علم رجال: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== تعریف و اهمیت == | == تعریف و اهمیت == | ||
علم رجال دانشی است که به معرفی احوال راویان واقع در [[سلسلهسند]] از جهت اعتبار و عدم اعتبار احادیثشان میپردازد.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۱.</ref> در متون کهن اهلسنت نیز از علم رجال با اصطلاحاتی مانند [[جرح و تعدیل]]، تاریخ رواة الحدیث، الطبقات، طبقات رواة الحدیث و طبقات المحدثین، تعبیر شده است.<ref>عبدالماجد غوری، ص۲۵۲–۲۵۴، ۲۸۶–۲۹۱.</ref> | علم رجال دانشی است که به معرفی احوال راویان واقع در [[سلسلهسند]] از جهت اعتبار و عدم اعتبار احادیثشان میپردازد.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۱.</ref> در متون کهن [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز از علم رجال با اصطلاحاتی مانند [[جرح و تعدیل]]، تاریخ رواة الحدیث، الطبقات، طبقات رواة الحدیث و طبقات المحدثین، تعبیر شده است.<ref>عبدالماجد غوری، ص۲۵۲–۲۵۴، ۲۸۶–۲۹۱.</ref> | ||
در برخی کتب رجالی مقدمهای با عنوان نیاز به علم رجال مطرح شده که جایگاه و اهمیت این دانش را بیان کردهاند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۹؛ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۹.</ref> برخی از موارد مطرح شده توسط علمای رجالی در اهمیت و نیاز به علم رجال عبارتند از: | در برخی کتب رجالی مقدمهای با عنوان نیاز به علم رجال مطرح شده که جایگاه و اهمیت این دانش را بیان کردهاند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۹؛ سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۹.</ref> برخی از موارد مطرح شده توسط علمای رجالی در اهمیت و نیاز به علم رجال عبارتند از: | ||
* | * [[استنباط]] [[احکام شرعی]]: [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خوئی]] از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]]، استنباط احکام شرعی را در اکثر موارد متوقف بر [[حدیث|روایات]] دانسته و این در حالی است که همه روایات حجت نیستند بلکه فقط [[خبر ثقه]] و [[حدیث حسن|حسن]] حجت هستند که برای تشخیص وثاقت راوی نیاز به علم رجال است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.</ref> | ||
* | * حصول ظن و [[امتثال ظنی]]: خوئی افزوده است که حتی بنابر عدم [[حجیت خبر ثقه]] و حجیت [[ظن انسدادی]] یا تنزل به امتثال ظنی، باز هم یکی از روشهای حصول ظن، اقوال علمای رجال است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.</ref> | ||
* | * [[قطعیت صدور روایات کتب اربعه]] حدیثی: سید ابوالقاسم خوئی با اشاره به مبنای برخی از علما که روایات [[کتب اربعه|کتب اربعه حدیثی]] را حجت میدانند، این نکته را متذکر میشود که استنباط احکام منحصر در روایات کتب اربعه نیست و به سایر منابع حدیثی هم نیاز است و به همین علم رجال اهمیت دارد.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۱.</ref> | ||
* | * [[تعارض ادله|تعارض روایات]]: به گفته [[جعفر سبحانی]] در برخی روایات برای ترجیح بین روایات متعارض، صفات راوی از جمله عادلتر و فقیهتر بودن، ملاک قرار داده شده که احراز این صفات نیاز به علم رجال دارد.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۵.</ref> | ||
* وجود جاعلان و دروغگویان | * وجود جاعلان و دروغگویان: به عقیده جعفر سبحانی برای تشخیص راویان دروغگو و جاعلان نیاز به علم رجال است.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۵.</ref> | ||
