پرش به محتوا

سید محمدحسین حسینی طهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵۳: خط ۵۳:
سید هاشم حداد، استاد سلوک و عرفان حسینی طهرانی بود. و طهرانی مشهورترین و مهم‌ترین شاگرد او محسوب می‌شود که ۲۸ سال با هم مراوده داشتند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳.</ref> طهرانی کتاب روح مجرد را برای معرفی و پاسداشت حداد نوشت و از او با تعبیر نور مطلق و روح مجرد یاد کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳.</ref> و او را قدرت‌مندترین شاگرد قاضی طباطبایی توصیف کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۱.</ref> و به این باور بود که حداد به [[مقام فنا|مقام فنای مطلق فی الله]]<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۸۵-۸۶.</ref> و مقام [[انسان کامل]]<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۵.</ref> رسیده و «جامع جمیع اسماء و صفات حضرت حق متعال به نحو اتَّم و اکمل، و مورد تجلّیات ذاتیه وحدانیّه قهاریه»<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۵.</ref> و «مظهر لا اله الا الله»<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۶.</ref>  است.
سید هاشم حداد، استاد سلوک و عرفان حسینی طهرانی بود. و طهرانی مشهورترین و مهم‌ترین شاگرد او محسوب می‌شود که ۲۸ سال با هم مراوده داشتند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳.</ref> طهرانی کتاب روح مجرد را برای معرفی و پاسداشت حداد نوشت و از او با تعبیر نور مطلق و روح مجرد یاد کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳.</ref> و او را قدرت‌مندترین شاگرد قاضی طباطبایی توصیف کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۱.</ref> و به این باور بود که حداد به [[مقام فنا|مقام فنای مطلق فی الله]]<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۸۵-۸۶.</ref> و مقام [[انسان کامل]]<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۵.</ref> رسیده و «جامع جمیع اسماء و صفات حضرت حق متعال به نحو اتَّم و اکمل، و مورد تجلّیات ذاتیه وحدانیّه قهاریه»<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۵.</ref> و «مظهر لا اله الا الله»<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۳۶.</ref>  است.


تهرانی سید هاشم حداد را دارای مقام ولایت می‌دانست<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۲۲.</ref> و نوشته‌ است که سید هاشم مرا فرزند خود می‌داند، ولی من خودم را غلام خانه‌زاد او می‌دانم و شایستگی عنوان فرزندی را ندارم<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۷۸.</ref> او هم‌چنین کارهای سید هاشم را حجت می‌دانست و تلاش می‌کرد رفتارهایش مثل او باشد و حتی در زیارت [[ضریح امام رضا(ع)]] نیز همانند حداد هفت بار گرد ضریح می‌چرخید.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۹۶.</ref>
تهرانی سید هاشم حداد را دارای مقام ولایت می‌دانست<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۲۲.</ref> و نوشته‌ است که من خودم را غلام خانه‌زاد سید هاشم می‌دانم ولی او مرا فرزند خود می‌داند<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۷۸.</ref> و گزارش کرده است که در هر سفر دیدار با سید هاشم هنگام بازگشت او به ایران سید هاشم به مدت یک هفته بیمار شده و حتی غذا را ترک می‌کند و با کسی دیدار نمی‌کند. و به همین جهت تهرانی تصمیم می‌گیرد که بدون خداحافظی از او جدا شود تا حداد کمتر گرفتار ناراحتی شدید شود.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۶۵۰.</ref> او هم‌چنین کارهای سید هاشم را حجت می‌دانست و تلاش می‌کرد رفتارهایش مثل او باشد و حتی در زیارت [[ضریح امام رضا(ع)]] نیز همانند حداد هفت بار گرد ضریح می‌چرخید.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۹۶.</ref>


تهرانی ماجرای آشنایی خود با حداد را در همان کتاب شرح داده است.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۲۸.</ref> او در نخستین ماه رمضان آشنایی خود با حداد از نجف به کربلا رفته و هر شب تا نزدیک اذان صبح در جلسات حداد شرکت کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳۰.</ref> هم‌چنین در سفر حج در مسیر رفت و بازگشت به [[عتبات عالیات|عتبات]] رفته و با سید هاشم دیدار کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۶۷.</ref> دیدار بعدی او با حداد در سال ۱۳۸۱ق است و در این سفر سید هاشم شب‌ها نماز جماعت را به امامت تهرانی می‌خواند<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۷۵.</ref> و حداد سوره‌های خاصی از قرآن را برای قرائت در نماز به او توصیه می‌کند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۷۵.</ref> بار دیگر تهرانی سید هاشم حداد را به ایران دعوت کرده و از او پذیرایی می‌کند و او را در سفر به همدان، مشهد، قم و اصفهان همراهی می‌کند و در طول این سفر نیز جلسات همه روزه برگزار می‌کنند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۱-۳۰۵.</ref> تهرانی مجموعا ده بار برای زیارت به عراق رفته<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۵۹۳.</ref> و هر بار یک ماه یا بیشتر مانده و با سید هاشم حداد مراوده داشته است. او برای آخرین بار به دلیل ممنوعیت سفر ایرانیان به عراق یک سفر به سوریه کرده و در آنجا نیز مدتی در کنار سید هاشم می‌ماند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۶۱۱-۶۴۰.</ref>  
تهرانی ماجرای آشنایی خود با حداد را در همان کتاب شرح داده است.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۲۸.</ref> او در نخستین ماه رمضان آشنایی خود با حداد از نجف به کربلا رفته و هر شب تا نزدیک اذان صبح در جلسات حداد شرکت کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳۰.</ref> هم‌چنین در سفر حج در مسیر رفت و بازگشت به [[عتبات عالیات|عتبات]] رفته و با سید هاشم دیدار کرد.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۶۷.</ref> دیدار بعدی او با حداد در سال ۱۳۸۱ق است و در این سفر سید هاشم شب‌ها نماز جماعت را به امامت تهرانی می‌خواند<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۷۵.</ref> و حداد سوره‌های خاصی از قرآن را برای قرائت در نماز به او توصیه می‌کند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۷۵.</ref> بار دیگر تهرانی سید هاشم حداد را به ایران دعوت کرده و از او پذیرایی می‌کند و او را در سفر به همدان، مشهد، قم و اصفهان همراهی می‌کند و در طول این سفر نیز جلسات همه روزه برگزار می‌کنند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۱-۳۰۵.</ref> تهرانی مجموعا ده بار برای زیارت به عراق رفته<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۵۹۳.</ref> و هر بار یک ماه یا بیشتر مانده و با سید هاشم حداد مراوده داشته است. او برای آخرین بار به دلیل ممنوعیت سفر ایرانیان به عراق یک سفر به سوریه کرده و در آنجا نیز مدتی در کنار سید هاشم می‌ماند.<ref>طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۶۱۱-۶۴۰.</ref>  
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۰۶

ویرایش