پرش به محتوا

محمدحسن نجفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>S.J.Mosavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:


=== نسب و خاندان ===
=== نسب و خاندان ===
نیاکان صاحب جواهر، در [[اصفهان]] می‌زیسته‌اند. جد سوم وی، شیخ عبدالرحیم شریف، از اصفهان راهی نجف و در آنجا ساکن می‌شود. پدرش محمدباقر نجفی‌ و مادرش از نوادگان شیخ [[ابوالحسن فتونی عاملی]] و از منتسبین به سادات عذاری معروف به آل حجاب بود. خاندان او، همه اهل علم و دانش در نجف بوده‌اند.<ref>رکـ: نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۷؛ صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۴؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات، ج۲، ص۳۱۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۴؛ اسلامی، صاحب جواهر (فقیه جاودانه)، ص۱۸؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج۵، ص۱۸۲۷.</ref>
نیاکان صاحب جواهر، در [[اصفهان]] می‌زیسته‌اند. جد سوم وی، شیخ عبدالرحیم شریف، از اصفهان راهی نجف و در آنجا ساکن می‌شود. پدرش محمدباقر نجفی‌ و مادرش از نوادگان شیخ [[ابوالحسن فتونی عاملی]] و از منتسبین به سادات عذاری معروف به آل حجاب بود. خاندان او، همه اهل علم و دانش در نجف بوده‌اند.<ref>رک: نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۷؛ صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۴؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات، ج۲، ص۳۱۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۴؛ اسلامی، صاحب جواهر (فقیه جاودانه)، ص۱۸؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج۵، ص۱۸۲۷.</ref>


=== ازدواج و فرزندان ===
=== ازدواج و فرزندان ===
شیخ محمدحسن در اواخر عمرش با دختر [[سید رضا بحرالعلوم]] ازدواج کرد.<ref>رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۸؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج۵، ص۱۸۲۸.</ref> فرزندان وی هم غالباً راه پدر را پیمودند؛ از جمله شیخ محمد مشهور به شیخ حُمید، شیخ عبدالحسین معروف به علامه، شیخ حسین ادیب و شیخ حسن. <ref>اسلامی، ص۱۰۷؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج۵، صص۱۸۲۸-۱۸۳۲؛ رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۷.</ref>
شیخ محمدحسن در اواخر عمرش با دختر [[سید رضا بحرالعلوم]] ازدواج کرد.<ref>رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۸؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج۵، ص۱۸۲۸.</ref> فرزندان وی هم غالباً راه پدر را پیمودند؛ از جمله شیخ محمد مشهور به شیخ حُمید، شیخ عبدالحسین معروف به علامه، شیخ حسین ادیب و شیخ حسن.<ref>اسلامی، ص۱۰۷؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج۵، صص۱۸۲۸-۱۸۳۲؛ رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۷.</ref>
{{تبارنامه خاندان جواهری}}
{{تبارنامه خاندان جواهری}}


خط ۴۶: خط ۴۶:
# شیخ قاسم آل محی الدین
# شیخ قاسم آل محی الدین
# سید حسین شقرایی عاملی
# سید حسین شقرایی عاملی
پس از آن، در محضر علمای بزرگ آن دوره نجف شاگردی کرد تا به درجۀ [[اجتهاد]] رسیده و به تألیف کتاب جواهر الکلام مشغول شد. از جمله اساتید وی می‌توان به این معاریف اشاره کرد:<ref>رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۴؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۳۱۰؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۵۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۲۲.</ref>
پس از آن، در محضر علمای بزرگ آن دوره نجف شاگردی کرد تا به درجۀ [[اجتهاد]] رسیده و به تألیف کتاب جواهر الکلام مشغول شد. از جمله اساتید وی می‌توان به این معاریف اشاره کرد:<ref>رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۴؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۳۱۰؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۵۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۲۲.</ref>
# [[سید محمد جواد عاملی]] (صاحب [[مفتاح الکرامه]])
# [[سید محمد جواد عاملی]] (صاحب [[مفتاح الکرامه]])
# [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر نجفی]] (صاحب [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]])
# [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر نجفی]] (صاحب [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]])
# [[شیخ موسی کاشف الغطاء]]
# [[شیخ موسی کاشف الغطاء]]


شیخ محمدحسن از سید محمدجواد عاملی و شیخ جعفر کاشف الغطاء اجازه روایت دریافت کرد.<ref>رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵.</ref>
شیخ محمدحسن از سید محمدجواد عاملی و شیخ جعفر کاشف الغطاء اجازه روایت دریافت کرد.<ref>رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵.</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
درگذشت [[محمد شریف مازندرانی|شریف العلما]]، [[حوزه علمیه کربلا]] را از رونق انداخت و آوازه تدریس شیخ محمدحسن نجفی موجب شد که غالب شاگردان شریف العلما به حوزه درسی او جذب شوند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۹.</ref> از این زمان دوباره [[حوزه علمیه نجف]]، رونقی مجدد گرفت. [[سید حسن صدر]] نقل کرده که حُسن تقریر و زیبایی کلام صاحب جواهر چنان بود که موجب شد بیش از ۴۰۰ نفر از علما در درس او حاضر شوند<ref>رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵.</ref> و برخی از شاگردان، بعد از او به مقام مرجعیت رسیدند و بر کرسی افتاء تکیه زدند.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات، ج۲، ص۳۱۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۱۸-۱۹.</ref> از برجسته‌ترین آنها می‌توان به این اسامی اشاره کرد:<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات، ج۲، ص۳۱۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۱۸-۱۹.</ref>
درگذشت [[محمد شریف مازندرانی|شریف العلما]]، [[حوزه علمیه کربلا]] را از رونق انداخت و آوازه تدریس شیخ محمدحسن نجفی موجب شد که غالب شاگردان شریف العلما به حوزه درسی او جذب شوند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۹.</ref> از این زمان دوباره [[حوزه علمیه نجف]]، رونقی مجدد گرفت. [[سید حسن صدر]] نقل کرده که حُسن تقریر و زیبایی کلام صاحب جواهر چنان بود که موجب شد بیش از ۴۰۰ نفر از علما در درس او حاضر شوند<ref>رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۵.</ref> و برخی از شاگردان، بعد از او به مقام مرجعیت رسیدند و بر کرسی افتاء تکیه زدند.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات، ج۲، ص۳۱۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۱۸-۱۹.</ref> از برجسته‌ترین آنها می‌توان به این اسامی اشاره کرد:<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات، ج۲، ص۳۱۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۱۸-۱۹.</ref>
{{ستون-شروع|3}}
{{ستون-شروع|۳}}
# [[زین العابدین مازندرانی]]<ref> آقابزرگ، طبقات، ج۱، ص۸۰۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.</ref>
# [[زین العابدین مازندرانی]]<ref> آقابزرگ، طبقات، ج۱، ص۸۰۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۶۷.</ref>
# [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه کمره‌ای]]
# [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه کمره‌ای]]
خط ۶۵: خط ۶۵:
# شیخ [[محسن اعسم]] (صاحب کشف الفلام)
# شیخ [[محسن اعسم]] (صاحب کشف الفلام)
# [[سید اسدالله اصفهانی]]
# [[سید اسدالله اصفهانی]]
# [[شیخ العراقین ]]
# [[شیخ العراقین]]
# [[محمدحسن مامقانی]]
# [[محمدحسن مامقانی]]
# [[سید حسین آل بحرالعلوم]]
# [[سید حسین آل بحرالعلوم]]
خط ۷۵: خط ۷۵:
==وضعیت زندگی==
==وضعیت زندگی==
نقل شده که ظاهر زندگی صاحب جواهر نسبتاً در رفاه بوده که برای برخی سؤال برانگیز بوده است. از [[شیخ انصاری]] سؤال شده که چرا شما زاهدانه و فقیر زندگی می‌کنید اما استاد شما، صاحب جواهر آنگونه بود؟ شیخ در پاسخ گفته است:
نقل شده که ظاهر زندگی صاحب جواهر نسبتاً در رفاه بوده که برای برخی سؤال برانگیز بوده است. از [[شیخ انصاری]] سؤال شده که چرا شما زاهدانه و فقیر زندگی می‌کنید اما استاد شما، صاحب جواهر آنگونه بود؟ شیخ در پاسخ گفته است:
::«‌استاد ما اراده کرده بود عزت و شرف شریعت را آشکار کند، اما من اراده کردم [[زهد]] آن را ظاهر کنم.‌»<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۴۹.</ref>
::«استاد ما اراده کرده بود عزت و شرف شریعت را آشکار کند، اما من اراده کردم [[زهد]] آن را ظاهر کنم.»<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۴۹.</ref>


شیخ [[محمدرضا مظفر]] معتقد است آنچه واقعیت زندگی شیخ را نشان می‌دهد، همان آشکار کردن ابهت رجال دین، مقابل حکومت عثمانی بوده که بر [[عراق]] نفوذ و سیطره پیدا کرده بودند. زمانی که حکومت عثمانی از دولت ایران شکست خورد، با وساطت شیخ جعفر کاشف الغطاء توانست کمی از فشار ایران بکاهد. این واقعه، چنان عزت و اقتدار علمای شیعه را در نظر عثمانی نشان داد که حکومت عثمانی تلاش می‌کرد تعاملات فراوانی با بزرگان شیعه داشته باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۲۱-۲۲.</ref>
شیخ [[محمدرضا مظفر]] معتقد است آنچه واقعیت زندگی شیخ را نشان می‌دهد، همان آشکار کردن ابهت رجال دین، مقابل حکومت عثمانی بوده که بر [[عراق]] نفوذ و سیطره پیدا کرده بودند. زمانی که حکومت عثمانی از دولت ایران شکست خورد، با وساطت شیخ جعفر کاشف الغطاء توانست کمی از فشار ایران بکاهد. این واقعه، چنان عزت و اقتدار علمای شیعه را در نظر عثمانی نشان داد که حکومت عثمانی تلاش می‌کرد تعاملات فراوانی با بزرگان شیعه داشته باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۲۱-۲۲.</ref>


با تمام این اوصاف، منش شیخ محمدحسن در ارتباط با شیعیان متفاوت بود. گزارش‌های تاریخی از خوش رفتاری و حسن سلوک او با خاصه و عامه حکایت دارد. محمدرضا مظفر در این باره نوشته که همراهی با مردم همچون پدری مهربان، تواضع در برابر شاگردان و شکسته نفسی در مقابل بزرگان از صفات شاخص وی بوده است. نقل شده که همیشه می‌فرمود اگر کتاب کشف اللثام نبود، نمی‌توانستم جواهر را بنویسم یا اینکه که آرزو داشته که به جای جواهر، ثواب [[قصیدۀ هاییه ازری|قصیدۀ هاییه]] [[کاظم ازری|ازریه]] در ثواب اعمالش نوشته شود. <ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۲۱-۲۲.</ref>
با تمام این اوصاف، منش شیخ محمدحسن در ارتباط با شیعیان متفاوت بود. گزارش‌های تاریخی از خوش رفتاری و حسن سلوک او با خاصه و عامه حکایت دارد. محمدرضا مظفر در این باره نوشته که همراهی با مردم همچون پدری مهربان، تواضع در برابر شاگردان و شکسته نفسی در مقابل بزرگان از صفات شاخص وی بوده است. نقل شده که همیشه می‌فرمود اگر کتاب کشف اللثام نبود، نمی‌توانستم جواهر را بنویسم یا اینکه که آرزو داشته که به جای جواهر، ثواب [[قصیدۀ هاییه ازری|قصیدۀ هاییه]] [[کاظم ازری|ازریه]] در ثواب اعمالش نوشته شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، مقدمه، ص۲۱-۲۲.</ref>


