پرش به محتوا

عباس بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

منبع یابی؛ ویرایش و اصلاح مطالب؛ اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.bahrami
imported>M.r.seifi
(منبع یابی؛ ویرایش و اصلاح مطالب؛ اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۲۶: خط ۲۶:


==نسب و فرزندان==
==نسب و فرزندان==
عباس بن عبدالمطلب (شیبه) بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرّه بن کعب بن لؤی عموی [[پیامبر اکرم(ص)]] فرزند [[عبدالمطلب]] جد پیامبر(ص) و مادرش نُتَیله بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف ج ۱، ص۶۶، یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص۲۵۹.</ref> وی سه سال پیش از [[عام الفیل]]<ref>ابن قتیبه، المعارف ص۱۲۱، ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۲۱ و ۲۲.</ref> و ۵۶ سال قبل از [[هجرت]] در [[مکه]] و در خانواده‌ای که ریاست [[قریش]] را بر عهده داشت، به دنیا آمد. عباس از کوچکترین پسران عبدالمطلب<ref>ابن اسحاق، سیره، ص۶۸، تحقیق سهیل زکار، چاپ اول، دارالفکر، بیروت، ۱۹۷۸ م، و انتشارات اسماعیلیان قم، ۱۴۱۰.</ref> بود، که سه سال از پیامبر(ص) بزرگتر بود<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۲۱.</ref>
عباس بن عبدالمطلب (شیبه) بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرّه بن کعب بن لؤی عموی [[پیامبر اکرم(ص)]] فرزند [[عبدالمطلب]] جد پیامبر(ص) و مادرش نُتَیله بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۶۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵۹.</ref> وی سه سال پیش از [[عام الفیل]]<ref>ابن قتیبه الدینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۱۲۱.</ref> و ۵۶ سال قبل از [[هجرت]] در [[مکه]] و در خانواده‌ای که ریاست [[قریش]] را بر عهده داشت، به دنیا آمد. عباس از کوچکترین پسران عبدالمطلب<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۹۷۸م، ص۶۸.</ref> بود، که سه سال از پیامبر(ص) بزرگتر بود<ref>ابن قتیبه الدینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۱۲۱.</ref>
از عباس فرزندان مهمی همچون [[عبدالله بن عباس|عبدالله]]، [[فضل بن عباس|فضل]] و [[عبیدالله بن عباس|عبیدالله]] باقی ماندند و حکومت بنی عباس نیز از نسل او است.
از عباس فرزندان مهمی همچون [[عبدالله بن عباس|عبدالله]]، [[فضل بن عباس|فضل]] و [[عبیدالله بن عباس|عبیدالله]] باقی ماندند و حکومت بنی عباس نیز از نسل او است.
{{شجره‌نامه پیامبر اسلام}}
{{شجره‌نامه پیامبر اسلام}}
خط ۳۲: خط ۳۲:


==قبل از بعثت==
==قبل از بعثت==
به جهت نزدیکی سن عباس به [[پیامبر اکرم(ص)]] و هم از آن جهت که پیامبر در خانه [[عبدالمطلب]] بود،  آن دو همبازی و دوست بودند و هر دو در نوجوانی برای بنای [[کعبه]] بر دوش خود سنگ می‌آوردند.<ref>ابن اسحاق، سیره، ص۷۹.</ref> عباس در کودکی، نوجوانی و بزرگسالی ملازم پیغمبر بود، به نحوی که هر کس دنبال محمد(ص) می‌گشت سراغ او را از عباس می‌گرفت.<ref>ابن هشام، ج ۱، ص۸۲. تحقیق مصطفی السقاء و ابراهیم الابیاری و عبد الحفیظ شبلی چاپ دوم، انتشارات قم مصطفوی، قم ۱۳۶۸.</ref>
به جهت نزدیکی سن عباس به [[پیامبر اکرم(ص)]] و هم از آن جهت که پیامبر در خانه [[عبدالمطلب]] بود،  آن دو همبازی و دوست بودند و هر دو در نوجوانی برای بنای [[کعبه]] بر دوش خود سنگ می‌آوردند.<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۹۷۸م، ص۷۹.</ref> عباس در کودکی، نوجوانی و بزرگسالی ملازم پیغمبر بود، به نحوی که هر کس دنبال محمد(ص) می‌گشت سراغ او را از عباس می‌گرفت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۸۲.</ref>


