پرش به محتوا

قنبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani
imported>Mohamadhaghani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
| مدفن = [[حمص]] یا [[کوفه]]
| مدفن = [[حمص]] یا [[کوفه]]
| از یاران = [[امام علی (ع)]]
| از یاران = [[امام علی (ع)]]
| فعالیت‌های اجتماعی = غلام علی (ع) - [[شرطة الخمیس]]
| فعالیت‌های اجتماعی = غلام علی (ع) - عضویت [[شرطة الخمیس]]
| مشایخ =
| مشایخ =
| شاگردان =
| شاگردان =
خط ۲۳: خط ۲۳:


==نسب==
==نسب==
قنبر از نظر نَسَب شخصی مجهول است و اطلاعاتی درباره آباء و اجداد او در دست نیست. او مدتی در شهر [[بیهق]] زندگی کرده است.<ref> دلائل النبوه، ص۹۳، پانویس.</ref> کنیه وی را ابو شعناء گفته اند. <ref>تجارب الامم، ترجمه، ج6، ص 88</ref> ابوشعنا یعنی دانشمند پیر ژولیده مو. <ref>تجارب الامم، ترجمه ج6، ص88</ref>
قنبر از نظر نَسَب شخصی مجهول است و اطلاعاتی درباره آباء و اجداد او در دست نیست. او مدتی در شهر [[بیهق|بِیهَق]] (در منطقه خراسان) زندگی کرده است.<ref> دلائل النبوه، ص۹۳، پانویس.</ref> کنیه وی را ابو شعناء گفته اند. <ref>تجارب الامم، ترجمه، ج6، ص 88</ref> ابوشعنا یعنی دانشمند پیر ژولیده مو. <ref>تجارب الامم، ترجمه ج6، ص88</ref>
 
==جایگاه==
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود.<ref> التنبیه و الاشراف، ص۲۵۸</ref> نام او در کنار [[اویس قرنی]]، [[میثم تمار]]، [[کمیل]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[مالک اشتر]] و… در [[شرطة الخمیس]] آمده است.<ref> مجلسی، ج۲۵; کشی، ج۱؛ خویی، ج۵،۶</ref>وی همچنین دربان امام حسن مجتبی(ع) بوده است. <ref>تنبیه والاشراف، ص261</ref>
 
[[امام صادق (ع)]] می‌فرماید:
:::او علاقه بسیاری به امام علی داشت<ref> کافی، ج۲، ص۵۹</ref> هرگاه که آن حضرت شبانه از منزل خارج می‌شد، قنبر از او مراقبت می‌نمود. بدون آنکه امام متوجه شود.<ref> قمی، ج۲، ص‌۱۶۷</ref> متقابلا حضرت علی (ع) نیز به وی عنایت داشت، روزی حضرت علی (ع) دو لباس یکی به سه درهم و دیگری را به دو درهم خرید و لباس گرانتر را به قنبر داد. <ref>الغارات، ج1، ص106</ref>


==دوران امام علی(ع)==
==دوران امام علی(ع)==
[[شیخ طوسی]]، او را در شمار اصحاب امام علی (ع) یاد می‌کند.<ref> طوسی، ص۷۹</ref>، به گفته ابن قتیبه و ذهبی او در شورش بر علیه [[عثمان]]، در کنار امام حسن (ع) و در دفاع از خلیفه زخمی شد.<ref> ذهبی، ج۳، ص۴۵۹؛ ابن قتیبه، ج۱، ص۶۲</ref><ref> مروج‌الذهب، ج۲، ص۳۴۵</ref>
درباره قنبر در دوران امام علی (ع) اطلاعاتی و گزارش‌هایی در منابع تاریخی آمده است؛ از جمله اینکه [[شیخ طوسی]]، او را در شمار اصحاب امام علی (ع) یاد می‌کند.<ref> طوسی، ص۷۹</ref>، به گفته ابن قتیبه و ذهبی او در شورش بر علیه [[عثمان]]، در کنار امام حسن (ع) و در دفاع از خلیفه زخمی شد.<ref> ذهبی، ج۳، ص۴۵۹؛ ابن قتیبه، ج۱، ص۶۲</ref><ref> مروج‌الذهب، ج۲، ص۳۴۵</ref>


در [[جنگ صفّین]]، علی (ع) در برابر غلام عمرو بن عاص -که پرچمی فراز آورده بود-، پرچمی به او داد تا برافرازد.<ref> طبری، ج۴، ص۵۶۳</ref><ref> الکامل، ج۳، ص۲۷۹</ref> وی در این جنگ [[حرب غلام معاویه]] را کشت. <ref>الفتوح، ترجمه، ص610 </ref>
در [[جنگ صفین]]، علی (ع) در برابر غلام عمرو بن عاص -که پرچمی فراز آورده بود-، پرچمی به او داد تا برافرازد.<ref> طبری، ج۴، ص۵۶۳</ref><ref> الکامل، ج۳، ص۲۷۹</ref> وی در این جنگ [[حرب غلام معاویه]] را کشت. <ref>الفتوح، ترجمه، ص610 </ref>


