Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۴۶
ویرایش
جز (added Category:سادات حسینی using HotCat) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
=== ولادت، وفات، نسب=== | === ولادت، وفات، نسب=== | ||
سید علیخان مدنی در نیمه [[جمادی الأولی|جمادی الاولی]] سال ۱۰۵۲ق در [[مدینه منوره|مدینه]] متولد شد و به مدنی شهرت یافت.<ref>ریاض السالکین، ج۱، ص۷.</ref> پدرش امیر نظامالدین احمد و مادرش دختر شیخ محمد منوفی، امام [[شافعی|شافعیان]] حجاز، بود.<ref>محمد رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین.</ref> نسبت او با ۲۶ واسطه به [[زید بن علی|زید بن علی]] میرسد که در ابتدای کتاب ریاض السالکین به این مطلب تصریح کرده است. او در [[ذیقعده]] سال ۱۱۱۸ق در [[شیراز|شیراز]] از دنیا رفت.<ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۲.</ref> پیکر سید علی خان کبیر، در حرم سید احمد بن موسی الکاظم(ع) معروف به [[شاه چراغ]] در جوار [[سید ماجد بحرانی|سید ماجد بحرانی]] مدفون است.<ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۲.</ref> | سید علیخان مدنی در نیمه [[جمادی الأولی|جمادی الاولی]] سال ۱۰۵۲ق در [[مدینه منوره|مدینه]] متولد شد و به مدنی شهرت یافت.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ج۱، ص۷.</ref> پدرش امیر نظامالدین احمد و مادرش دختر شیخ محمد منوفی، امام [[شافعی|شافعیان]] حجاز، بود.<ref>محمد رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین.</ref> نسبت او با ۲۶ واسطه به [[زید بن علی|زید بن علی]] میرسد که در ابتدای کتاب ریاض السالکین به این مطلب تصریح کرده است. او در [[ذیقعده]] سال ۱۱۱۸ق در [[شیراز|شیراز]] از دنیا رفت.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۲.</ref> پیکر سید علی خان کبیر، در حرم سید احمد بن موسی الکاظم(ع) معروف به [[شاه چراغ]] در جوار [[سید ماجد بحرانی|سید ماجد بحرانی]] مدفون است.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۲.</ref> | ||
=== لقبها === | === لقبها === | ||
چون زادگاه وی در مدینه بوده، به«''مدنی''» معروف شدهاست. این لقب از مشهورترین القابش میباشد. خودش به این لقب بسیار علاقه داشته و در کتاب ریاض السالکین مکرراً خود را به این لقب نامیده است. چون ۱۶ جد از اجداد او در شیراز زندگی میکردهاند بعد از لقب مدنی به ''«شیرازی»'' مشهور شدهاست. او در حوزههای علمیه ایران به «''سید علی خان کبیر''» یا «''سید علی شارح صحیفه''» نیز مشهور است.<ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۸ - ۱۱.</ref><ref>ریحانة الادب، ج ۲، ص ۹۳.</ref> | چون زادگاه وی در مدینه بوده، به«''مدنی''» معروف شدهاست. این لقب از مشهورترین القابش میباشد. خودش به این لقب بسیار علاقه داشته و در کتاب ریاض السالکین مکرراً خود را به این لقب نامیده است. چون ۱۶ جد از اجداد او در شیراز زندگی میکردهاند بعد از لقب مدنی به ''«شیرازی»'' مشهور شدهاست. او در حوزههای علمیه ایران به «''سید علی خان کبیر''» یا «''سید علی شارح صحیفه''» نیز مشهور است.<ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۸ - ۱۱.</ref><ref>مدرس، ریحانة الادب، ج ۲، ص ۹۳.</ref> | ||
=== تحصیلات، سفرها و منصبها === | === تحصیلات، سفرها و منصبها === | ||
سیدعلی پس از مدتی زندگی در مدینه به همراه خانوادهاش به [[مکه مکرمه|مکه]] مهاجرت کرد و تا سال ۱۰۶۶ق دروس مقدماتی ادبیات عرب و بعضی از [[ابواب فقه]] و ریاضی را از پدش سید احمد نظام الدین، [[شیخ جعفر بحرانی]] و شیخ محمد بن علی شاه فرا گرفت. | سیدعلی پس از مدتی زندگی در مدینه به همراه خانوادهاش به [[مکه مکرمه|مکه]] مهاجرت کرد و تا سال ۱۰۶۶ق دروس مقدماتی ادبیات عرب و بعضی از [[ابواب فقه]] و ریاضی را از پدش سید احمد نظام الدین، [[شیخ جعفر بحرانی]] و شیخ محمد بن علی شاه فرا گرفت. | ||