==خدمات اجتماعی==
==خدمات اجتماعی==
خط ۸۶: خط ۸۶:
* ساخت گلدسته‌های [[مسجد کوفه]]
* ساخت گلدسته‌های [[مسجد کوفه]]
* ساخت بارگاه و صحن [[مسلم بن عقیل]]
* ساخت بارگاه و صحن [[مسلم بن عقیل]]
* ایجاد نهری از فرات تا نجف، برای رفع کم آبی نجف؛ نقل شده که در پاسخ کسانی که به هزینۀ گزاف این کار اعتراض داشتند، فرمود: «اگر به اندازه رمل‌هایی که از آن خارج شود طلا هزینه شود، باید این کار انجام شود.» هرچند بعدها این نهر در اثر سهل‌انگاری مردم از بین رفت.<ref>رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۱و ۲۱.</ref>
* ایجاد نهری از فرات تا نجف، برای رفع کم آبی نجف؛ نقل شده که در پاسخ کسانی که به هزینۀ گزاف این کار اعتراض داشتند، فرمود: «اگر به‌اندازه رمل‌هایی که از آن خارج شود طلا هزینه شود، باید این کار انجام شود.» هرچند بعدها این نهر در اثر سهل‌انگاری مردم از بین رفت.<ref>رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۱و ۲۱.</ref>


==آثار==
==آثار==
خط ۹۴: خط ۹۴:
{{اصلی|جواهر الکلام}}
{{اصلی|جواهر الکلام}}
[[پرونده:جواهر الکلام.jpg|بندانگشتی|۳۲۰px|مجموعه جواهر الکلام]]
[[پرونده:جواهر الکلام.jpg|بندانگشتی|۳۲۰px|مجموعه جواهر الکلام]]
جواهر الکلام مهمترین و تأثیرگذارترین اثر صاحب جواهر است. این کتاب منبعی جامع در فقه استنباطی بوده که نظیر آن تاکنون به تحریر در نیامده است. نقل اقوال فقهاء و استدلال دقیق از نکات عمده قابل توجه در جواهر است.<ref>آقابزرگ، الذریعه، ج۵، ص۲۷۵.</ref> این کتاب در بیان تمام فروعات فقهی همانند [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] است. شیخ محمد حسن در ۲۵ سالگی مشغول به تألیف شد و حدود سی سال از عمر خویش را صرف این اثر نمود و به سبب همین تألیف سترگ، ملقب به شیخ الفقهاء شد.<ref>رکـ: نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۳؛ صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۶؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۷۵.</ref> این کتاب سرانجام در سال ۱۲۵۷ق به اتمام رسیده است.<ref>رکـ: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۶؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۵.</ref>
جواهر الکلام مهمترین و تأثیرگذارترین اثر صاحب جواهر است. این کتاب منبعی جامع در فقه استنباطی بوده که نظیر آن تاکنون به تحریر در نیامده است. نقل اقوال فقهاء و استدلال دقیق از نکات عمده قابل توجه در جواهر است.<ref>آقابزرگ، الذریعه، ج۵، ص۲۷۵.</ref> این کتاب در بیان تمام فروعات فقهی همانند [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] است. شیخ محمد حسن در ۲۵ سالگی مشغول به تألیف شد و حدود سی سال از عمر خویش را صرف این اثر نمود و به سبب همین تألیف سترگ، ملقب به شیخ الفقهاء شد.<ref>رک: نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۳؛ صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۶؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۷۵.</ref> این کتاب سرانجام در سال ۱۲۵۷ق به اتمام رسیده است.<ref>رک: صدر، تکمله امل الآمل، ج۵، ص۳۲۶؛ قمی، الفوائد الرضویه، ج۲، ص۷۲۵.</ref>


* نجاة العباد‌
* نجاة العباد‌
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
* رساله‌ای در ارث
* رساله‌ای در ارث


[[پرونده:مقبره صاحب جواهر.jpg|بندانگشتی|200px|نمایی داخلی از مقبره صاحب جواهر]]
[[پرونده:مقبره صاحب جواهر.jpg|بندانگشتی|۲۰۰px|نمایی داخلی از مقبره صاحب جواهر]]


