کاربر ناشناس
تکبیر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Naqavi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''تکبیر'''، در لغت به معنای بزرگ شمردن، بزرگ داشتن خداوند، به بزرگی یادکردن و '''اللّه اکبر''' گفتن است و تنها یک بار در [[قرآن]] ذکر شده است. | '''تکبیر'''، در لغت به معنای بزرگ شمردن، بزرگ داشتن خداوند، به بزرگی یادکردن و '''اللّه اکبر''' گفتن است و تنها یک بار در [[قرآن]] ذکر شده است. | ||
ذکر اللّهُ أَکبَر دارای فضیلت و [[ثواب]] فراوانی است و گفتن؛ بلکه مداومت بر آن در همه احوال، [[مستحب]] است. و از اجزای بسیاری از دعاها و اذکار واجب همچون تسبیحات اربعه، و مستحب مانند [[تسبیحات فاطمه زهرا|تسبیحات حضرت فاطمه(س)]] و نیز از فصول [[اذان]] و [[اقامه]] بهشمار میرود. | |||
واژه تکبیر از صدر [[اسلام]] تا به امروز در جنگها و اجتماعات مسلمانان، به شعاری رایج بدل شده است و در پرچم کشورهای [[ایران]]، [[افغانستان]] و [[عراق]] به کار رفته است. | واژه تکبیر از صدر [[اسلام]] تا به امروز در جنگها و اجتماعات مسلمانان، به شعاری رایج بدل شده است و در پرچم کشورهای [[ایران]]، [[افغانستان]] و [[عراق]] به کار رفته است. | ||
==در لغت و اصطلاح== | ==در لغت و اصطلاح== | ||
تکبیر در لغت به معنای بزرگ شمردن، بزرگ داشتن خداوند، به بزرگی یادکردن و اللّه اکبر گفتن است.<ref>زوزنی، ج ۲، ص۵۶۳؛ شاد، ذیل واژه</ref> در متون دینی، تکبیر به معنای بزرگ داشتن یا به بزرگی یادکردن [[خدا]] آمده و ظاهراً معنای لغوی این واژه متأثر از کاربرد دینی آن است.<ref>رجوع کنید به ابن منظور، ذیل «کبر»</ref> زیرا معنای لغوی تکبیر (به لحاظ ریشه اشتقاقی آن) بزرگ داشتن هر کس یا هر چیز است.<ref>جوهری، ذیل «کبر»</ref> | |||
تکبیر در لغت به معنای بزرگ شمردن، بزرگ داشتن خداوند، به بزرگی یادکردن و اللّه اکبر گفتن است.<ref>زوزنی، ج | |||
==تکبیر در قرآن== | ==تکبیر در قرآن== | ||
ریشه کبر در بابهای گوناگون (کبر، استکبار، تکبر، إکبار) در [[قرآن]] فراوان به کار رفته، اما واژه تکبیر تنها یک بارآمده است.<ref>رجوع کنید به اسراء: ۱۱۱</ref> مفسران در تفسیر آن گفتهاند که به معنای تعظیم و بزرگ دانستن خداوند<ref>طبرسی، ج ۶، ص۶۸۹</ref> و مطابق برخی روایات، به معنای اللّه اکبر گفتن است؛<ref>رجوع کنید به حویزی، ج ۳، ص۲۳۹</ref> جمع میان این دو وجه امکان پذیر است. | |||
در آیات دیگری از قرآن، واژه تکبیر در قالب صیغه امر بیان شده و عموماً [[پیامبر(ص)]] و مؤمنان مخاطبان آن هستند.<ref>رجوع کنید به بقره: ۱۸۵؛ حج: ۳۷؛ مدّثّر: ۳</ref> در همه این موارد، واژه تکبیر تنها درباره خداوند به کار رفته است و برای بزرگ داشتن غیرخداوند، به جای باب تفعیل، از باب اِفعال استفاده شده است.<ref>رجوع کنید به یوسف: ۳۱</ref> | |||
در آیات دیگری از قرآن، واژه تکبیر در قالب صیغه امر بیان شده و عموماً [[پیامبر(ص)]] و مؤمنان مخاطبان آن هستند.<ref>رجوع کنید به بقره: | |||
==تکبیر در احادیث== | ==تکبیر در احادیث== | ||
در متون [[حدیث|حدیثی]]، تکبیر غالباً مترادفِ اللّه اکبر گفتن یا بزرگ دانستن و تعظیم خداوند است؛ چنانکه در روایتی<ref>رجوع کنید به حرّ عاملی، ج ۷، ص۴۳۳</ref> به معنای بزرگ شمردن خداوند آمده، به سبب هدایتی که کرده و عافیتی که بخشیده است. در برخی روایات دیگر نیز واژه اللّه اکبر به این معناست که خداوند بزرگتر از آن است که در وهم و وصف بگنجد<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۶۱ش، ص۱۱ـ۱۲</ref> یا با بتها و خدایان دیگر قیاس شود.<ref>رجوع کنید به همو، ۱۴۰۱، ج ۲، ص۲۳۹</ref> | |||