*اجماع علماء: جعفر سبحانی نقل کرده که | *[[اجماع]] علماء: جعفر سبحانی نقل کرده که عالمان [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] در همه دوران بر ضبط صفات راویان و تالیف کتابهای رجالی تاکید داشتند و این نشان از اهمیت علم رجال در فهم علوم دینی دارد.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۲۸. | ||
</ref> | </ref> | ||
=== تفاوت با علوم مشابه === | === تفاوت با علوم مشابه === | ||
حدیث پژوهان سه علم رجال، تراجم و درایه را از جهاتی به هم شبیه میدانند ولی در فرق بین این علوم چنین گفتهاند | حدیث پژوهان سه علم رجال، [[تراجم]] و [[درایة الحدیث|درایه]] را از جهاتی به هم شبیه میدانند ولی در فرق بین این علوم چنین گفتهاند:<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۳.</ref> | ||
* تفاوت رجال و تراجم: علم رجال از احوال راویان سلسهسند احادیث از جهت وثاقت و سایر موارد بحث میکند؛ اما علم تراجم احوال شخصیتها را بررسی میکند خواه راوی باشد یا نباشد.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۳.</ref> به گزارش جعفر سبحانی علمای سابق این دو علم را داخل در هم بحث | * تفاوت رجال و تراجم: علم رجال از احوال راویان سلسهسند احادیث از جهت [[ثقه|وثاقت]] و سایر موارد بحث میکند؛ اما علم تراجم احوال شخصیتها را بررسی میکند خواه راوی باشد یا نباشد.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۳.</ref> به گزارش جعفر سبحانی علمای سابق این دو علم را داخل در هم بحث میکردند و شاید اولین نفری که بین این دو علم تفکیک کرد [[شیخ حر عاملی]] باشد که کتاب [[أمل الآمل فی تراجم علماء جبل عامل]] را نوشت.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۴.</ref> | ||
* تفاوت رجال و درایه: علم رجال و درایه از شاخههای علم حدیث هستند با این تفاوت که علم رجال از سند حدیث و علم درایه از متن آن بحث میکند.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۶.</ref> | * تفاوت رجال و درایه: علم رجال و درایه از شاخههای [[علم حدیث]] هستند با این تفاوت که علم رجال از سند حدیث و علم درایه از متن آن بحث میکند.<ref>سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، ۱۳۶۹ش، ص۱۶.</ref> | ||
== نیاز به علم رجال == | == نیاز به علم رجال == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=== نفی نیاز به علم رجال توسط اخباریان === | === نفی نیاز به علم رجال توسط اخباریان === | ||
[[میرزا محمد استرآبادی|استرآبادی]] و اخباریان نیاز به علم رجال را رد میکنند و دلیل ذکر اسناد را در کتابهای معتبر حدیثی، تبرک و دفع ادعای مخالفان بر بیاساس بودن احادیث شیعه دانستهاند.<ref>محمدامین استرآبادی، ص۱۱۸؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵؛ نوری، ج۳، ص۵، ۱۰–۱۱.</ref> اصولیان و بهویژه فاضل تونی و [[محمدباقر بهبهانی]] در برابر مدعای اخباریان ایستادند و پس از آن مباحث نظری به علم رجال راه یافت. اخباریان برای نفی علم رجال دلایلی ذکر کردهاند: | [[میرزا محمد استرآبادی|استرآبادی]] و اخباریان نیاز به علم رجال را رد میکنند و دلیل ذکر اسناد را در کتابهای معتبر حدیثی، تبرک و دفع ادعای مخالفان بر بیاساس بودن احادیث شیعه دانستهاند.<ref>محمدامین استرآبادی، ص۱۱۸؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵؛ نوری، ج۳، ص۵، ۱۰–۱۱.</ref> اصولیان و بهویژه [[عبدالله فاضل تونی|فاضل تونی]] و [[محمدباقر بهبهانی]] در برابر مدعای اخباریان ایستادند و پس از آن مباحث نظری به علم رجال راه یافت. اخباریان برای نفی علم رجال دلایلی ذکر کردهاند: | ||
