شاه عباس اول: تفاوت میان نسخهها
جز
←ارتباط با علماء و دانشمندان دینی
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
=== ارتباط با علماء و دانشمندان دینی === | === ارتباط با علماء و دانشمندان دینی === | ||
شاه عباس با متمرکز ساختن قدرت از مداخله علما در امور سیاسی ممانعت به عمل آورد و هیچ گونه مداخله ای را که قدرت مطلقه اش را با چالش مواجه کند، نمی پذیرفت. علما نیز شرایط جدید را پذیرفته و علاوه بر همکاری عملی با شاه، به تایید مشروعیت حکومت او مبادرت ورزیدند و این روند تقریبا تا پایان دوره شاه عباس دوم تداوم یافت و این شاه نیز هم چون جدش کوشید با قدرت مطلق حکومت کرده و در عین حال علما را در خدمت خود و حکومت صفوی نگه دارد و از آنها در نیل به اهداف سیاسی بهره مند گردد. <ref>منصوربخت، قباد، «جایگاه علما در دستگاه قدرت دوره صفویه» در پایگاه مجلات تخصصی نور،بهار ۱۳۸۹، شماره ۶۴. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60560/139/text</ref> در همین راستا شاه عباس مانند اکثر شاهان صفوی به علمای دین احترام میگذاشت. مناصب [[شیخ الاسلام]]، صدر، قاضی و ملاباشی از جمله مناصبی بود که علما توسط صفویه به آن منصوب میشدند.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۹۳.</ref> علما نیز مردم را به دادن خراج، شرکت در جنگ و کمک به دولت در مواقع ضرورت تشویق میکردند، مانند رساله [[محقق کرکی]] در رابطه با حلیت اخذ خراج<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۵.</ref> و کتب و رسالات زیادی در این باره. البته با بررسی کتب و رسالات چاپ شده از علمای مشهور دوران صفویه، میبینیم که نگارش این کتابها در دوران شاه عباس نسبت به دورانهای دیگر صفویه، خصوصا اواخر صفویه بسیار کمتر است و شاه عباس چندان به شیخ الاسلام و صدر توجهی نداشت تا اینکه [[شیخ بهایی]] آمد و منصب شیخ الاسلامی را بالا برد. پس از او نیز [[میرداماد]] مرجع صدور فتوا به شمار میآمد.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref> | شاه عباس با متمرکز ساختن قدرت از مداخله علما در امور سیاسی ممانعت به عمل آورد و هیچ گونه مداخله ای را که قدرت مطلقه اش را با چالش مواجه کند، نمی پذیرفت. علما نیز شرایط جدید را پذیرفته و علاوه بر همکاری عملی با شاه، به تایید مشروعیت حکومت او مبادرت ورزیدند و این روند تقریبا تا پایان دوره شاه عباس دوم تداوم یافت و این شاه نیز هم چون جدش کوشید با قدرت مطلق حکومت کرده و در عین حال علما را در خدمت خود و حکومت صفوی نگه دارد و از آنها در نیل به اهداف سیاسی بهره مند گردد. <ref>منصوربخت، قباد، «جایگاه علما در دستگاه قدرت دوره صفویه» در پایگاه مجلات تخصصی نور،بهار ۱۳۸۹، شماره ۶۴. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60560/139/text</ref>{{یادداشت| نمونه ای از روابط شاه عباس با علماء در نامه تبادل شده میان او و مقدس اردبیلی در باره مجازات نکردن شخصی گناهکار منعکس است. بانى ملک عاریت ، عباس ! بدان که چه این مرد اول ظالم بود اکنون مظلوم مى نماید چنانچه از تقصیر او بگذرى شاید که حق – سبحانه و تعالى – از پاره اى از تقصیرات تو بگذرد. بنده شاه ولایت :احمد اردبیلى | ||
شاه عباس بدون تاخیر فرمان مقدس اردبیلى را اجرا کرد و پاسخى بدین گونه نوشت : | |||
(به عرض مى رساند عباس خدماتى که فرموده بودید به جان منت داشته ، به تقدیم رسانید که این محب را از دعاى خیر فراموش نکنید. کتبه کلب آستانه على : عباس. http://www.imamalinet.net/fa/Book/View/45377/136937/ }} در همین راستا شاه عباس مانند اکثر شاهان صفوی به علمای دین احترام میگذاشت. مناصب [[شیخ الاسلام]]، صدر، قاضی و ملاباشی از جمله مناصبی بود که علما توسط صفویه به آن منصوب میشدند.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۹۳.</ref> علما نیز مردم را به دادن خراج، شرکت در جنگ و کمک به دولت در مواقع ضرورت تشویق میکردند، مانند رساله [[محقق کرکی]] در رابطه با حلیت اخذ خراج<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۵.</ref> و کتب و رسالات زیادی در این باره. البته با بررسی کتب و رسالات چاپ شده از علمای مشهور دوران صفویه، میبینیم که نگارش این کتابها در دوران شاه عباس نسبت به دورانهای دیگر صفویه، خصوصا اواخر صفویه بسیار کمتر است و شاه عباس چندان به شیخ الاسلام و صدر توجهی نداشت تا اینکه [[شیخ بهایی]] آمد و منصب شیخ الاسلامی را بالا برد. پس از او نیز [[میرداماد]] مرجع صدور فتوا به شمار میآمد.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref> | |||
شاه عباس مناصب مذهبی را بسیار پایین برد و نظارت و تعیین آن نیز با خودش بود. او حتی منصب قضاوت را خود تعیین میکرد. مثلا در فرمانی که خود جهت تعیین قاضی و پیشنمازی گیلان صادر کرد، نوشت: «... (قاضی محمد) به درگاه جهان پناه آمده، التماس حکم تاکید در این بابت نموده...»<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۲۰۹.</ref> که نشان از تعیین و وابستگی شدید قاضی نسبت به شاه دارد. | شاه عباس مناصب مذهبی را بسیار پایین برد و نظارت و تعیین آن نیز با خودش بود. او حتی منصب قضاوت را خود تعیین میکرد. مثلا در فرمانی که خود جهت تعیین قاضی و پیشنمازی گیلان صادر کرد، نوشت: «... (قاضی محمد) به درگاه جهان پناه آمده، التماس حکم تاکید در این بابت نموده...»<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، ۱۳۷۹ش، ص۲۰۹.</ref> که نشان از تعیین و وابستگی شدید قاضی نسبت به شاه دارد. | ||