پس از آنکه امام علی (ع) زره خود را بر تن مردی یهودی دید، به دادخواهی نزد [[شریح قاضی]] رفت، قاضی از او گواه خواست، حضرت [[امام حسن]](ع) و قنبر را با خود برد.<ref> شذرات ذهب، ج۱، ص۳۲۰؛ الغارات، ج۲، ص۷۲۲</ref>
پس از آنکه امام علی (ع) زره خود را بر تن مردی یهودی دید، به دادخواهی نزد [[شریح قاضی]] رفت، قاضی از او گواه خواست، حضرت [[امام حسن]](ع) و قنبر را با خود برد.<ref> شذرات ذهب، ج۱، ص۳۲۰؛ الغارات، ج۲، ص۷۲۲</ref>
خط ۳۴: خط ۴۰:
روزی به قنبر دستور داد که مردی را [[حد]] بزند. قنبر از روی احساسات، او را سه تازیانه بیشتر زد. علی (ع) آن مرد را وادار کرد تا سه تازیانه به قنبر بزند.<ref> کافی، ج۷، ص۲۶۰</ref>
روزی به قنبر دستور داد که مردی را [[حد]] بزند. قنبر از روی احساسات، او را سه تازیانه بیشتر زد. علی (ع) آن مرد را وادار کرد تا سه تازیانه به قنبر بزند.<ref> کافی، ج۷، ص۲۶۰</ref>


[[زاذان ابوعمرو|زاذان]] می‌گوید: همین که [[سلمان]] از دنیا رفت، جلو درب خانه آمدم و دیدم حضرت علی (ع) و قنبر از اسب پیاده شدند.<ref> المناقب، ابن شهرآشوب، ج‏۲، ص۳۰۲؛ مدینة المعاجز، البحرانی، ج‏۲، ص۴۱۹</ref>
[[زاذان ابوعمرو|زاذان]] می‌گوید: همین که [[سلمان فارسی]] از دنیا رفت، جلو درب خانه آمدم و دیدم حضرت علی (ع) و قنبر از اسب پیاده شدند.<ref> المناقب، ابن شهرآشوب، ج‏۲، ص۳۰۲؛ مدینة المعاجز، البحرانی، ج‏۲، ص۴۱۹</ref>


[[اشعث بن قیس]] برای حاجتی در خانه امام علی آمد، قنبر اجازه ورود به او نداد، اشعث، با مشتی بینی او را خون آلود کرد.<ref> ابن‌ابی‌الحدید، ج۶، ص۱۱۷</ref>
[[اشعث بن قیس]] برای حاجتی در خانه امام علی آمد، قنبر اجازه ورود به او نداد، اشعث، با مشتی بینی او را خون آلود کرد.<ref> ابن‌ابی‌الحدید، ج۶، ص۱۱۷</ref>
خط ۴۱: خط ۴۷:
:«مَهْلًا یا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا...؛ آرام باش ای قنبر، به کسی که به تو توهین کرده، اهانت نکن...<ref> بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۲۴؛ مستدرک، ج۱۱، ص۲۹۱؛ امالی مفید، ص۱۱۱</ref>
:«مَهْلًا یا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا...؛ آرام باش ای قنبر، به کسی که به تو توهین کرده، اهانت نکن...<ref> بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۲۴؛ مستدرک، ج۱۱، ص۲۹۱؛ امالی مفید، ص۱۱۱</ref>


قنبر مقداری از [[بیت المال]] را پنهان نمود تا حضرت علی (ع)آنها را تقسیم نکند، پس از پایان تقسیم، حضرت علی(ع) از آنها آگاه کرد، کیسه هایی پر از ظروف طلا و نقره بود، وقتی حضرت علی(ع) را جویا شد قنبر گفت: یا امیرالمومنین شما همه را تقسیم کردید و چیزی برای خود بر نداشتید، من اینها را برای شما ذخیره کرده‌ام، حضرت علی(ع) آنها را به بیت‌المال برگرداند و تقسیم کرد. <ref>الغارات، ترجمه، ص45</ref>
قنبر مقداری از [[بیت المال]] که کیسه‌هایی پر از ظروف طلا و نقره بود را پنهان نمود تا حضرت علی (ع) آنها را تقسیم نکند. پس از پایان تقسیم، حضرت علی(ع) را آگاه کرد، وقتی حضرت علی(ع) علت این کار را از او جویا شد قنبر گفت: یا امیرالمومنین شما همه را تقسیم کردید و چیزی برای خود بر نداشتید. من اینها را برای شما ذخیره کرده‌ام. حضرت علی(ع) آنها را به بیت‌المال برگرداند و تقسیم کرد.<ref>الغارات، ترجمه، ص45</ref>
 