در متون [[حدیث|حدیثی]]، تکبیر غالباً مترادفِ اللّه اکبر گفتن یا بزرگ دانستن و تعظیم خداوند است؛ چنانکه در روایتی<ref>رجوع کنید به حرّ عاملی، ج | |||
==در ابواب فقهی== | ==در ابواب فقهی== | ||
از تکبیر در بابهای طهارت، صلات، [[حج]] و تجارت سخن رفته است. | |||
ذکر{اللّهُ أَکبَر}دارای فضیلت و [[ثواب]] فراوانی است و گفتن؛ بلکه مداومت بر آن در همه احوال، [[مستحب]] است.<ref>وسائل الشیعة، ج ۷، ص۱۸۳ ـ ۱۹۱</ref> ضمن آنکه از اجزای بسیاری از دعاها و اذکار واجب همچون تسبیحات اربعه، و مستحب مانند [[تسبیحات فاطمه زهرا|تسبیحات حضرت فاطمه(س)]] و نیز از فصول [[اذان]] و [[اقامه]] بهشمار میرود. | |||
===در نماز=== | ===در نماز=== | ||
تکبیر در نماز یا [[واجب]] است یا مستحب: | |||
====تکبیر واجب==== | |||
==== | |||
{{اصلی|تکبیرة الاحرام}} | {{اصلی|تکبیرة الاحرام}} | ||
[[تکبیره الاحرام| | [[تکبیره الاحرام|تکبیرة الإحرام]] ـ که به آن تکبیر افتتاح نیز گفته میشود ـ از اجزاء، بلکه ارکان [[نماز]] است و بدون آن نماز صحیح نخواهد بود.<ref>جواهر الکلام، ج ۹، ص۲۰۱</ref> گفتن پنج تکبیر در [[نماز میت|نماز بر میت]] مؤمن، واجب است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص۳۱</ref> در [[نماز عید|نماز عیدین]] (فطر و قربان) علاوه بر تکبیرة الإحرام، برای [[قنوت]] نُه تکبیر دیگر (پنج تکبیر در رکعت اوّل و چهار تکبیر در رکعت دوم) گفته میشود. برخی، آنها را واجب دانستهاند.<ref>جواهرالکلام، ج۱۱، ص۳۹۵</ref> | ||
به جز | ====تکبیر مستحب==== | ||
به جز تکبیرة الإحرام، گفتن شش تکبیر دیگر در آغاز نماز ـ که از آنها به [[تکبیرات افتتاح]] تعبیر میشود ـ و نیز برای انتقال از حالتی به حالت دیگر ـ همچون انتقال از قیام به رکوع، از رکوع به سجده، از سجده اوّل به سجده دوم، هنگام برخاستن از سجده و برای قنوت ـ مستحب است. بنابر این در نماز دو رکعتی، یازده تکبیر، در سه رکعتی شانزده و در چهار رکعتی ۲۱ تکبیر مستحب است.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۰، ص۳۵۱ ـ ۳۵۲</ref> قول به استحباب تکبیر قبل از رکوع و نیز قبل و بعد از سجده، نظر مشهور است. از برخی قدما وجوب آن نقل شده است.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۰،ص ۱۰۱ ـ ۱۰۳ و ۱۶۹؛ الحدائق الناضرة، ج ۸، ص۲۹۰</ref> گفتن سه بار تکبیر از مستحبات [[تعقیبات|تعقیب نماز]] است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۰، ص۴۰۸</ref> | |||
====آداب | ====آداب تکبیر در نماز==== | ||
بنابر مشهور مستحب است نمازگزار هنگام تکبیر دست هایش را تا محاذی نرمی گوش یا صورت یا فرورفتگی گلو (موضع نحر) بالا ببرد.<ref>جواهرالکلام، ج ۹، ص۲۲۹ ـ ۲۳۳؛ مستمسک العروة، ج ۶، ص۸۲ ـ ۸۵</ref> مشهور آن است که تکبیر، همزمان با بالابردن دستها آغاز گردد و با پایان یافتن رفع، پایان یابد؛ سپس دستها به پایین انداخته شود.<ref>جواهر الکلام، ج ۹، ص۲۳۵</ref> برخی گفتهاند: جایگاه تکبیر به مقتضای نصوص، بعد از تحقق کامل بالابردن دست است.<ref>مستمسک العروة، ج ۶، ص۸۵؛ العروة الوثقی (و حواشی)، ج ۱، ص۶۳۱</ref> | |||
از دیگر مستحبات تکبیر، چسبیده بودن انگشتان ـ جز انگشت شصت ـ به یکدیگر و رو به [[قبله]] بودن کف دستها است.<ref>مستمسک العروة، ج ۶، ص۸۶</ref> در [[استحباب]] باز یا چسبیده بودن انگشت شصت (ابهام)، اختلاف وجود دارد.<ref>جواهر الکلام، ج ۹، ص۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۳۱</ref> بالاتر بردن دست از گوش مکروه است؛ بلکه به برخی قدما ـ بر حسب ظاهر کلمات آنان ـ قول به حرمت نسبت داده شده است.<ref>جواهر الکلام، ج ۹، ص۲۳۲</ref> | |||
===در سجده تلاوت، سهو و شکر=== | |||
تکبیر در سجده تلاوت آیاتی که سجده واجب دارند قبل از سجده استحباب ندارد؛ لیکن بعد از سر برداشتن از سجده مستحب است. وجوب آن به ظاهر کلمات برخی و احتمال کلمات برخی دیگر نسبت داده شده است. هرچند احتمال قوی داده شده که مراد همه، استحباب باشد.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۰، ص۲۲۴ ـ ۲۲۵</ref> | |||
تکبیر بعد از نیت و قبل از رفتن به سجده، در [[سجده سهو]] بنابر مشهور مستحب است.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۲، ص۴۴۲ و ص۴۴۷ ـ ۴۴۸</ref> برخی به استحباب تکبیر قبل از [[سجده شکر]] و بعد از سر برداشتن از آن تصریح کردهاند.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۰، ص۲۴۵</ref> | |||
===در نماز باران=== | ===در نماز باران=== | ||
{{اصلی|نماز باران}} | {{اصلی|نماز باران}} | ||
مستحب است نمازگزاران در [[نماز استسقاء]] | مستحب است نمازگزاران در [[نماز استسقاء]] بسیار تکبیر گویند؛<ref>جواهرالکلام، ۱۲/ ۱۳۷</ref> چنانکه مستحب است امام جماعت بعد از نماز، بر فراز منبر، رو به قبله و با صدای بلند صد بار تکبیر بگوید.<ref>جواهرالکلام، ج۱۲، ۱۴۶</ref> | ||
===در نماز | ===در نماز عیدَین=== | ||
{{اصلی|نماز عید}} | {{اصلی|نماز عید}} | ||
بنابر مشهور گفتن | بنابر مشهور گفتن تکبیر در [[عید فطر]] و [[عید قربان|قربان]] با کیفیتی که وارد شده، مستحب است.<ref>جواهرالکلام، ج۱۱، ص۳۷۸ و ۳۸۲</ref> جایگاه آن در عید فطر پس از نماز مغرب و نیز عشا در شب عید، و پس از نماز صبح و نماز عید در روز عید میباشد. در غیر مواقع چهارگانه یادشده بنابر مشهور، تکبیر مشروعیت ندارد.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۱، ص۳۸۱</ref> جایگاه تکبیر در عید قربان برای کسی که در [[سرزمین منا|منی]] حضور دارد پس از پانزده نماز است که با نماز ظهر روز عید، آغاز میگردد و پس از نماز صبح روز سیزدهم ذیحجّه پایان میپذیرد. در غیر منی بعد از ده نماز؛ اوّلین آنها نماز ظهر روز عید و آخرین آن پس از نماز صبح روز دوازدهم است.<ref>جواهرالکلام، ج ۱۱، ص۳۸۴</ref> | ||
==== | ====کیفیت تکبیر==== | ||
کیفیت تکبیر در [[نماز عید|نماز عیدین]] به این گونه است: {اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَر، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اللّهُ أَکبَر، وَ الحَمْدُ لِلّهِ عَلی ما هَدانا وَ لَهُ الشُّکرُ عَلی ما أَوْلانا } و در عید قربان جمله{وَ رَزَقَنا مِنْ بَهِیمَةِ الأَنْعام}در پایان اضافه میشود.<ref>شرائع الإسلام، ج ۱، ص۹۰</ref> | |||
البتّه در منابع فقهی تکبیرات با عبارات مختلف آمده است، از جمله: | |||
