تکبر: تفاوت میان نسخهها
←درمان تکبر
جز (←درمان تکبر) |
|||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
برای درمان تکبر شیوههایی، هم در مقام علم هم در مقام عمل، ذکر کردهاند. در مقام علم، راه درمان تکبر شناخت عظمت [[خدا]] و وقوف به اختصاص این صفت به اوست. فرد با چنینشناختی، به دوری خود از عظمت هم پی میبرد. تفصیلِ این شناخت وقتی است که فرد اسباب تکبر را بررسی میکند تا بیاساس بودن تکبر به چنین اموری معلوم شود، چرا که تمامی این امور یا خارج از ذات انسان یا فانی و تباه شدنی است. | برای درمان تکبر شیوههایی، هم در مقام علم هم در مقام عمل، ذکر کردهاند. در مقام علم، راه درمان تکبر شناخت عظمت [[خدا]] و وقوف به اختصاص این صفت به اوست. فرد با چنینشناختی، به دوری خود از عظمت هم پی میبرد. تفصیلِ این شناخت وقتی است که فرد اسباب تکبر را بررسی میکند تا بیاساس بودن تکبر به چنین اموری معلوم شود، چرا که تمامی این امور یا خارج از ذات انسان یا فانی و تباه شدنی است. | ||
در مقام عمل، توصیه کردهاند که انسان در گفتار و کردار دقیق شود تا آنچه از او پدید میآید از سر تواضع و به دور از خودپسندی باشد.<ref>مسکویه، ص۱۶۶-۱۶۷؛ غزالی، ۱۳۶۱ش، ج ۲، ص۲۶۶-۲۶۸، ۲۷۲-۲۷۴؛ همو، ۱۳۶۸ ش، ج ۳، ص۷۴۸-۷۵۹؛ ابن قدامه مقدسی، ص۲۳۱-۲۳۳؛ مجلسی، ج ۷۰، ص۲۰۱-۲۰۵</ref> در این باره در [[فقه]] توصیههای بسیاری در موارد مختلف وجود دارد، مثلاً یکی از علل تحریم ظرف طلا و نقره را اظهار تکبر در استفاده از چنین ظرفهایی دانستهاند یا به همین سبب بعضی لباسها را برای نمازگزار [[مکروه]] شمردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به علامه حلّی، ج ۱، ص۱۸۶؛ حطاب، ج ۲، ص۲۵۷؛ بحرانی، ج ۷، ص۱۲۱؛ نجفی، ج ۸، ص۲۳۸؛ زین الدین، ج ۱، ص۳۳۹</ref> | در مقام عمل، توصیه کردهاند که انسان در گفتار و کردار دقیق شود تا آنچه از او پدید میآید از سر تواضع و به دور از خودپسندی باشد.<ref>مسکویه، ص۱۶۶-۱۶۷؛ غزالی، ۱۳۶۱ش، ج ۲، ص۲۶۶-۲۶۸، ۲۷۲-۲۷۴؛ همو، ۱۳۶۸ ش، ج ۳، ص۷۴۸-۷۵۹؛ ابن قدامه مقدسی، ص۲۳۱-۲۳۳؛ مجلسی، ج ۷۰، ص۲۰۱-۲۰۵</ref> در این باره در [[فقه]] توصیههای بسیاری در موارد مختلف وجود دارد، مثلاً یکی از علل تحریم ظرف طلا و نقره را اظهار تکبر در استفاده از چنین ظرفهایی دانستهاند یا به همین سبب بعضی لباسها را برای نمازگزار [[مکروه]] شمردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به علامه حلّی، ج ۱، ص۱۸۶؛ حطاب، ج ۲، ص۲۵۷؛ بحرانی، ج ۷، ص۱۲۱؛ نجفی، ج ۸، ص۲۳۸؛ زین الدین، ج ۱، ص۳۳۹</ref>توجه به آغاز وپایان زندگی نیز در روایات از عوامل پرهیز از تکبر دانسته شده است. از امام کاظم(ع) روایت است که فرموده من در شگفتم از متکبری که فخر می فروشد در حالی که دیروز نطفه ای بوده وفردا مردار خواهد بود. {{یادداشت|عجبا للمتكبر الفخور الذي كان بالامس نطفة وهو غدا جيفة | ||
}}<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۱.</ref> | |||
از دیگر راههای درمان تکبر این است که انسان به آنچه موجب تکبر میشود، توجه نکند؛ یعنی محاسن و امتیازات خود را در نظر نگیرد و درعوض همواره عیوب خود را در نظر داشته باشد. همچنین خود را با افراد فرودستتر مقایسه نکند تا کمالات خود را بزرگ نبیند.<ref> رازی، همانجا </ref> | از دیگر راههای درمان تکبر این است که انسان به آنچه موجب تکبر میشود، توجه نکند؛ یعنی محاسن و امتیازات خود را در نظر نگیرد و درعوض همواره عیوب خود را در نظر داشته باشد. همچنین خود را با افراد فرودستتر مقایسه نکند تا کمالات خود را بزرگ نبیند.<ref> رازی، همانجا </ref> |