* صحت احادیث [[کتب اربعه]]: استرآبادی همه احادیث کتب اربعه شیعه را صحیح میداند و لازمه این ادعا بینیازی از علم رجال است.<ref>استرآبادی، ص۱۲۸–۱۲۹، ۱۳۱،۱۷۸،۳۷۱؛ کرکی، ص۱۷؛ حر عاملی، ۱۴۱۶، ج۳، ص۱۹۱–۱۹۸؛ حرعاملی، ۱۴۱۲، ج۸، ص۵۶۴، سماهیجی، ص۳۶؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵.</ref> برخی اخباریان فراتر رفتهاند و همه روایات موجود در منابع شیعی را قطعی الصدور یا دستکم، معتبر دانستهاند.<ref>حرعاملی، ۱۴۱۶، ج۳۰، ص۱۵۳–۱۶۵، ۲۴۹–۲۶۵؛ جزایری، ص۶۴؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۵–۲۶؛ نیز مامقانی، ج۱، ص۹۹.</ref> | * صحت احادیث [[کتب اربعه]]: استرآبادی همه احادیث کتب اربعه شیعه را صحیح میداند و لازمه این ادعا بینیازی از علم رجال است.<ref>استرآبادی، ص۱۲۸–۱۲۹، ۱۳۱،۱۷۸،۳۷۱؛ کرکی، ص۱۷؛ حر عاملی، ۱۴۱۶، ج۳، ص۱۹۱–۱۹۸؛ حرعاملی، ۱۴۱۲، ج۸، ص۵۶۴، سماهیجی، ص۳۶؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۵.</ref> برخی اخباریان فراتر رفتهاند و همه روایات موجود در منابع شیعی را قطعی الصدور یا دستکم، معتبر دانستهاند.<ref>حرعاملی، ۱۴۱۶، ج۳۰، ص۱۵۳–۱۶۵، ۲۴۹–۲۶۵؛ جزایری، ص۶۴؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۵–۲۶؛ نیز مامقانی، ج۱، ص۹۹.</ref> | ||
* عدم اعتبار دیدگاه رجالیان: دیدگاه رجالیان، یا نظر اجتهادی آنان است که در این صورت برای دیگران حجتی ندارد چون تقلید در مباحث رجالی دلیل شرعی ندارد. یا اینکه نظرشان نوعی شهادت است و از آنجا که شهادت باید حسی باشد و از طرفی اقوال رجالیون از روی دیدار و شنیدار نیست پس شهادت حدسی است و اعتبار ندارد. | * عدم اعتبار دیدگاه رجالیان: دیدگاه رجالیان، یا نظر اجتهادی آنان است که در این صورت برای دیگران حجتی ندارد چون تقلید در مباحث رجالی دلیل شرعی ندارد. یا اینکه نظرشان نوعی شهادت است و از آنجا که شهادت باید حسی باشد و از طرفی اقوال رجالیون از روی دیدار و شنیدار نیست پس شهادت حدسی است و اعتبار ندارد. | ||
* شهادت صاحبان کتب روایی: اگر شهادت رجالیان بر [[وثاقت]] افراد معتبر باشد، شهادت صاحبان کتابهای معتبر درباره راویان نیز معتبر است<ref>بحرانی، الحدیث الناضرة، ج۱، ص۲۲–۲۳؛ نیز: کنی، ص۴۶؛ سبحانی، ص۴۰–۴۱؛ صرامی، ص۱۷۲.</ref>و صاحبان کتابها در مقدمه بر صحت احادیث شهادت دادهاند.<ref>برای نمونه: کلینی، ج۱، ص۸؛ ابنبابویه، ج۱، ص۲–۳.</ref> | * شهادت صاحبان کتب روایی: اگر شهادت رجالیان بر [[ثقه|وثاقت]] افراد معتبر باشد، شهادت صاحبان کتابهای معتبر درباره راویان نیز معتبر است<ref>بحرانی، الحدیث الناضرة، ج۱، ص۲۲–۲۳؛ نیز: کنی، ص۴۶؛ سبحانی، ص۴۰–۴۱؛ صرامی، ص۱۷۲.</ref>و صاحبان کتابها در مقدمه بر صحت احادیث شهادت دادهاند.<ref>برای نمونه: کلینی، ج۱، ص۸؛ ابنبابویه، ج۱، ص۲–۳.</ref> | ||
* نفی غرض علم رجال: اگر غرض از علم رجال، حدس و گمان بوده، از اول حاصل بوده و تحصیل حاصل است و اگر مراد علم قطعی است که محصول علم رجال جز شک و گمان چیزی نیست.<ref>ابراهیمی، ص۱۲۷.</ref> | * نفی غرض علم رجال: اگر غرض از علم رجال، حدس و گمان بوده، از اول حاصل بوده و تحصیل حاصل است و اگر مراد علم قطعی است که محصول علم رجال جز شک و گمان چیزی نیست.<ref>ابراهیمی، ص۱۲۷.</ref> | ||
* [[تجسس]] در احوال در علم رجال: [[اخباریان]] جستجوهای رجالی مستلزم بیان عیوب راویان و تجسس در احوال آنان میدانند<ref>کنی، ص۲۴.</ref> و تجسس در این امور، گناه است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۴، پانویس ۱؛ نیز: خاقانی، ص۸۴.</ref> | * [[تجسس]] در احوال در علم رجال: [[اخباریان]] جستجوهای رجالی مستلزم بیان عیوب راویان و تجسس در احوال آنان میدانند<ref>کنی، ص۲۴.</ref> و تجسس در این امور، گناه است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۴، پانویس ۱؛ نیز: خاقانی، ص۸۴.</ref> |