# افزایش جمله{وَ لِلّهِ الحَمْد }قبل از{الحَمْدُ لِلّه }. | |||
# {وَ اللّهُ أَکبَر، اللّهُ أَکبَرُ وَ لِلّهِ الحَمْد }پس از تهلیل. | |||
# {وَ اللّهُ أَکبَر، اللّهُ أَکبَرُ عَلی ما هَدانا وَ الحَمْدُ لِلّهِ عَلی ما أَوْلانا }پس از تهلیل. | |||
# سه تکبیر در آغاز، سپس تهلیل، پس از آن تکبیر و در پایان:{لِلّهِ الحَمْد، اللّهُ أَکبَرُ عَلی ما هَدانا }. | |||
# دو تکبیر، یک تهلیل، یک تکبیر، سپس{وَ لِلّهِ الحَمْدُ عَلی ما هَدانا وَ لَهُ الشُّکرُ عَلی ما اَوْلانا }. | |||
# دو تکبیر، سپس یک تهلیل، و پس از آن{وَ اللّهُ أَکبَر، وَ اللّهُ أَکبَرُ عَلی ما هَدانا وَ لَهُ الحَمْدُ عَلی ما أَوْلانا }.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص۳۸۶ ـ ۳۸۸</ref> | |||
صورت آخر به اشهر؛ بلکه مشهور نسبت داده شده است. در عید قربان از برخی، سه بار تکبیر در آغاز نقل شده؛ لیکن مشهور دو تکبیر است. در بعضی کلمات جمله{لِلّهِ الحَمْد }قبل از{الحَمْدُ لِلّهِ }و در بعض دیگر، جایگزینی{وَ لِلّهِ الحَمْد}به جای{الحَمْدُ لِلّه }و در پارهای دیگر، ابدال{الحَمْدُ لِلّهِ عَلی ما هَدانا وَ لَهُ الشُّکرُ عَلی ما أَوْلانا }به{اللّهُ أَکبَرُ عَلی ما هَدانا وَ الحَمْدُ لِلّهِ عَلی ما اَوْلانا} و غیر آن، آمده است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ص۳۸۸ ـ ۳۹۰</ref> | |||
صورت آخر به اشهر؛ | |||
===در حج=== | ===در حج=== | ||
{{اصلی|حج}} | {{اصلی|حج}} | ||
هنگام [[ | هنگام [[رمی جمره]] مستحب است پرتاب کننده با پرتاب هر سنگریزه تکبیر بگوید.<ref>جواهرالکلام، ج۱۹، ص۱۰۶</ref> کسی که داخل [[کعبه]] شد، مستحب است پس از خروج از آن سه بار تکبیر بگوید.<ref>جواهرالکلام، ج۲۰، ص۶۴</ref> بسیار اللّه اکبر گفتن در منی مستحب است.<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۲۷۰</ref> | ||
در روایات متعددی آمده که تکبیر در [[حج]]، عملی عبادی است و در هنگام رؤیت [[کعبه]] یا قطع [[تلبیه|تلْبیه]] (گفتنِ لبَّیک در مراسم حج)، تکبیر برای شخص [[محرم (ابهامزدایی)|مُحرِم]]، [[مستحب]] است.<ref>ابن | در روایات متعددی آمده که تکبیر در [[حج]]، عملی عبادی است و در هنگام رؤیت [[کعبه]] یا قطع [[تلبیه|تلْبیه]] (گفتنِ لبَّیک در مراسم حج)، تکبیر برای شخص [[محرم (ابهامزدایی)|مُحرِم]]، [[مستحب]] است.<ref>ابن حنبل، ج ۳، ص۳۲۰؛ حرّعاملی، ج ۱۲، ص۳۸۹</ref> علاوه بر این، در [[روز عرفه]]،<ref>ابن حنبل، ج ۳، ص۱۱۰، ۱۴۷</ref> در سعی بین [[صفا]] و [[مروه]]،<ref>شافعی، ج ۲، ص۲۱۰؛ ابن حنبل، ج ۲، ص۱۴؛ طوسی، ج ۵، ص۱۴۶</ref> در مقام [[وقوف در عرفات]]<ref>ابن بابویه، ۱۴۰۱، ج ۲، ص۳۲۲ـ۳۲۳؛ ابن قدامه، ج ۳، ص۴۲۹</ref> و در هنگام قرار گرفتن در برابر [[حجرالاسود]]<ref>شافعی، ج ۲، ص۱۷۰؛ بخاری جُعْفی، ج ۲، ص۱۶۲ـ۱۶۳؛ حرّعاملی، ج ۱۳، ص۳۳۶؛ برای موارد دیگر رجوع کنید به الموسوعة الفقهیة، ذیل واژه</ref> نیز تکبیر گفتن از جمله شعائر و مناسک دینی است. | ||
===در تجارت و سفر=== | ===در تجارت و سفر=== | ||
مستحب است خریدار هنگام خرید کالا تکبیر بگوید.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۲، ص۴۵۲</ref> از جمله آداب سفر، گفتن تکبیر و [[تهلیل]] هنگام برآمدن بر بلندی است.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۴۵</ref> | |||
مستحب است | |||
==تکبیر در تاریخ== | ==تکبیر در تاریخ== | ||
[[پرونده:تکبیر 2.jpg|بندانگشتی | [[پرونده:تکبیر 2.jpg|بندانگشتی]] | ||
در تاریخ و آداب رسوم جوامع اسلامی، تکبیر (اللّه اکبر گفتن) | در تاریخ و آداب رسوم جوامع اسلامی، تکبیر (اللّه اکبر گفتن) پیشینهای طولانی و جایگاهی مهم دارد. | ||
* بنا بر منابع حدیثی، سنّت تکبیر به پیش از [[اسلام]] باز میگردد؛ چنانکه در برخی روایات از تکبیر [[حضرت آدم (ع)|آدم | * بنا بر منابع حدیثی، سنّت تکبیر به پیش از [[اسلام]] باز میگردد؛ چنانکه در برخی روایات از تکبیر [[حضرت آدم(ع)|آدم علیهالسلام]]، در مقابل [[حجرالاسود]]، سخن به میان آمده است.<ref>مجلسی، ج ۲۶، ص۲۷۰</ref> عبدالمطلب نیز به هنگام بازسازی [[چاه زمزم]] تکبیر گفت و [[قریش]] با وی هم نوا شدند.<ref>کلینی، ج ۴، ص۲۲۰</ref> | ||