در این سال (<small>۱۰۶۶ ق</small>) به همراه پدر و خانوادهاش به [[حیدرآباد]] از شهرهای [[هند]] رفته و مورد استقبال سلطان عبدالله قطب شاه (<small>متوفای ۱۰۸۳ ق</small>) قرار گرفته و سلطان، اداره امور مملکتی [[قطبشاهیان|قطبشاهی]]ه را به پدرش واگذار میکند و پس از این که او را به دامادی برمیگزیند به ولیعهدی خود منصوب میگرداند. سید صدرالدین که در این هنگام حدود پانزده سال داشت، بین | در این سال (<small>۱۰۶۶ ق</small>) به همراه پدر و خانوادهاش به [[حیدرآباد]] از شهرهای [[هند]] رفته و مورد استقبال سلطان عبدالله قطب شاه (<small>متوفای ۱۰۸۳ ق</small>) قرار گرفته و سلطان، اداره امور مملکتی [[قطبشاهیان|قطبشاهی]]ه را به پدرش واگذار میکند و پس از این که او را به دامادی برمیگزیند به ولیعهدی خود منصوب میگرداند. سید صدرالدین که در این هنگام حدود پانزده سال داشت، بین سالهای ۱۰۶۸ تا ۱۰۸۳ق در درس پدرش شرکت میکرد. | ||
در سال ۱۰۸۳ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد دیگر او میرزا ابوالحسن معروف به «''تاناشاه''» حکومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعید یا زندانی کرده تا این که در سال ۱۰۸۵ پدرش وفات میکند. سید صدرالدین که متوجه خطر گردیده بود از حیدرآباد به برهانپور که تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگیری وی نمیشوند. پس از رسیدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شد و حدود ۱۳۰۰ سوارکار در اختیار او گذاشته شده و به «''سید علی خان''» ملقب میگردد. پس از شکست تاناشاه، سلطان محمد وی را والی نواحی لاهور و توابع آن که از سرزمینهای مسلمان نشین هند بوده است قرار داده و بعدها ریاست دیوان حکومتیش را در برهانپور به او میسپارد. پس از این بین سلطان محمد و وی رابطه مستحکمی ایجاد میشود و تا سال ۱۱۱۳ق حدود ۲۵ سال در این منصبها باقی میماند. | در سال ۱۰۸۳ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد دیگر او میرزا ابوالحسن معروف به «''تاناشاه''» حکومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعید یا زندانی کرده تا این که در سال ۱۰۸۵ پدرش وفات میکند. سید صدرالدین که متوجه خطر گردیده بود از حیدرآباد به برهانپور که تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگیری وی نمیشوند. پس از رسیدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شد و حدود ۱۳۰۰ سوارکار در اختیار او گذاشته شده و به «''سید علی خان''» ملقب میگردد. پس از شکست تاناشاه، سلطان محمد وی را والی نواحی لاهور و توابع آن که از سرزمینهای مسلمان نشین هند بوده است قرار داده و بعدها ریاست دیوان حکومتیش را در برهانپور به او میسپارد. پس از این بین سلطان محمد و وی رابطه مستحکمی ایجاد میشود و تا سال ۱۱۱۳ق حدود ۲۵ سال در این منصبها باقی میماند. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از سال ۱۱۱۳ق به سبب ظلم سلطان و بدگویی حسودان و کهولت سن به بهانه [[زیارت]] [[خانه خدا]] و قبر [[رسول اکرم]](ص) از مناصب خود کنارهگیری کرده، به طرف حجاز حرکت میکند. پس از رسیدن به مکه، املاکی را که در اختیار داشته تعمیر و آباد میکند و پس از وقف کردنشان، تولیت آنها را به پسر بزرگش میرزاحسن میسپارد. پس از مدتی توقف در مکه، به دلیل تغییر شرایط اجتماعی در مکه، آن شهر را ترک نموده و در سال ۱۱۱۷ق به [[اصفهان]] میرود که در آن زمان [[شاه حسین صفوی]] ریاست آن را به عهده داشته است و مورد استقبال و تعظیم او قرار میگیرد. | از سال ۱۱۱۳ق به سبب ظلم سلطان و بدگویی حسودان و کهولت سن به بهانه [[زیارت]] [[خانه خدا]] و قبر [[رسول اکرم]](ص) از مناصب خود کنارهگیری کرده، به طرف حجاز حرکت میکند. پس از رسیدن به مکه، املاکی را که در اختیار داشته تعمیر و آباد میکند و پس از وقف کردنشان، تولیت آنها را به پسر بزرگش میرزاحسن میسپارد. پس از مدتی توقف در مکه، به دلیل تغییر شرایط اجتماعی در مکه، آن شهر را ترک نموده و در سال ۱۱۱۷ق به [[اصفهان]] میرود که در آن زمان [[شاه حسین صفوی]] ریاست آن را به عهده داشته است و مورد استقبال و تعظیم او قرار میگیرد. | ||
پس از اصفهان، وی به شیراز، شهر اجدادش، رفته و در [[مدرسه منصوریه شیراز|مدرسه منصوریه]] آن شهر به تدریس مشغول شده و تا آخر عمر در آن شهر میماند.<ref>محمد رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین.</ref><ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۷ - ۱۱.</ref><ref>گلشن ابرار، ج ۱، ص ۲۶۴ - ۲۷۰.</ref><ref>کتابشناخت جامع الاحادیث.</ref> | پس از اصفهان، وی به شیراز، شهر اجدادش، رفته و در [[مدرسه منصوریه شیراز|مدرسه منصوریه]] آن شهر به تدریس مشغول شده و تا آخر عمر در آن شهر میماند.<ref>محمد رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین.</ref><ref>مدنی، ریاض السالکین، ج ۱، ص ۷ - ۱۱.</ref><ref>گلشن ابرار، ج ۱، ص ۲۶۴ - ۲۷۰.</ref><ref>کتابشناخت جامع الاحادیث.</ref> | ||
== شخصیت علمی == | == شخصیت علمی == | ||
بنا به گفته محقق کتاب در مقدمه ریاض السالکین، [[شیخ حر عاملی]] در [[امل الآمل]]، [[محمد باقر خوانساری|خوانساری]] در [[روضات الجنات|روضات]]، [[شیخ عباس قمی]] در [[سفینة البحار]]، [[علامه امینی]] در [[الغدیر]]، [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]] در [[ریحانة الادب]]، [[عبدالله بن عیسی افندی|افندی]] در [[ریاض العلماء|ریاض العلما]]، [[محدث نوری]] در [[مستدرک الوسائل|مستدرک]] و بسیاری از عالمان دیگر شیعه از مقام علمی و شخصیتی سید علی خان مدنی تجلیل و تمجید کردهاند.<ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۲ - ۱۵.</ref> | بنا به گفته محقق کتاب در مقدمه ریاض السالکین، [[شیخ حر عاملی]] در [[امل الآمل]]، [[محمد باقر خوانساری|خوانساری]] در [[روضات الجنات|روضات]]، [[شیخ عباس قمی]] در [[سفینة البحار]]، [[علامه امینی]] در [[الغدیر]]، [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]] در [[ریحانة الادب]]، [[عبدالله بن عیسی افندی|افندی]] در [[ریاض العلماء|ریاض العلما]]، [[محدث نوری]] در [[مستدرک الوسائل|مستدرک]] و بسیاری از عالمان دیگر شیعه از مقام علمی و شخصیتی سید علی خان مدنی تجلیل و تمجید کردهاند.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۲ - ۱۵.</ref> | ||
=== اساتید === | === اساتید === | ||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# شیخ [[محمد بن علی شاه|محمد بن علی شاه]]. | # شیخ [[محمد بن علی شاه|محمد بن علی شاه]]. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
=== شاگردان === | === شاگردان === | ||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۲: | ||
# [[باقر بن محمد حسین مکی|شیخ باقر بن محمد حسین مکی]]. | # [[باقر بن محمد حسین مکی|شیخ باقر بن محمد حسین مکی]]. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
=== آثار === | === آثار === | ||
[[پرونده:کتاب ریاض السالکین.jpg|بندانگشتی|150px|کتاب ریاض السالکین]] | [[پرونده:کتاب ریاض السالکین.jpg|بندانگشتی|150px|کتاب ریاض السالکین]] | ||
خط ۸۴: | خط ۸۲: | ||
# منظومة فی علم البدیع و شرح آن. | # منظومة فی علم البدیع و شرح آن. | ||
# دیوان شعر. | # دیوان شعر. | ||
# الطراز الاول فیما علیه من لغة العرب.<ref>ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۶ - ۱۹.</ref><ref>محمد رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین.</ref> | # الطراز الاول فیما علیه من لغة العرب.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ج ۱، ص ۱۶ - ۱۹.</ref><ref>محمد رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |