پرش به محتوا

سید نورالله حسینی شوشتری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
(درج الگوی درجه بندی)
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


[[محدث قمی]] نحوه شهادت او را چنین می‌آورد:{{سخ}}
[[محدث قمی]] نحوه شهادت او را چنین می‌آورد:{{سخ}}
«''قاضی نورالله مشغول به قضاوت و همچنین نویسندگی در خفاء بود تا اینکه [[اکبر شاه]] از دنیا رفت و [[جهانگیر شاه]] بر تخت نشست. علمای دربار و مقرب درصدد فتنه و برانگیختن شاه بر علیه قاضی برآمدند و نزد او به سعایت پرداختند، که قاضی [[شیعه]] است و خود را ملزم به [[مذاهب اربعه|مذاهب اربعه]] نمی‌داند و فتوایش با فتوای مذهب [[امامیه]] تطبیق می‌کند. جهانگیر شاه بیان آنان را برای اثبات [[تشیع]] قاضی کامل ندانست و گفت: این دلیل کامل نیست چرا که او از اول قضاوت را به شرط اجتهاد خود پذیرفته است. آنان به حیله دیگری دست زدند. شخصی را وا داشتند تا به عنوان شاگرد نزد قاضی رفت و آمد کند و خود را [[شیعه]] معرفی کند. وی پس از رفت و آمد بسیار و جلب اطمینان قاضی، به نوشته‌های او از جمله [[مجالس المؤمنین]] پی برد و درخواست آن را نمود. وی کتاب را از قاضی گرفت و از آن نسخه‌ای برداشت و نزد علمای دربار برد. آنان نیز این کتاب را به عنوان سند تشیع قاضی نورالله به [[جهانگیر شاه]] عرضه کردند و به سلطان گفتند که او در کتابش چنین و چنان گفته است و استحقاق اجرای حد دارد. جهانگیر شاه گفت: حدش چیست؟ آنان گفتند: ضربه زدن با شلاق... شاه کار را بر آنان واگذار کرد و آنان بلافاصله حد را اجرا کردند. قاضی نورالله در سال ۱۰۱۹ ق. در حالی که حدود هفتاد سال عمر داشت در زیر شلاق به شهادت رسید. می‌گویند بر بدن قاضی نورالله با چوب خاردار آنچنان زدند که بدنش قطعه قطعه شد.''»<ref> فوائدالرضویه، محدث قمی، ص۶۹۷.</ref>
«''قاضی نورالله مشغول به قضاوت و همچنین نویسندگی در خفاء بود تا اینکه [[اکبر شاه]] از دنیا رفت و [[جهانگیر شاه]] بر تخت نشست. علمای دربار و مقرب درصدد فتنه و برانگیختن شاه علیه قاضی برآمدند و نزد او به سعایت پرداختند، که قاضی [[شیعه]] است و خود را ملزم به [[مذاهب اربعه|مذاهب اربعه]] نمی‌داند و فتوایش با فتوای مذهب [[امامیه]] تطبیق می‌کند. جهانگیر شاه بیان آنان را برای اثبات [[تشیع]] قاضی کامل ندانست و گفت: این دلیل کامل نیست چرا که او از اول قضاوت را به شرط اجتهاد خود پذیرفته است. آنان به حیله دیگری دست زدند. شخصی را وا داشتند تا به عنوان شاگرد نزد قاضی رفت و آمد کند و خود را [[شیعه]] معرفی کند. وی پس از رفت و آمد بسیار و جلب اطمینان قاضی، به نوشته‌های او از جمله [[مجالس المؤمنین]] پی برد و درخواست آن را نمود. وی کتاب را از قاضی گرفت و از آن نسخه‌ای برداشت و نزد علمای دربار برد. آنان نیز این کتاب را به عنوان سند تشیع قاضی نورالله به [[جهانگیر شاه]] عرضه کردند و به سلطان گفتند که او در کتابش چنین و چنان گفته است و استحقاق اجرای حد دارد. جهانگیر شاه گفت: حدش چیست؟ آنان گفتند: ضربه زدن با شلاق... شاه کار را بر آنان واگذار کرد و آنان بلافاصله حد را اجرا کردند. قاضی نورالله در سال ۱۰۱۹ ق. در حالی که حدود هفتاد سال عمر داشت در زیر شلاق به شهادت رسید. می‌گویند بر بدن قاضی نورالله با چوب خاردار آنچنان زدند که بدنش قطعه قطعه شد.''»<ref> فوائدالرضویه، محدث قمی، ص۶۹۷.</ref>


مزار او در [[آگرا]] [[هندوستان]] زیارتگاه مسلمانان شبه قاره است.{{مدرک}}
مزار او در [[آگرا]] [[هندوستان]] زیارتگاه مسلمانان شبه قاره است.{{مدرک}}
۱۸٬۴۴۳

ویرایش