ابوبکر بن ابیقحافه: تفاوت میان نسخهها
جز
←جمعآوری قرآن
جز (←جمعآوری قرآن) |
جز (←جمعآوری قرآن) |
||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
==جمعآوری قرآن== | ==جمعآوری قرآن== | ||
{{اصلی|قرآن}} | {{اصلی|قرآن}} | ||
پس از رحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و رویدادهایی چون [[واقعه یمامه]] در [[سال ۱۱ هجری قمری]] و کشتهشدن بسیاری از [[صحابه]] و قاریان [[قرآن]]، مسلمانان نیاز به گردآوری قرآن را بیش از پیش احساس کردند. شناخت دقیق اقداماتی که در این زمینه به عمل آمده، از میان روایات گونهگون، بسیار دشوار است، تا آنجا که حتی نمیتوان با اطمینان نقش ابوبکر را در اینباره معین کرد. براساس [[حدیث|روایتی]] که [[صحیح بخاری|بخاری]] از [[زید بن ثابت]] نقل میکند، پس از کشتار یمامه، ابوبکر به پیشنهاد [[عمر بن خطاب|عمر]]، زید را فرا میخواند و او را مأمور جمعآوری [[قرآن]] میسازد و زید نیز پس از مدتی تأمل در این زمینه، کار را آغاز میکند و [[سوره|سور]] و [[آیه|آیات]] را از همهجا گرد میآورد. برخی از این سور و آیات بر روی شاخههای خرما و سنگهای سفید ثبت شده بود و برخی در سینههای مردم، مثلاً زید، دو آیه آخر [[سوره توبه]] را نزد [[خزیمه بن ثابت]] (ذوشهادتین) مییابد.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۳ق، ج۶، ص۹۸.</ref> بنابر این روایت این صحف نزد ابوبکر بود، تا درگذشت، سپس پیش عمر بود و پس از وی نزد [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]]، دختر عمر.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۳ق، ج۶، ص۹۸-۹۹.</ref> با مطالعه روایات دیگر اطلاعات بیشتری درباره چگونگی گردآوری نسخه زید، یاوران و مشاوران زید، جنس و نوع صحیفههای مورد استفاده و... میتوان به دست آورد. بنا بر همین روایات، [[عثمان بن عفان|عثمان]] این مصحف را برای تدوین نهایی قرآن از حفصه امانت گرفت و برخلاف دیگر مصاحف که سوزاند، آن را سالم به حفصه بازگرداند. [[مروان بن حکم]] (حک ۶۴-۶۵ق، ص۶۸۳-۶۸۴م) که در زمان خلافت [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] والی [[مدینه]] بود، یکبار آن مصحف را از حفصه خواست، ولی او نداد. پس از فوت [[حفصه دختر عمر بن خطاب |حفصه]] ( | پس از رحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و رویدادهایی چون [[واقعه یمامه]] در [[سال ۱۱ هجری قمری]] و کشتهشدن بسیاری از [[صحابه]] و قاریان [[قرآن]]، مسلمانان نیاز به گردآوری قرآن را بیش از پیش احساس کردند. شناخت دقیق اقداماتی که در این زمینه به عمل آمده، از میان روایات گونهگون، بسیار دشوار است، تا آنجا که حتی نمیتوان با اطمینان نقش ابوبکر را در اینباره معین کرد. براساس [[حدیث|روایتی]] که [[صحیح بخاری|بخاری]] از [[زید بن ثابت]] نقل میکند، پس از کشتار یمامه، ابوبکر به پیشنهاد [[عمر بن خطاب|عمر]]، زید را فرا میخواند و او را مأمور جمعآوری [[قرآن]] میسازد و زید نیز پس از مدتی تأمل در این زمینه، کار را آغاز میکند و [[سوره|سور]] و [[آیه|آیات]] را از همهجا گرد میآورد. برخی از این سور و آیات بر روی شاخههای خرما و سنگهای سفید ثبت شده بود و برخی در سینههای مردم، مثلاً زید، دو آیه آخر [[سوره توبه]] را نزد [[خزیمه بن ثابت]] (ذوشهادتین) مییابد.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۳ق، ج۶، ص۹۸.</ref> بنابر این روایت این صحف نزد ابوبکر بود، تا درگذشت، سپس پیش عمر بود و پس از وی نزد [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]]، دختر عمر.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۳۱۳ق، ج۶، ص۹۸-۹۹.</ref> با مطالعه روایات دیگر اطلاعات بیشتری درباره چگونگی گردآوری نسخه زید، یاوران و مشاوران زید، جنس و نوع صحیفههای مورد استفاده و... میتوان به دست آورد. بنا بر همین روایات، [[عثمان بن عفان|عثمان]] این مصحف را برای تدوین نهایی قرآن از حفصه امانت گرفت و برخلاف دیگر مصاحف که سوزاند، آن را سالم به حفصه بازگرداند. [[مروان بن حکم]] (حک ۶۴-۶۵ق، ص۶۸۳-۶۸۴م) که در زمان خلافت [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] والی [[مدینه]] بود، یکبار آن مصحف را از حفصه خواست، ولی او نداد. پس از فوت [[حفصه دختر عمر بن خطاب |حفصه]] (۴۵ق،۶۶۵م) مصحف به دست [[عبدالله بن عمر]] افتاد و مروان بار دیگر فردی را فرستاد و اینبار آن را از عبدالله ستاند و فرمان داد که آن را از میان ببرند تا شبههای در باب مصاحف عثمانی پدید نیاید.<ref>رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۰۴ به بعد.</ref> | ||
==شیوه حکومت== | ==شیوه حکومت== |