پرش به محتوا

رد الشمس: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ مهٔ ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = [[سید حمیری]]:{{سخ}}{{شعر|نسخ}}{{ب| ردت علیه الشمس لما فاته| وقت الصلاة و قد دنت للمغرب}}{{ب| حتی تبلج نورها فی وقتها| للعصر ثم هوت هوی الکوکب}}{{ب| و علیه قد ردت ببابل مرة|أخری و ما ردت لخلق معرب}}{{ب| إلا لیوشع أو له من بعده| و لردها تأویل أمر معجب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ص ۷۹۲</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۳۰px|حاشیه= ۲px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = [[سید حمیری]]:{{سخ}}{{شعر|نسخ}}{{ب| ردت علیه الشمس لما فاته| وقت الصلاة و قد دنت للمغرب}}{{ب| حتی تبلج نورها فی وقتها| للعصر ثم هوت هوی الکوکب}}{{ب| و علیه قد ردت ببابل مرة|أخری و ما ردت لخلق معرب}}{{ب| إلا لیوشع أو له من بعده| و لردها تأویل أمر معجب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ص ۷۹۲</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۳۰px|حاشیه= ۲px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
'''رَدّ الشّمس''' (به معنای بازگشت یا بازگرداندن خورشید) از [[معجزات پیامبر (ص)|معجزات]] [[پیامبر اسلام]] و [[کرامت|کرامات]] [[امام علی (ع)]]. در این واقعه، به دعای پیامبر اکرم (ص)، خورشید که در حال غروب بود، به عقب بازگشت و حضرت علی (ع) نماز عصر خویش را خواند. برخی منابع، واقعه‌ای شبیه این را نیز در زمان [[خلافت]] امام علی (ع) نقل کرده‌اند.
'''رَدّ الشّمس''' (به معنای بازگشت یا بازگرداندن خورشید) از [[معجزات پیامبر(ص)|معجزات]] [[پیامبر اسلام]] و [[کرامت|کرامات]] [[امام علی(ع)]]. در این واقعه، به دعای پیامبر اکرم(ص)، خورشید که در حال غروب بود، به عقب بازگشت و حضرت علی(ع) نماز عصر خویش را خواند. برخی منابع، واقعه‌ای شبیه این را نیز در زمان [[خلافت]] امام علی(ع) نقل کرده‌اند.
در عهد عتیق و برخی منابع اسلامی آمده است که ردالشمس برای سه تن از پیامبران بنی اسرائیل نیز رخ داده است.
در عهد عتیق و برخی منابع اسلامی آمده است که ردالشمس برای سه تن از پیامبران بنی اسرائیل نیز رخ داده است.
== پیش از اسلام==
== پیش از اسلام==
ردالشمس به معنای برگرداندن یا بازگشت خورشید است. در بخش‌هایی از [[عهد عتیق]] به ماجرای ردالشمس برای برخی پیامبران بنی اسرائیل اشاره شده است.<ref>برای نمونه: کتاب یوشع 10: 12-14</ref>
ردالشمس به معنای برگرداندن یا بازگشت خورشید است. در بخش‌هایی از [[عهد عتیق]] به ماجرای ردالشمس برای برخی پیامبران بنی اسرائیل اشاره شده است.<ref>برای نمونه: کتاب یوشع ۱۰: ۱۲-۱۴</ref>
در برخی منابع روایی اسلامی نیز آمده است که این واقعه پیش از اسلام در زمان حضرت یوشع،<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳</ref> داود<ref> ملاحويش آل غازى، بیان المعانی، ج۶، ص۳۱۸.</ref> و سلیمان<ref> مکارم شیرازی، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۴، ص۵۰۱.</ref> اتفاق افتاده است.
در برخی منابع روایی اسلامی نیز آمده است که این واقعه پیش از اسلام در زمان حضرت یوشع،<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳</ref> داود<ref> ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ج۶، ص۳۱۸.</ref> و سلیمان<ref> مکارم شیرازی، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۴، ص۵۰۱.</ref> اتفاق افتاده است.


در برخی منابع ذیل آیات ۳۰-۳۳ سوره ص {{یادداشت|إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشىِ‏ِّ الصَّافِنَاتُ الجْیَادُ فَقَالَ إِنىّ‏ِ أَحْبَبْتُ حُبَّ الخْیرْ عَن ذِکْرِ رَبىّ‏ِ حَتىَ‏ تَوَارَتْ بِالحْجَابِ رُدُّوهَا عَلىَ‏َّ فَطَفِقَ مَسْحَا بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ؛ }} این داستان درباره حضرت سلیمان (ع) چنین آمده است که روزی هنگام عصرگاه، مشغول تماشای اسب‌ها شد به نحوی که خورشید پنهان شد. سلیمان به ملائکه گفت که خورشید را بازگردانید تا من نمازم را در زمانش بخوانم. پس ملائکه خورشید را بازگرداند، او ایستاد و ساق‌ها و گردن خود را مسح نمود و به یارانش که نمازشان قضا شده بود نیز امر کرد که چنین کاری انجام دهند. او نمازش را خواند، و هنگامی که نمازش تمام شد، خورشید غایب شد و ستارگان طلوع کردند.<ref>بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، ج ‏۴، ص ۶۵۳-۶۵۴؛ نیز ببینید: طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ‏۱۷، ص۲۰۳-۲۰۴؛ سبزوارى نجفى، ارشاد الاذهان الى تفسیر القرآن، ص ۴۶۰</ref> گرچه مفسرانی نیز این داستان را ناسازگار با عصمت پیامبران دانسته‌اند و تفسیرهای متفاوتی ارائه کرده‌اند.{{یادداشت|این گروه مفسّران در تفسیر این آیات به گونه‌ای پیش رفته‌اند که مضمون آنها کلا تغییر کرده است. آنان ضمیر در «تَوَارَتْ بِالحْجَابِ» و «رُدُّوهَا» را به «الصافنات الجیاد» برگشت داده‌اند که منظور همان اسب‌ها هستند که در این صورت معنای آیه این‌گونه می‌شود که «اسب‌ها پنهان شدند، سلیمان گفت اسب‌ها را به نزد من برگردانید، پس آنها را پیش سلیمان آوردند. بنا بر این نظر، معنای «فَطَفِقَ مَسْحَا بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ» نیز این می‌شود که سلیمان آن اسب‌ها را نوازش کرد و بر گردن و پاهای آنها دست کشید.(مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 273، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ مفاتیح الغیب، ج ‏26، ص 390 391.)}}
در برخی منابع ذیل آیات ۳۰-۳۳ سوره ص{{یادداشت|إِذْ عُرِضَ عَلَیهِ بِالْعَشی الصَّافِنَاتُ الجْیادُ فَقَالَ إِنی أَحْبَبْتُ حُبَّ الخْیرْ عَن ذِکْرِ رَبی حَتی تَوَارَتْ بِالحْجَابِ رُدُّوهَا عَلی فَطَفِقَ مَسْحَا بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ؛ }} این داستان درباره حضرت سلیمان(ع) چنین آمده است که روزی هنگام عصرگاه، مشغول تماشای اسب‌ها شد به نحوی که خورشید پنهان شد. سلیمان به ملائکه گفت که خورشید را بازگردانید تا من نمازم را در زمانش بخوانم. پس ملائکه خورشید را بازگرداند، او ایستاد و ساق‌ها و گردن خود را مسح نمود و به یارانش که نمازشان قضا شده بود نیز امر کرد که چنین کاری انجام دهند. او نمازش را خواند، و هنگامی که نمازش تمام شد، خورشید غایب شد و ستارگان طلوع کردند.<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص۶۵۳-۶۵۴؛ نیز ببینید: طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۷، ص۲۰۳-۲۰۴؛ سبزواری نجفی، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص۴۶۰</ref> گرچه مفسرانی نیز این داستان را ناسازگار با عصمت پیامبران دانسته‌اند و تفسیرهای متفاوتی ارائه کرده‌اند.{{یادداشت|این گروه مفسّران در تفسیر این آیات به گونه‌ای پیش رفته‌اند که مضمون آنها کلا تغییر کرده است. آنان ضمیر در «تَوَارَتْ بِالحْجَابِ» و «رُدُّوهَا» را به «الصافنات الجیاد» برگشت داده‌اند که منظور همان اسب‌ها هستند که در این صورت معنای آیه این‌گونه می‌شود که «اسب‌ها پنهان شدند، سلیمان گفت اسب‌ها را به نزد من برگردانید، پس آنها را پیش سلیمان آوردند. بنا بر این نظر، معنای «فَطَفِقَ مَسْحَا بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ» نیز این می‌شود که سلیمان آن اسب‌ها را نوازش کرد و بر گردن و پاهای آنها دست کشید.(مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص۲۷۳،‌دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ مفاتیح الغیب، ج ۲۶، ص۳۹۰ ۳۹۱.)}}


در [[کتاب مقدس]] نیز آمده که در یکی از جنگ‌های [[بنی‌اسرائیل]]، [[یوشع]] به آفتاب دستور داد که غروب نکند و در آسمان ثابت بایستد تا بنی‌اسرائیل بتوانند از دشمنان خود انتقام بگیریند.<ref>کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب 10، آیات 11-12</ref>
در [[کتاب مقدس]] نیز آمده که در یکی از جنگ‌های [[بنی‌اسرائیل]]، [[یوشع]] به آفتاب دستور داد که غروب نکند و در آسمان ثابت بایستد تا بنی‌اسرائیل بتوانند از دشمنان خود انتقام بگیریند.<ref>کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب ۱۰، آیات ۱۱-۱۲</ref>


==در زمان پیامبر==
==در زمان پیامبر==
[[شیخ مفید]] در روایتی از [[اسماء بنت عمیس]]، [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام سلمه]] همسر پیامبر، [[جابربن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]] و برخی دیگر از [[صحابه]] پیامبر نقل کرده است:
[[شیخ مفید]] در روایتی از [[اسماء بنت عمیس]]، [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام سلمه]] همسر پیامبر، [[جابربن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]] و برخی دیگر از [[صحابه]] پیامبر نقل کرده است:
:::«روزی پیامبر، علی (ع) را در پی انجام کاری فرستاد. زمانی که وی بازگشت، وقت [[نماز عصر]] بود. پیامبر که اطلاع نداشت ایشان نماز عصر خود را نخوانده است، سر خود را بر روی پای وی قرار داد و خوابید. در همان هنگام، [[وحی]] الهی نازل شد و پیامبر مشغول دریافت وحی شد. این امر تا زمانی که نزدیک بود خورشید غروب کند ادامه داشت. زمانی که دریافت وحی به اتمام رسید، پیامبر از ایشان پرسید که آیا نماز عصر خوانده است؟ وقتی علی بن ابیطالب در پاسخ گفت که به خاطر اینکه سر مبارک شما بر روی پای من بود و من نتوانستم شما را بیدار کنم، پیامبر نیز از خداوند خواست که آفتاب را برگرداند تا علی (ع) نماز عصر خود را بخواند. در این هنگام، خورشید به‌اندازه‌ای به عقب برگشت که وقت فضیلت نماز عصر شد و حضرت نماز خود را خواند.»<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶</ref>  
:::«روزی پیامبر، علی(ع) را در پی انجام کاری فرستاد. زمانی که وی بازگشت، وقت [[نماز عصر]] بود. پیامبر که اطلاع نداشت ایشان نماز عصر خود را نخوانده است، سر خود را بر روی پای وی قرار داد و خوابید. در همان هنگام، [[وحی]] الهی نازل شد و پیامبر مشغول دریافت وحی شد. این امر تا زمانی که نزدیک بود خورشید غروب کند ادامه داشت. زمانی که دریافت وحی به اتمام رسید، پیامبر از ایشان پرسید که آیا نماز عصر خوانده است؟ وقتی علی بن ابیطالب در پاسخ گفت که به خاطر اینکه سر مبارک شما بر روی پای من بود و من نتوانستم شما را بیدار کنم، پیامبر نیز از خداوند خواست که آفتاب را برگرداند تا علی(ع) نماز عصر خود را بخواند. در این هنگام، خورشید به‌اندازه‌ای به عقب برگشت که وقت فضیلت نماز عصر شد و حضرت نماز خود را خواند.»<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶</ref>  
این واقعه در اکثر منابع روایی شیعی نقل شده است.<ref>کلینی، کافی، ج۴، ص۵۶۲؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳</ref> در مکان این واقعه مسجدی بنا شد که به [[مسجد ردالشمس|مسجد رد الشمس]] معروف است.
این واقعه در اکثر منابع روایی شیعی نقل شده است.<ref>کلینی، کافی، ج۴، ص۵۶۲؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳</ref> در مکان این واقعه مسجدی بنا شد که به [[مسجد ردالشمس|مسجد رد الشمس]] معروف است.
*'''در منابع اهل سنت'''
*'''در منابع اهل سنت'''
[[علامه امینی]] در کتاب [[الغدیر]] نام بسیاری از علمای [[اهل سنت]] را آورده است که درباره حدیث رد الشمس کتاب مستقل نوشته یا آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند؛<ref>أميني، الغدير، ج۳، ص۱۸۳-۱۸۸</ref> از جمله:
[[علامه امینی]] در کتاب [[الغدیر]] نام بسیاری از علمای [[اهل سنت]] را آورده است که درباره حدیث رد الشمس کتاب مستقل نوشته یا آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند؛<ref>أمینی، الغدیر، ج۳، ص۱۸۳-۱۸۸</ref> از جمله:
*ابوبکر ورّاق: کتابی درباره راویان حدیث ردالشمس دارد.
*ابوبکر ورّاق: کتابی درباره راویان حدیث ردالشمس دارد.
*ابوالحسن شاذان فضلی: رساله‌ای در طُرُق حدیث دارد.
*ابوالحسن شاذان فضلی: رساله‌ای در طُرُق حدیث دارد.
*ابوالفتح محمد بن حسین موصلی: کتابی مختص به این حدیث دارد.
*ابوالفتح محمد بن حسین موصلی: کتابی مختص به این حدیث دارد.
*أبوالقاسم حاكم ابن حذّاء حسكانی نیشابوری: کتابی به نام «مسألة في تصحيح ردّ الشمس و ترغيم‏ النواصب الشُّمْس‏» دارد.
*أبوالقاسم حاکم ابن حذّاء حسکانی نیشابوری: کتابی به نام «مسألة فی تصحیح ردّ الشمس و ترغیم النواصب الشُّمْس» دارد.
*ابوعبدالله حسین بن علی البصريی: کتابی به نام «جواز ردّ الشمس» دارد.
*ابوعبدالله حسین بن علی البصریی: کتابی به نام «جواز ردّ الشمس» دارد.
* أبوالمؤيّد موفّق بن أحمد: کتابی به نام «ردّ الشمس لأميرالمؤمنين‏» دارد.
* أبوالمؤید موفّق بن أحمد: کتابی به نام «ردّ الشمس لأمیرالمؤمنین» دارد.
*[[جلال الدین سیوطی]]: کتابی به نام «كشف اللبس عن حديث ردّ الشمس» دارد و در در کتاب «اللآلی المصنوعة» نیز بخشی از طرق حدیث را بررسی و تصحیح کرده است.
*[[جلال الدین سیوطی]]: کتابی به نام «کشف اللبس عن حدیث ردّ الشمس» دارد و در در کتاب «اللآلی المصنوعة» نیز بخشی از طرق حدیث را بررسی و تصحیح کرده است.


[[مسعودی]] نیز در کتاب [[اثبات الوصیة]] این جریان را نقل کرده است.<ref>مسعودی، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب (ع)، ص۱۵۳</ref>
[[مسعودی]] نیز در کتاب [[اثبات الوصیة]] این جریان را نقل کرده است.<ref>مسعودی، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، ص۱۵۳</ref>


==در زمان حضرت علی==
==در زمان حضرت علی==
[[پرونده:مشهد الشمس.jpg|بندانگشتی|مشهدالشمس؛ زیارتگاهی در شمال حله که گفته می‌شود ردالشمس در زمان حضرت علی(ع) در این مکان اتفاق افتاده است.]]
[[پرونده:مشهد الشمس.jpg|بندانگشتی|مشهدالشمس؛ زیارتگاهی در شمال حله که گفته می‌شود ردالشمس در زمان حضرت علی(ع) در این مکان اتفاق افتاده است.]]