* در تاریخ صدر اسلام، | * در تاریخ صدر اسلام، به جزدر موارد فقهی پیشین، تکبیر از همان آغاز به سنّت دینی و اجتماعی بدل شد؛ چنانکه [[رسول اکرم]](ص) پس از انقطاع نزول [[وحی]] تکبیر گفت.<ref>ابن کثیر، ج ۱، ص۴۱۳</ref> همچنین ایشان در [[جنگ خندق]] (احزاب) در موارد متعددی به مسلمانان فرمود تا به صورت جمعی تکبیر گویند<ref>طبری، ج ۲، ص۲۳۵ـ۲۳۶؛ مجلسی، ج ۱۷، ص۱۷۰، ج ۲۰، ص۱۸۹</ref> و در نبرد با یهودیان [[بنی نضیر|بنی نَضیر]]<ref>قمی، ج ۲، ص۳۵۹</ref> و [[خیبر]]<ref>مجلسی، ج ۲۱، ص۴۰</ref> تکبیر گفت. | ||
* همچنین نقل است که پیامبر(ص) در شب [[ازدواج]] [[حضرت علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] تکبیر گفت و از آن پس گفتن تکبیر در اینگونه مجالس رایج شد.<ref>حرّعاملی، ج | * همچنین نقل است که پیامبر(ص) در شب [[ازدواج]] [[حضرت علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] تکبیر گفت و از آن پس گفتن تکبیر در اینگونه مجالس رایج شد.<ref>حرّعاملی، ج ۱۴، ص۶۳</ref> | ||
* پیامبر به هنگام شنیدن خبر فوت [[نجاشی (پادشاه حبشه)|نجاشی]] چهار مرتبه تکبیر گفت.<ref>بخاری جعفی، ج | * پیامبر به هنگام شنیدن خبر فوت [[نجاشی (پادشاه حبشه)|نجاشی]] چهار مرتبه تکبیر گفت.<ref>بخاری جعفی، ج ۲، ص۷۱</ref> روایت شده است که آن حضرت در [[تشییع جنازه|تشییع جنازه ها]]، چهار یا پنج مرتبه تکبیر میگفت<ref>ابن حنبل، ج ۴، ص۳۶۷، ۳۷۲؛ مسلم بن حجاج، ج ۱، ص۶۵۷</ref> و از همان زمان تکبیرهای چهارگانه در [[نماز میت]] سنّت شد. | ||
* [[امام علی(ع)]] در رزم غالباً [[تهلیل]] و تکبیر میگفت و مردم با وی هم صدا میشدند.<ref>مجلسی، ج | * [[امام علی(ع)]] در رزم غالباً [[تهلیل]] و تکبیر میگفت و مردم با وی هم صدا میشدند.<ref>مجلسی، ج ۳۲، ص۵۰۸</ref> علاوه بر این نقل است که از همان روزگار تاکنون تکبیر در جنگها و اجتماعات مسلمانان، به شعاری رایج بدل شد.<ref>رجوع کنید به جبرتی، ج ۱، ص۷۸</ref> | ||
* پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] ( | * پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] (۱۳۵۷ش) نیز حاضران غالباً برای تأیید سخنان خطیب و پس از قرائت هر بندی از بیانیه یا قطعنامه، مشتها را گره کرده با صدای بلند، تکبیر میگویند. | ||
خط ۹۸: | خط ۸۸: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
* قرآن. | * قرآن. | ||
* ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. | * ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. | ||
* همو، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش. | * همو، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش. | ||
* ابن حنبل، مسند احمدبن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲. | * ابن حنبل، مسند احمدبن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲. | ||
* ابن قدامه، المغنی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. | * ابن قدامه، المغنی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. | ||
* ابن کثیر، السیرة النبویة، چاپ مصطفی عبدالواحد، بیروت، بیتا. | * ابن کثیر، السیرة النبویة، چاپ مصطفی عبدالواحد، بیروت، بیتا. | ||
* ابن منظور؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. | * ابن منظور؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. | ||
* عبدالرحمان بن حسن جبرتی، تاریخ عجائب الا´ثار فی التراجم و الاخبار، بیروت. دارالجلیل، بیتا. | * عبدالرحمان بن حسن جبرتی، تاریخ عجائب الا´ثار فی التراجم و الاخبار، بیروت. دارالجلیل، بیتا. | ||
* اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت] بیتا. چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. | * اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت] بیتا. چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. | ||
* حرّعاملی. | * حرّعاملی. | ||
* عبدعلی بن جمعه حویزی، کتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵. | * عبدعلی بن جمعه حویزی، کتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵. | ||
* حسین بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ ش. | * حسین بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ ش. | ||
* محمدپادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش. | * محمدپادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش. | ||
* محمدبن ادریس شافعی، الاُمّ، چاپ محمد زهری نجار، بیروت، بیتا. | * محمدبن ادریس شافعی، الاُمّ، چاپ محمد زهری نجار، بیروت، بیتا. | ||
* طبرسی. | * طبرسی. | ||
* طبری، تاریخ (بیروت). | * طبری، تاریخ (بیروت). | ||
* محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷. | * محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷. | ||
* علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. | * علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. | ||
* کلینی. | * کلینی. | ||
* محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳. | * محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳. | ||
* همان، ج ۳۲، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۶۵ ش. | * همان، ج ۳۲، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۶۵ ش. | ||
* مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. | * مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. | ||
* الموسوعة | * الموسوعة الفقهیة، ج ۱۳، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. | ||
* محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج ۱۱، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱. | * محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج ۱۱، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱. | ||
* حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۴ ق. | * حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۴ ق. | ||
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۳۶۳ ش. | * بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۳۶۳ ش. | ||
* یزدی، محمد کاظم بن عبدالعظیم، مستمسک العروه الوثقی، موسسه الدار التفسیر، قم، ۱۴۱۶ق. | * یزدی، محمد کاظم بن عبدالعظیم، مستمسک العروه الوثقی، موسسه الدار التفسیر، قم، ۱۴۱۶ق. | ||
* محقق حلی، جعفربن حسن، شرایع الاسلام فی مسایل الحلال و الحرام، اسماعیلیان، قم، ۱۴۰۸ق. | * محقق حلی، جعفربن حسن، شرایع الاسلام فی مسایل الحلال و الحرام، اسماعیلیان، قم، ۱۴۰۸ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |