پرش به محتوا

قبیله قریش: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
imported>Seamoosavi
imported>Seamoosavi
خط ۳۲: خط ۳۲:
بنابر برخی منابع تاریخ اسلام، قریشیان ابتدا بر دین [[حضرت ابراهیم]] یعنی حنیف بودند، اما رفته رفته از آن دور شدند. با این حال، برخی احکام و آداب دین ابراهیم همچنان بر جای ماند ولی در همان هم تغییرات و بدعت‌هایی ایجاد کردند. از جمله این بدعت‌ها ترک [[وقوف در عرفه]] و مراسم آن است.
بنابر برخی منابع تاریخ اسلام، قریشیان ابتدا بر دین [[حضرت ابراهیم]] یعنی حنیف بودند، اما رفته رفته از آن دور شدند. با این حال، برخی احکام و آداب دین ابراهیم همچنان بر جای ماند ولی در همان هم تغییرات و بدعت‌هایی ایجاد کردند. از جمله این بدعت‌ها ترک [[وقوف در عرفه]] و مراسم آن است.


با اینکه قریشیان می‌دانستند وقوف در [[عرفه]] از احکام دین [[ابراهیم(ع)]] است آن را ترک و وقوف در آن را بر سایر اعراب، واجب شمردند و گفتند: «ما فرزندان ابراهیم و اهل حرم و خادمان کعبه و ساکنین آن هستیم؛ برای ما سزاوار نیست که از حرم خارج شده و غیر حرم را به مانند حرم بزرگ شماریم، و تصورشان این بود که این کار از حرمت و شأن‌‌شان در نزد عرب می‌کاهد.»<ref>بن حبیب بغدادی، منمق، ص۱۲۷.</ref>
با اینکه قریشیان می‌دانستند وقوف در [[عرفه]] از احکام دین [[ابراهیم(ع)]] است آن را ترک و وقوف در آن را بر سایر اعراب، واجب شمردند و گفتند: «ما فرزندان ابراهیم و اهل حرم و خادمان کعبه و ساکنین آن هستیم؛ برای ما سزاوار نیست که از حرم خارج شده و غیر حرم را به مانند حرم بزرگ شماریم، و تصورشان این بود که این کار از حرمت و شأن‌‌شان در نزد عرب می‌کاهد.»<ref>ابن حبیب بغدادی، منمق، ص۱۲۷.</ref>


آنان، ساکنان خارج از حرم را وادار می‌کردند که غذای خود را وارد حرم نکنند، بلکه باید از غذای اهل حرم استفاده کنند، در موقع [[طواف]] باید از لباس‌های مردم مکه که لباس ملی و قومی بود بهره بگیرند و اگر کسی توانایی خریدش را نداشت باید برهنه طواف می‌کرد.<ref>سیره ابن هشام، ص۱۲۹؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۵۹.</ref>
آنان، ساکنان خارج از حرم را وادار می‌کردند که غذای خود را وارد حرم نکنند، بلکه باید از غذای اهل حرم استفاده کنند، در موقع [[طواف]] باید از لباس‌های مردم مکه که لباس ملی و قومی بود بهره بگیرند و اگر کسی توانایی خریدش را نداشت باید برهنه طواف می‌کرد.<ref>سیره ابن هشام، ص۱۲۹؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۵۹.</ref>
کاربر ناشناس