عباس مانند دیگر [[قریش|قریشیان]]، تاجر<ref>ابن اسحاق، سیره ص۱۳۸.</ref> و یکی از ثروتمندان قریش بود. پس از ابوطالب و در حیات وی منصب [[سقایت]] و [[رفادت]] به او رسید<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۵ و ۱۶.</ref> که بعدها منصب «عمارت [[مسجدالحرام]]» نیز به او داده شد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۳، ص۱۰۹، انتشارات اسماعیلیان، تهران.</ref> در قحط‌سالی [[مکه]] برای سبک کردن بار زندگی [[ابوطالب]]، [[جعفر بن ابوطالب|جعفر]] پسر او را به خانه خود برد.<ref>ابن هشام، سیره، ج ۲، ص۳۰۱.</ref>
عباس مانند دیگر [[قریش|قریشیان]]، تاجر<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۹۷۸م، ص۱۳۸.</ref> و یکی از ثروتمندان قریش بود. پس از ابوطالب و در حیات وی منصب [[سقایت]] و [[رفادت]] به او رسید<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱۵ و ۱۶.</ref> که بعدها منصب «عمارت [[مسجدالحرام]]» نیز به او داده شد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۳، ص۱۰۹، انتشارات اسماعیلیان، تهران.</ref> در قحط‌سالی [[مکه]] برای سبک کردن بار زندگی [[ابوطالب]]، [[جعفر بن ابوطالب|جعفر]] پسر او را به خانه خود برد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۳۰۱.</ref>


==پس از بعثت ==
==پس از بعثت ==
عباس در ماجرای [[یوم الدار]]، شرکت داشت.<ref>ابن اسحاق، سیره ص۱۴۶.</ref> وی اگرچه بعد از [[بعثت]] تا مدتی اسلام نیاورد، اما نه تنها هیچ‌گاه با پیامبر مخالفت نکرد، بلکه پیوسته پشتیبان وی بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص۱۲۶ و ۲۳۵. شش جلد، تحقیق عبدالعزیز الدوری، چاپ اول،‌دار النشر، بیروت، ۱۳۹۸ ق.</ref> در محاصره سه ساله [[شعب ابی طالب|شعب]] نیز با سایر [[بنی هاشم]] در حمایت از [[پیامبر(ص)]] حضور داشت.<ref>بلاذری، ج ۱، ص۲۳۵.</ref>
عباس در ماجرای [[یوم الدار]]، شرکت داشت.<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۹۷۸م، ص۱۴۶.</ref> وی اگرچه بعد از [[بعثت]] تا مدتی اسلام نیاورد، اما نه تنها هیچ‌گاه با پیامبر مخالفت نکرد، بلکه پیوسته پشتیبان وی بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج ۱، ص۱۲۶ و ۲۳۵.</ref> در محاصره سه ساله [[شعب ابی طالب|شعب]] نیز با سایر [[بنی هاشم]] در حمایت از [[پیامبر(ص)]] حضور داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۲۳۵.</ref>


در [[پیمان عقبه]] دوم که شبانه انجام شد، تنها عباس حاضر بود و او نخستین کسی بود که در آنجا سخن گفت و در حمایت از پیامبر، از [[انصار]] پیمان محکم و موکد گرفت.<ref>ابن هشام، سیره ج ۲، ص۸۲-۸۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۷۳.</ref>
در [[پیمان عقبه]] دوم که شبانه انجام شد، تنها عباس حاضر بود و او نخستین کسی بود که در آنجا سخن گفت و در حمایت از پیامبر، از [[انصار]] پیمان محکم و موکد گرفت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۸۲-۸۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱۷۳.</ref>


عباس با "لبابه کبرا" (ام الفضل) دختر حارث بن حزن<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱، مقاتل الطالبین، ص۳۶.</ref> از بنی عامر و منتسب به پادشاه ربیعه، ازدواج کرد.
عباس با "لبابه کبرا" (ام الفضل) دختر حارث بن حزن<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱؛ مقاتل الطالبین، ص۳۶.</ref> از بنی عامر و منتسب به پادشاه ربیعه، ازدواج کرد.


==اسلام آوردن==
==اسلام آوردن==
درباره [[اسلام]] آوردن عباس، روایات گوناگون است و آن را در اوایل [[بعثت|ظهور اسلام]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱ و ۳.</ref>، شب [[هجرت]]،<ref>ابن عساکر، تهذیب ج ۷، ص۲۳۲. تحقیق عبدالقادر بدران.</ref> پیش از [[جنگ بدر]]<ref>ابن هشام، سیره، ج ۲، ص۳۰۱.</ref> بعد از اسارت در بدر<ref>یعقوبی، تاریخ ج ۲، ص۴۶. دو جلد منشورات الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۴.</ref> تا فتح [[غزوه خیبر|خیبر]] گفته‌اند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱، ۳.</ref> [[ذهبی]] می‌نویسد: ظاهر امر این است که عباس بعد از بدر اسلام آورده است.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج ۲، ص۹۹. تحقیق شعیب الارنوط، چاپ نهم، موسسه قاهره، ۱۹۶۰ م.</ref>در حالی که [[ابن اثیر]] فرمان [[پیامبر(ص)]] مبنی بر نکشتن عباس را دلیل مسلمان بودن او پیش از بدر می‌شمارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۳، ص۱۱۰.</ref>
درباره [[اسلام]] آوردن عباس، روایات گوناگون است و آن را در اوایل [[بعثت|ظهور اسلام]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱ و ۳.</ref>، شب [[هجرت]]،<ref>ابن عساکر، تهذیب ج ۷، ص۲۳۲. تحقیق عبدالقادر بدران.</ref> پیش از [[جنگ بدر]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۳۰۱.</ref> بعد از اسارت در بدر<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۶.</ref> تا فتح [[غزوه خیبر|خیبر]] گفته‌اند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱ و ۳.</ref> [[ذهبی]] می‌نویسد: ظاهر امر این است که عباس بعد از بدر اسلام آورده است.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۹۶۰م، ج۲، ص۹۹.</ref>در حالی که [[ابن اثیر]] فرمان [[پیامبر(ص)]] مبنی بر نکشتن عباس را دلیل مسلمان بودن او پیش از بدر می‌شمارد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۳، ص۱۱۰.</ref>


از سوی دیگر بنابر برخی از منابع، «امّ الفضل» همسر عباس دومین زنی بود که ایمان آورد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱ و ۳.</ref>
از سوی دیگر بنابر برخی از منابع، «امّ الفضل» همسر عباس دومین زنی بود که ایمان آورد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج ۳، ص۱ و ۳.</ref>
پیامبر اکرم(ص) بعد از هجرت، بین دخترش [[زینب دختر پیامبر(ص)|زینب]] که اسلام آورده بود و شوهر او ابوالعاص که مسلمان نشده بود، جدایی انداخت و تا سال ششم هجری که ابوالعاص اسلام آورد به مدت شش سال از هم جدا بودند.<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۵۳.</ref> این واقعه نشان می‌دهد که حکم جدایی بین زن مسلمان و شوهر کافر دست کم پس از هجرت نافذ بوده است. بنابراین اگر عباس مشرک می‌بود، پیامبر(ص) باید میان او و همسرش جدایی می‌انداخت.{{مدرک}}
پیامبر اکرم(ص) بعد از هجرت، بین دخترش [[زینب دختر پیامبر(ص)|زینب]] که اسلام آورده بود و شوهر او ابوالعاص که مسلمان نشده بود، جدایی انداخت و تا سال ششم هجری که ابوالعاص اسلام آورد به مدت شش سال از هم جدا بودند.<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۵۳.</ref> این واقعه نشان می‌دهد که حکم جدایی بین زن مسلمان و شوهر کافر دست کم پس از هجرت نافذ بوده است. بنابراین اگر عباس مشرک می‌بود، پیامبر(ص) باید میان او و همسرش جدایی می‌انداخت.{{مدرک}}


==پس از هجرت==
==پس از هجرت==
===مقابله با مسلمانان در جنگ بدر===
===مقابله با مسلمانان در جنگ بدر===
در [[جنگ بدر]] که اولین اقدام نظامی [[قریش]] علیه [[پیامبر(ص)]] بود، مکیان که برای نجات کاروان تجاری قریش به سوی [[مدینه]] می‌شتافتند، عباس و تنی چند از [[بنی هاشم]] را نیز به اجبار با خود آوردند.<ref>ابن سعد، طبقات ج ۴ ص۹-۱۰،‌دار صادر و‌دار احیاء التراث العربی، بیروت ۱۴۰۵ ق.</ref> عباس حرکت قریش و علت همراهی خود با آنان را به آگاهی پیامبر(ص) رساند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۳.</ref> و بنابر روایتی، در نامه خود به پیامبر یادآوری کرده بود که اگر بتواند سپاه قریش را به شکست خواهد کشاند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۳.</ref>
در [[جنگ بدر]] که اولین اقدام نظامی [[قریش]] علیه [[پیامبر(ص)]] بود، مکیان که برای نجات کاروان تجاری قریش به سوی [[مدینه]] می‌شتافتند، عباس و تنی چند از [[بنی هاشم]] را نیز به اجبار با خود آوردند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹-۱۰.</ref> عباس حرکت قریش و علت همراهی خود با آنان را به آگاهی پیامبر(ص) رساند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳.</ref> و بنابر روایتی، در نامه خود به پیامبر یادآوری کرده بود که اگر بتواند سپاه قریش را به شکست خواهد کشاند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳.</ref>


وی پس از اسیر شدن بین پیامبر و عباس مذاکره‌ای راجع به خون‌بهای اسیران بدر انجام شد<ref>ابن اسحاق، سیره ص۳۰۷. ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۱۵.</ref> و بنا به نقل برخی منابع آیه ۷۰ [[سوره انفال]] در این مورد است:
پس از اسیر شدن بین پیامبر و عباس، مذاکره‌ای راجع به خون‌بهای اسیران بدر انجام شد،<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ۱۹۷۸م، ص۳۰۷؛ ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۱۵.</ref> و بنا به نقل برخی منابع آیه ۷۰ [[سوره انفال]] در این مورد است:{{مدرک}}


«ای پیامبر به اسیرانی که در دست شما هستند، بگو اگر خداوند از نیکی دلهایتان آگاه باشد، به شما بهتر از آنچه از شما گرفته شده خواهد بخشید و شما را خواهد آمرزید.»
«ای پیامبر به اسیرانی که در دست شما هستند، بگو اگر خداوند از نیکی دلهایتان آگاه باشد، به شما بهتر از آنچه از شما گرفته شده خواهد بخشید و شما را خواهد آمرزید.»


و از طرفی [[ابن هشام]] عباس را در زمره اسرای مشرکان نام نبرده است.<ref>ابن هشام، سیره ج ۳، ص۳.</ref>
و از طرفی [[ابن هشام]] عباس را در زمره اسرای مشرکان نام نبرده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳.</ref>


===پس از جنگ بدر===
===پس از جنگ بدر===
خط ۶۴: خط ۶۴:
«در جایت بمان، زیرا خداوند هجرت را به تو پایان می‌دهد، چنانکه نبوت را به من پایان داد.»
«در جایت بمان، زیرا خداوند هجرت را به تو پایان می‌دهد، چنانکه نبوت را به من پایان داد.»


عباس هم پیش از بدر و هم بعد از بدر، بارها از پیامبر(ص) اجازه هجرت خواسته بود، ولی هر بار چنین پاسخی شنیده بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۲۰ و ۲۱ و ج ۱ ص۳۵۵. ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۳، ص۱۱۰.</ref>
عباس هم پیش از بدر و هم بعد از بدر، بارها از پیامبر(ص) اجازه هجرت خواسته بود، ولی هر بار چنین پاسخی شنیده بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۲۰ و ۲۱؛ ج۱، ص۳۵۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۳، ص۱۱۰.</ref>