بنابر برخی منابع شیعه، در زمان خلافت امام علی (ع) نیز به دعای ایشان یک بار واقعه رد الشمس روی داده است. طبق این نقل، وقتی حضرت علی (ع) با اصحابش می‌خواست از [[فرات]] به سوی بابل حرکت کند، نماز عصر را با بعضی از اصحابش خواند؛ اما شماری از لشکریان که مشغول رد کردن اسب‌های خود از فرات بودند، نتوانستند نماز را در وقت بخوانند. حضرت از خداوند خواست تا خورشید را باز گرداند و آنان نماز خویش را بخوانند.<ref>مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۷</ref>
بنابر برخی منابع شیعه، در زمان خلافت امام علی(ع) نیز به دعای ایشان یک بار واقعه رد الشمس روی داده است. طبق این نقل، وقتی حضرت علی(ع) با اصحابش می‌خواست از [[فرات]] به سوی بابل حرکت کند، نماز عصر را با بعضی از اصحابش خواند؛ اما شماری از لشکریان که مشغول رد کردن اسب‌های خود از فرات بودند، نتوانستند نماز را در وقت بخوانند. حضرت از خداوند خواست تا خورشید را باز گرداند و آنان نماز خویش را بخوانند.<ref>مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۷</ref>


برخی از عالمان دینی [[اهل سنت]] مانند طحاوی، قاضی عیاض و ابن حجر عسقلانی<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۲۲۱و ۲۲۲</ref> صحت ماجرای ردالشمس در روزگار خلافت امام علی (ع)را پذیرفته‌اند؛ اما برخی دیگر در آن تردید کرده‌اند. [[ابن تیمیه]] در [[منهاج السنة]]<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، ص۱۸۶</ref> و ابن جوزی در کتاب الموضوعات، مفاد آن را انکار کرده و جعلی می‌دانند.
برخی از عالمان دینی [[اهل سنت]] مانند طحاوی، قاضی عیاض و ابن حجر عسقلانی<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۲۲۱و ۲۲۲</ref> صحت ماجرای ردالشمس در روزگار خلافت امام علی(ع)را پذیرفته‌اند؛ اما برخی دیگر در آن تردید کرده‌اند. [[ابن تیمیه]] در [[منهاج السنة]]<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، ص۱۸۶</ref> و ابن جوزی در کتاب الموضوعات، مفاد آن را انکار کرده و جعلی می‌دانند.


در شمال شهر [[حله]] [[عراق]] زیارتگاهی به نام مشهدالشمس یا مشهد ردالشمس مشهور است. به باور شیعیان این زیارتگاه در مکانی ساخته شده است که ردالشمس در زمان حضرت علی(ع) اتفاق افتاده است.<ref>[http://islamicshrines.net/?p=552 مشهدالشمس یا زیارتگاه خورشید (در شهر حله) یادمان معجزه ردالشمس.]</ref> گاهی از آن به مسجد و مقام حضرت علی یا مسجدردالشمس نیز یاد می‌شود.<ref>[http://hajj.ir/38/12288 نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت]</ref>
در شمال شهر [[حله]] [[عراق]] زیارتگاهی به نام مشهدالشمس یا مشهد ردالشمس مشهور است. به باور شیعیان این زیارتگاه در مکانی ساخته شده است که ردالشمس در زمان حضرت علی(ع) اتفاق افتاده است.<ref>[http://islamicshrines.net/?p=552 مشهدالشمس یا زیارتگاه خورشید (در شهر حله) یادمان معجزه ردالشمس.]</ref> گاهی از آن به مسجد و مقام حضرت علی یا مسجدردالشمس نیز یاد می‌شود.<ref>[http://hajj.ir/38/12288 نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس 2}}
{{پانویس ۲}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۳ق.
* ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۳ق.
* امینی، عبد الحسين، الغدير في الكتاب و السنة و الأدب‏،قم، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه‏، ۱۴۱۶ق
* امینی، عبد الحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب،قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ق
* شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مسعودی، ابوالحسن، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب (ع)، قم، انصاریان، ۱۴۲۳ق، چاپ سوم.
* مسعودی، ابوالحسن، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، قم، انصاریان، ۱۴۲۳ق، چاپ سوم.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، چاپ چهارم.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، چاپ چهارم.
* ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفة.
* ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفة.
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحیم، منهاج السنه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحیم، منهاج السنه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
*بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
*بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
*سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الى تفسیر القرآن، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
*سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن،‌دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق، چاپ دوم.
* صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق، چاپ دوم.
* طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* ملاحويش آل غازى، عبدالقادر، بيان المعانى، مطبعة الترقى‏، دمشق‏، ۱۳۸۲ق.
* ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، مطبعة الترقی، دمشق، ۱۳۸۲ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، مدرسه امام علی، قم، ۱۴۲۱ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، مدرسه امام علی، قم، ۱۴۲۱ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش