پرش به محتوا

سوره قیامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۷
جز
←‏لید: لینک کلمات
imported>Salvand
جز (←‏لید: لینک کلمات)
imported>Salvand
جز (←‏لید: لینک کلمات)
خط ۲۹: خط ۲۹:
ترجمه: (ای پیامبر) زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن (قرآن‌) حركت مده، چرا كه جمع‌كردن و خواندن آن بر عهده ماست.
ترجمه: (ای پیامبر) زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن (قرآن‌) حركت مده، چرا كه جمع‌كردن و خواندن آن بر عهده ماست.


در روایات آمده است پیامبر به سبب عشق و علاقه‌اش به دریافت و حفظ قرآن، در هنگام دریافت وحی، آن را با عجله تکرار می‌کرد؛ پس آیات بالا نازل شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۲۹۶.</ref> اما در تفسیری دیگر آمده است پیامبر پیش از تمام شدن وحی، آن را جلو جلو می‌خواند و این نشان می‌دهد قرآن پیش از آن یک بار به صورت دفعی بر پیامبر(ص) نازل شده بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۰۰.</ref> در پاسخ به این شُبهه که فقط معانی قرآن از طرف خداوند است نه الفاظ آن، به آیات بالا و واژه «قرآنه» استدلال شده است اینکه «قرآنه» به معنای خواندن است و صریحا بر این دلالت دارد که الفاظ قرآن نیز از طرف خداوند است نه کس دیگری.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1240/30/text گروه کارورزی وحی، «الهی بودن الفاظ قرآن»، ص۳۵]. [http://qoranshenakht.nashriyat.ir/node/15#_ednref25 اشرفی، «الهی بودن متن قرآن از منظر علامه طباطبايی و نقش آن در تفسير الميزان»]. [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,297 حسینی، «وحیانی بودن الفاظ قرآن».]</ref>
در روایات آمده است پیامبر به سبب عشق و علاقه‌اش به دریافت و حفظ [[قرآن]]، در هنگام دریافت وحی، آن را با عجله تکرار می‌کرد؛ پس آیات بالا نازل شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۲۹۶.</ref> اما در تفسیری دیگر آمده است پیامبر پیش از تمام شدن [[وحی]]، آن را جلو جلو می‌خواند و این نشان می‌دهد قرآن پیش از آن یک بار به صورت [[نزول دفعی|دفعی]] بر پیامبر(ص) نازل شده بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۰۰.</ref> در پاسخ به این شُبهه که فقط معانی قرآن از طرف خداوند است نه الفاظ آن، به آیات بالا و واژه «قرآنه» استدلال شده است اینکه «قرآنه» به معنای خواندن است و صریحا بر این دلالت دارد که الفاظ قرآن نیز از طرف خداوند است نه کس دیگری.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1240/30/text گروه کارورزی وحی، «الهی بودن الفاظ قرآن»، ص۳۵]. [http://qoranshenakht.nashriyat.ir/node/15#_ednref25 اشرفی، «الهی بودن متن قرآن از منظر علامه طباطبايی و نقش آن در تفسير الميزان»]. [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,297 حسینی، «وحیانی بودن الفاظ قرآن».]</ref>


==فضیلت و خواص==
==فضیلت و خواص==
در فضیلت این سوره از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبراسلام (ص)]] نقل شده هر كس سوره قیامت را قرائت كند در روز قیامت من و [[جبرئیل]] شهادت می‌دهیم كه او به قیامت ایمان داشته و در حالی وارد [[محشر]] می‌شود كه چهره‌اش درخشان‌تر از دیگر آفریدگان خداست.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱۰، ص۱۹۰</ref> از [[امام باقر(ع)]] نیز آمده هر كس در قرائت سوره قیامت مداومت داشته باشد و به [[آیه|آیات]] آن عمل كند، خداوند او را به بهترین شكل با پیامبر محشور می‌كند، در حالی كه چهره‌اش شاد و خندان است تا اینكه از [[پل صراط]] و میزان می‌گذرد.<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۱</ref>
در فضیلت این سوره از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبراسلام (ص)]] نقل شده هر كس سوره قیامت را قرائت كند در روز [[قیامت]] من و [[جبرئیل]] شهادت می‌دهیم كه او به قیامت [[ایمان]] داشته و در حالی وارد [[محشر]] می‌شود كه چهره‌اش درخشان‌تر از دیگر آفریدگان خداست.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱۰، ص۱۹۰</ref> از [[امام باقر(ع)]] نیز آمده هر كس در قرائت سوره قیامت مداومت داشته باشد و به [[آیه|آیات]] آن عمل كند، خداوند او را به بهترین شكل با پیامبر محشور می‌كند، در حالی كه چهره‌اش شاد و خندان است تا اینكه از [[پل صراط]] و میزان می‌گذرد.<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۱</ref>


در تفسیر [[البرهان فی تفسیر القرآن|برهان]] برای این سوره خواصی چون افزایش روزی و امنیت و محبوبیت در بین مردم،<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۵۳</ref> تقویت عفاف و پاكدامنی<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۵۳</ref> و همچنین رفع ضعف و ناتوانی ذکر شده است.<ref>کفعمی، مصباح کفعمی، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹</ref>
در تفسیر [[البرهان فی تفسیر القرآن|برهان]] برای این سوره خواصی چون افزایش روزی و امنیت و محبوبیت در بین مردم،<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۵۳</ref> تقویت عفاف و پاكدامنی<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۵۳</ref> و همچنین رفع ضعف و ناتوانی ذکر شده است.<ref>کفعمی، مصباح کفعمی، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹</ref>
کاربر ناشناس