بنابراین او به فرمان پیامبر(ص) در [[مکه]] ماند تا اقدامات [[قریش]] علیه پیامبر(ص) را گزارش کند. او در مورد جنگ‌های [[غزوه بدر|بدر]]، [[غزوه احد|احد]] و [[غزوه احزاب|احزاب]] نامه‌هایی به پیامبر نوشت و او را از تصمیم قریش آگاه ساخت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۳.</ref> سرانجام کمی قبل از [[فتح مکه]] به مدینه مهاجرت کرده به پیامبر(ص) پیوست و در فتح مکه و تسلیم شدن بی‌قید و شرط قریش نقش مهمی ایفا کرد.<ref>ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۱۸، ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج ۲، ص۸۷.</ref>
بنابراین او به فرمان پیامبر(ص) در [[مکه]] ماند تا اقدامات [[قریش]] علیه پیامبر(ص) را گزارش کند. او در مورد جنگ‌های [[غزوه بدر|بدر]]، [[غزوه احد|احد]] و [[غزوه احزاب|احزاب]] نامه‌هایی به پیامبر نوشت و او را از تصمیم قریش آگاه ساخت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳.</ref> سرانجام کمی قبل از [[فتح مکه]] به مدینه مهاجرت کرده به پیامبر(ص) پیوست و در فتح مکه و تسلیم شدن بی‌قید و شرط قریش نقش مهمی ایفا کرد.<ref>ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۱۸، ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج ۲، ص۸۷.</ref>


===غزوه حنین===
===غزوه حنین===
خط ۷۷: خط ۷۷:
==وفات==
==وفات==
[[پرونده:قبرستان بقیع۵.jpg|بندانگشتی|default|قبر عباس بن عبدالمطلب در کنار مرقد امامان شیعه پس از [[تخریب بقیع|تخریب]]]]
[[پرونده:قبرستان بقیع۵.jpg|بندانگشتی|default|قبر عباس بن عبدالمطلب در کنار مرقد امامان شیعه پس از [[تخریب بقیع|تخریب]]]]
عباس بن عبدالمطلب در [[جمعه (روز)|روز جمعه]] [[۱۴ رجب]] [[سال ۳۲ هجری قمری|سال ۳۲ق]] عهد [[عثمان بن عفان|عثمان]] در سن ۸۸ یا ۸۹ سالگی چشم از جهان فرو بست.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱، ۲۲.</ref> [[علی(ع)]] و فرزندان عباس، او را غسل دادند و خلیفه سوم با اجازه آنان در مراسم حضور یافت. افزون بر پیک [[بنی هاشم]]، فرستاده‌های عثمان نیز به روستاها و قبایل رفته و مردم را برای شرکت در تشییع جنازه وی فراخواندند و چنان جمعیتی گرد آمد که تا آن زمان برای هیچ کس گرد نیامده بود و محل ویژه [[نماز میت|نماز]] خواندن بر جنازه‌ها گنجایش آن را نداشت از این رو در [[بقیع]] به امامت عثمان بر جنازه وی نماز خوانده شد. مردم برای دیدن جنازه وی چنان هجوم آوردند که کار دفن مشکل شد و بر اثر ازدحام جمعیت پارچه روی جنازه او پاره شد؛ از این رو خلیفه شرطه خود را فرستاد تا مردم را دور کنند و بنی هاشم عهده‌دار دفن وی شوند. به هر حال پیکر او با شکوهی کم نظیر تشییع و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۲۳ – ۲۲.</ref>
عباس بن عبدالمطلب در [[جمعه (روز)|روز جمعه]] [[۱۴ رجب]] [[سال ۳۲ هجری قمری|سال ۳۲ق]] عهد [[عثمان بن عفان|عثمان]] در سن ۸۸ یا ۸۹ سالگی چشم از جهان فرو بست.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱ و ۲۲.</ref> [[علی(ع)]] و فرزندان عباس، او را غسل دادند و خلیفه سوم با اجازه آنان در مراسم حضور یافت. افزون بر پیک [[بنی هاشم]]، فرستاده‌های عثمان نیز به روستاها و قبایل رفته و مردم را برای شرکت در تشییع جنازه وی فراخواندند و چنان جمعیتی گرد آمد که تا آن زمان برای هیچ کس گرد نیامده بود و محل ویژه [[نماز میت|نماز]] خواندن بر جنازه‌ها گنجایش آن را نداشت از این رو در [[بقیع]] به امامت عثمان بر جنازه وی نماز خوانده شد. مردم برای دیدن جنازه وی چنان هجوم آوردند که کار دفن مشکل شد و بر اثر ازدحام جمعیت پارچه روی جنازه او پاره شد؛ از این رو خلیفه شرطه خود را فرستاد تا مردم را دور کنند و بنی هاشم عهده‌دار دفن وی شوند. به هر حال پیکر او با شکوهی کم نظیر تشییع و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>ابن سعد، طبقات ج ۴، ص۲۳ – ۲۲.</ref>


در مراسم دفن عباس، حضرت علی(ع)، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] حضور داشتند و [[عبدالله بن عباس|عبدالله]] و [[عبیدالله بن عباس|عبیدالله]] و [[قثم بن عباس|قُثَم]] (فرزندان وی) وارد قبر شدند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۲۲.</ref> چرا که تنی تناور و اندامی درشت داشت.
در مراسم دفن عباس، حضرت علی(ع)، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] حضور داشتند و [[عبدالله بن عباس|عبدالله]] و [[عبیدالله بن عباس|عبیدالله]] و [[قثم بن عباس|قُثَم]] (فرزندان وی) وارد قبر شدند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۲۲.</ref> چرا که تنی تناور و اندامی درشت داشت.


بعدها حضرت امام حسن(ع) و [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] در [[قبرستان بقیع]] و نزدیکی قبر وی به خاک سپرده شدند و بر قبر آنان گنبد بارگاه باشکوهی برافراشته شد که تا زمان تسلط [[وهابیت|وهابیان]] بر [[حجاز]] پا برجا بود؛ و وهابیان آن را ویران کردند.<ref>آغا بزرگ، الذریعه، ج ۱۸، ص۹، سید محسن امین، کشف الارتیاب، ص۳۲ – ۳۳.</ref>
بعدها حضرت امام حسن(ع) و [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] در [[قبرستان بقیع]] و نزدیکی قبر وی به خاک سپرده شدند و بر قبر آنان گنبد بارگاه باشکوهی برافراشته شد که تا زمان تسلط [[وهابیت|وهابیان]] بر [[حجاز]] پا برجا بود؛ و وهابیان آن را ویران کردند.<ref>آغا بزرگ، الذریعه، ج ۱۸، ص۹، سید محسن امین، کشف الارتیاب، ص۳۲ – ۳۳.</ref>


==انتقادها==
==انتقادها==
در مقابل مطالبی که در کتب تاریخی عصر عباسیان درباره عباس بن عبدالمطلب وجود دارد، برخی بیان ‌می‌دارند خلفای عباسی به جهت اینکه مشروعیت خویش را به عباس مستند می‌کردند، می‌کوشیدند تا چهره تاریخی عباس و برخی فرزندان و نوادگان او را با برنامه سیاسی خود هماهنگ کنند؛ به ویژه اینکه از سوابق رقبای خود یعنی [[طالبیان]] و [[علویان]] در عصر پیامبر بهره‌ای نداشتند. آنان نخست سعی کردند از جنبهٔ منفی حضور عباس در برخی حوادث صدر اسلام در مخالفت با پیامبر بکاهند؛ سپس برخی فضایل را به او نسبت دهند. به همین جهت، عباسیان کوشیده‌اند که القا کنند حضور عباس در [[جنگ بدر]]<ref>بلاذری، جمل...، ج ۳، ص۹</ref> در صف مشرکان برنامه‌ای از سر ضرورت بوده<ref>طبری، ج ۲، ص۴۲۶؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۵۵</ref> و به همین سبب پس از اسارت او<ref>ابن سعد، ج ۴، ص۱۲؛ طبری، ج ۲، ۴۲۶</ref>، پیامبر دستور داد تا او را نکشند.<ref>نک: ابن هشام، ج ۲، ص۲۶۹؛ ابن سعد، ج ۴، ص۱۰-۱۱</ref> یا گفتند که عباس پنهانی با پیامبر تماس داشته و اخبار مشرکان را به او می‌رسانده است.<ref>واقدی، ج ۱، ص۲۰۴؛ بلاذری، جمل...، ج ۳، ص۹</ref><ref>در این باره ر.ک به: [http://www.khabaronline.ir/detail/361463/weblog/jafarian قدسیت عباس و مشروعیت عباسیان ]</ref>
در مقابل مطالبی که در کتب تاریخی عصر عباسیان درباره عباس بن عبدالمطلب وجود دارد، برخی بیان ‌می‌دارند خلفای عباسی به جهت اینکه مشروعیت خویش را به عباس مستند می‌کردند، می‌کوشیدند تا چهره تاریخی عباس و برخی فرزندان و نوادگان او را با برنامه سیاسی خود هماهنگ کنند؛ به ویژه اینکه از سوابق رقبای خود یعنی [[طالبیان]] و [[علویان]] در عصر پیامبر بهره‌ای نداشتند. آنان نخست سعی کردند از جنبهٔ منفی حضور عباس در برخی حوادث صدر اسلام در مخالفت با پیامبر بکاهند؛ سپس برخی فضایل را به او نسبت دهند. به همین جهت، عباسیان کوشیده‌اند که القا کنند حضور عباس در [[جنگ بدر]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۹.</ref> در صف مشرکان برنامه‌ای از سر ضرورت بوده<ref>طبری، ج ۲، ص۴۲۶؛ ابن قتیبه الدینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۱۵۵.</ref> و به همین سبب پس از اسارت او<ref>ابن سعد، ج ۴، ص۱۲؛ طبری، ج ۲، ۴۲۶</ref>، پیامبر دستور داد تا او را نکشند.<ref>نگاه کنید به: ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۲۶۹؛ ابن سعد، ج ۴، ص۱۰-۱۱</ref> یا گفتند که عباس پنهانی با پیامبر تماس داشته و اخبار مشرکان را به او می‌رسانده است.<ref>واقدی، ج ۱، ص۲۰۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۹.</ref><ref>در این باره ر.ک به: [http://www.khabaronline.ir/detail/361463/weblog/jafarian قدسیت عباس و مشروعیت عباسیان ]</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲|۲}}
{{پانویس۲|۲}}
خط ۹۱: خط ۹۱:
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن اثیر، اسدالغابه، انتشارات اسماعیلیان، تهران.
* ابن اثیر، اسدالغابه، انتشارات اسماعیلیان، تهران.
* ابن اسحاق، سیره، تحقیق سهیل زکار، چاپ اول، دارالفکر، بیروت، ۱۹۷۸ م، و انتشارات اسماعیلیان قم، ۱۴۱۰.
* ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، تحقیق سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۷۸م.
* ابن حبیب، ابو جعفر محمد بن حبیب بن امیة الهاشمی البغدادی، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت،‌دار الآفاق الجدیدة، بی‌تا
* ابن حبیب، ابو جعفر محمد بن حبیب بن امیة الهاشمی البغدادی، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت،‌دار الآفاق الجدیدة، بی‌تا
* ابن سعد، طبقات،‌دار صادر و‌دار احیاء التراث العربی، بیروت ۱۴۰۵ ق.
* ابن سعد، الطبقات الکبری،‌ بیروت، دار صادر و‌دار احیاء التراث العربی، بیروت ۱۴۰۵ ق.
* ابن عساکر، تهذیب، تحقیق عبدالقادر بدران.
* ابن عساکر، تهذیب، تحقیق عبدالقادر بدران.
* ابن قتیبه، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲م
* ابن قتیبه الدینوری، عبد الله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
* ابن هشام، سیره، تحقیق مصطفی السقاء و ابراهیم الابیاری و عبد الحفیظ شبلی چاپ دوم، انتشارات قم مصطفوی، قم ۱۳۶۸.
* ابن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقاء و ابراهیم الابیاری و عبد الحفیظ شبلی، قم، انتشارات مصطفوی، چاپ دوم، ۱۳۶۸ش.
* امین، سید محسن، کشف الارتیاب،
* امین، سید محسن، کشف الارتیاب،
* آغا بزرگ، الذریعه،
* آغا بزرگ، الذریعه،
* بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق عبدالعزیز الدوری، چاپ اول،‌دار النشر، بیروت، ۱۳۹۸ ق.
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق عبدالعزیز الدوری، دار النشر، بیروت، چاپ اول،‌ ۱۳۹۸ق.
* ذهبی، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارنوط، چاپ نهم، موسسه قاهره، ۱۹۶۰ م.
* ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارنوط، چاپ نهم، قاهره، موسسه قاهره، ۱۹۶۰م.
* مسعودی، أبو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چ پنجم، ۱۳۷۴ش
* مسعودی، أبو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چ پنجم، ۱۳۷۴ش
* مفید، ارشاد،
* مفید، ارشاد،
* ابو الفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،‌دار المعرفة، بی‌تا
* ابو الفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،‌دار المعرفة، بی‌تا
* یعقوبی، احمد بن واضح، تاریخ، منشورات الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۴.
* یعقوبی، احمد بن واضح، تاریخ الیعقوبی، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۴ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


کاربر ناشناس