==جایگاه==
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود.<ref> التنبیه و الاشراف، ص۲۵۸</ref> نام او در کنار [[اویس قرنی]]، [[میثم تمار]]، [[کمیل]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[مالک اشتر]] و… در [[شرطة الخمیس]] آمده است.<ref> مجلسی، ج۲۵; کشی، ج۱؛ خویی، ج۵،۶</ref>وی همچنین دربان امام حسن مجتبی(ع) بوده است. <ref>تنبیه والاشراف، ص261</ref>
 
[[امام صادق (ع)]] می‌فرماید:
:او علاقه بسیاری به امام علی داشت<ref> کافی، ج۲، ص۵۹</ref> هرگاه که آن حضرت شبانه از منزل خارج می‌شد، قنبر از او مراقبت می‌نمود. بدون آنکه امام متوجه شود.<ref> قمی، ج۲، ص‌۱۶۷</ref> متقابلا حضرت علی (ع) نیز به وی عنایت داشت، روزی حضرت علی (ع) دو لباس یکی به سه درهم و دیگری را به دو درهم خرید و لباس گرانتر را به قنبر داد. <ref>الغارات، ج1، ص106</ref>


==شهادت==
==شهادت==
قنبر، به دستور [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کشته شد، اما در چگونگی قتل او اختلاف وجود دارد.<ref>رجال کشی، ص۷۲؛ بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۲؛ اختصاص، ص۷۲</ref><ref>ارشاد، ج۱، ص۳۲۸</ref>، مزار او را در [[حمص]] یا [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۰۳</ref>
قنبر، به دستور [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کشته شد، اما در چگونگی قتل او اختلاف وجود دارد.<ref>رجال کشی، ص۷۲؛ بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۲؛ اختصاص، ص۷۲</ref><ref>ارشاد، ج۱، ص۳۲۸</ref> یکی از روایات درباره نحوه کشته‌شدن او چنین است:
 
وقتی وی را نزد حجاج بردند، حجاج گفت: شما نزد على چكار ميكردى
 
قنبر گفت: من آب وضوء براى او فراهم ميكردم
 
حجاج گفت: او در هنگام وضوء چه ميگفت؟
 
قنبر گفت: او هنگامى كه از وضوى خود فارغ ميشد ميگفت:
 
فلّما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم أبواب كل شي‏ء، حتّى إذا فرحوا بما اوتوا أخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون، فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد لله رب العالمين
 
حجاج گفت: گمان ميكنم وى اين آيه را درباره ما تاويل ميكرد
 
قنبر گفت: آرى


حجاج گفت: اگر گردنت را بزنم چه خواهى كرد؟
:::وقتی وی را نزد حجاج بردند، حجاج گفت: شما نزد على چكار می‌كردى. قنبر گفت: من آب وضوء براى او فراهم می‌كردم. حجاج گفت: او در هنگام وضوء چه می‌گفت؟ قنبر گفت: او هنگامى كه از وضوى خود فارغ می‌شد می‌گفت: فلّما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم أبواب كل شي‏ء، حتّى إذا فرحوا بما اوتوا أخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون، فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد لله رب العالمين<ref>انعام، آیه 44-45؛ پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند؛  پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد و ستايش براى خداوند پروردگار جهانيان است.</ref> حجاج گفت: گمان می‌كنم وى اين آيه را درباره ما تأويل می‌كرد. قنبر گفت: آرى. حجاج گفت: اگر گردنت را بزنم چه خواهى كرد؟ گفت: در اين صورت من خوشبخت می‌شوم و تو بدبخت خواهى شد، حجاج امر كرد گردن او را زدند.<ref>الغارات، ترجمه، ص535</ref> حجاج پسر وی را نیز کشت.<ref>معجم‏البلدان،ج‏2،ص:303</ref>


گفت: در اين صورت من خوشبخت مي‌شوم و تو بدبخت خواهى شد، حجاج امر كرد گردن او را زدند.<ref>الغارات، ترجمه، ص535</ref> حجاج پسر وی را نیز کشت.<ref>معجم‏البلدان،ج‏2،ص:303</ref>
مزار او را در [[حمص]] یا [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۰۳</ref>


==نوادگان==
==نوادگان==
خط ۸۰: خط ۶۶:


== در فرهنگ عامه ==
== در فرهنگ عامه ==
قنبر در بین مردم نمادی از دوست باوفای حضرت علی(ع) به شمار می‌رود و از این رو، در فرهنگ شیعیان اشارات زیادی به او وجود دارد.  
قنبر در بین مردم نمادی از دوست باوفای حضرت علی(ع) به شمار می‌رود و از این رو، در فرهنگ شیعیان اشارات زیادی به او وجود دارد.


=== قنبرخوانی ===
=== قنبرخوانی ===
کاربر ناشناس