باشد و به مقام فنا رسیده‌است.<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة فی مقامات العبادة، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴، ج۳، ص۲۵۷</ref>
# برخی از مفسّران نیز آیه را به طور کلی در ذمّ انسان می‌دانند و هدف آن را بیان جرأت او بر گناه و نفاق و شرک به عنوان خصوصیت منحصر به فرد او می‌شمارند. این مفسّران حمل امانت را به معنای خیانت و تضییع می‌دانند.<ref>امین الدین ابوعلی طبرسی، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۳۶</ref>
# برخی از مفسّران نیز آیه را به طور کلی در ذمّ انسان می‌دانند و هدف آن را بیان جرأت او بر گناه و نفاق و شرک به عنوان خصوصیت منحصر به فرد او می‌شمارند. این مفسّران حمل امانت را به معنای خیانت و تضییع می‌دانند.<ref>امین الدین ابوعلی طبرسی، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۳۶</ref>


خط ۷۲: خط ۷۲:
| بار غم او عرض به هر کس که نمودم| عاجز شد و این قرعه به نامم زسر افتاد}}
| بار غم او عرض به هر کس که نمودم| عاجز شد و این قرعه به نامم زسر افتاد}}


[[مولانا]] نیز در یکی از غزل‌های خود چنین می‌گوید:<ref>مولانا، جلالالدین، کلیات شمس، ۱۳۵۵ش، غزل شماره ۲۶۷۴</ref>
[[مولانا]] نیز در یکی از غزل‌های خود چنین می‌گوید:<ref>مولانا، جلال الدین، کلیات شمس، ۱۳۵۵ش، غزل شماره ۲۶۷۴</ref>
{{شعر۲|عرض=۷۰
{{شعر۲|عرض=۷۰
| نپذیرفت آسمان بار امانت| که عاشق بود و ترسید از خطایی}}
| نپذیرفت آسمان بار امانت| که عاشق بود و ترسید از خطایی}}
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
* مولوی، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسن، تهران، ۱۳۶۳ش
* مولوی، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسن، تهران، ۱۳۶۳ش
* میبدی، احمد، کشف الاسرار، تهران، ۱۳۵۷ش
* میبدی، احمد، کشف الاسرار، تهران، ۱۳۵۷ش
* نسفی، عزیزالدین، الانسان الکامل، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۴۰۳ق. نجیب مایلهروی
* نسفی، عزیزالدین، الانسان الکامل، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۴۰۳ق. نجیب مایل هروی
* ابراهیم عاملی، تفسیرالعاملی، مشهد، ۱۳۶۳
* ابراهیم عاملی، تفسیرالعاملی، مشهد، ۱۳۶۳
* احمد میبدی، کشف الاسرار، ج۸، ص۹۵
* احمد میبدی، کشف الاسرار، ج۸، ص۹۵
۱۷٬۰۰۲

ویرایش