==مرجعیت پس از صاحب جواهر==
==مرجعیت پس از صاحب جواهر==
در رجب ۱۲۶۶ق و اوج بیماری صاحب جواهر، بزرگان علمای نجف، به دعوت شیخ محمدحسن در منزلش گرد هم آمدند. صاحب جواهر امر می‌کند تا پیغام دهند ملامرتضی هم بیاید. در این مجلس صاحب جواهر رو به ملامرتضی کرده و وصیت می‌کند:
در رجب ۱۲۶۶ق و اوج بیماری صاحب جواهر، بزرگان علمای نجف، به دعوت شیخ محمدحسن در منزلش گرد هم آمدند. صاحب جواهر امر می‌کند تا پیغام دهند ملامرتضی هم بیاید. در این مجلس صاحب جواهر رو به ملامرتضی کرده و وصیت می‌کند:
:: زمام امور دینی را که به من مربوط می‌شود، بعد از خود به شما می‌سپارم و این امانتی الهی نزد شماست. پس از من شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود. <ref>آل محبوبه، ماضی النجف، ج۲، ص۱۳۴.</ref>
:: زمام امور دینی را که به من مربوط می‌شود، بعد از خود به شما می‌سپارم و این امانتی الهی نزد شماست. پس از من شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود.<ref>آل محبوبه، ماضی النجف، ج۲، ص۱۳۴.</ref>
محمدرضا مظفر درباره این انتقال مرجعیت نوشته است که «وقتی وارد مجلس شد ملامرتضی بود و هنگامی که خارج شد، [[شیخ مرتضی انصاری]]» و اذعان داشته که صاحب جواهر، شیخ مرتضی را هر چند در برابر بسیاری از سرشناسان نجف، ناشناخته بود، از جهت اعلمیت و [[تقوا]]، به [[مرجعیت]] رساند.»<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹.</ref>
محمدرضا مظفر درباره این انتقال مرجعیت نوشته است که «وقتی وارد مجلس شد ملامرتضی بود و هنگامی که خارج شد، [[شیخ مرتضی انصاری]]» و اذعان داشته که صاحب جواهر، شیخ مرتضی را هر چند در برابر بسیاری از سرشناسان نجف، ناشناخته بود، از جهت اعلمیت و [[تقوا]]، به [[مرجعیت]] رساند.»<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹.</ref>


==ولايت فقيه==
==ولایت فقیه==
صاحب جواهر هم در ابواب مختلف جواهر الکلام به حسب بحث، مباحثی مربوط به محدوده اختیارات [[فقیه]] مطرح کرده است اما در مورد کلیت این ولایت معتقد است:
صاحب جواهر هم در ابواب مختلف جواهر الکلام به حسب بحث، مباحثی مربوط به محدوده اختیارات [[فقیه]] مطرح کرده است اما در مورد کلیت این ولایت معتقد است:
:: اگر [[ولایت فقیه|ولايت عامه فقيه]] نباشد، بسيارى از كارهاى مربوط به شيعيان معطل می‌ماند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>
:: اگر [[ولایت فقیه|ولایت عامه فقیه]] نباشد، بسیاری از کارهای مربوط به شیعیان معطل می‌ماند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>


صاحب جواهر کسانی را كه درباره ولايت فقيه ترديد دارند، مورد نكوهش ‍ قرار داده، می‌نويسد:
صاحب جواهر کسانی را که درباره ولایت فقیه تردید دارند، مورد نکوهش قرار داده، می‌نویسد:
:: اين افراد طعم فقه را نچشيده و از فرمايش ائمه عليه‌السلام چيزى نفهميده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>
:: این افراد طعم فقه را نچشیده و از فرمایش ائمه علیه‌السلام چیزی نفهمیده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
* آقابزرگ طهرانی، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
* آقابزرگ طهرانی، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
* همو، طبقات اعلام الشیعه الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، تعلیقات سید عبدالعزیز طباطبایی، درالمرتضی للنشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
* همو، طبقات اعلام الشیعه الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، تعلیقات سید عبدالعزیز طباطبایی، درالمرتضی للنشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
* آل محبوبه، ج‍ع‍ف‍ر ب‍ن‌ ب‍اق‍ر، ماضی النجف و حاضرها، دارالاض‍واء‏‫، بیروت، ۱۹۸۶م‌.‏‫
* آل محبوبه، جعفر بن‌ باقر، ماضی النجف و حاضرها، دارالاضواء‫، بیروت، ۱۹۸۶م‌.
* اسلامی، ابراهیم، صاحب جواهر (فقیه جاودانه)، بی‌جا، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
* اسلامی، ابراهیم، صاحب جواهر (فقیه جاودانه)، بی‌جا، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
* امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالمتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
* امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالمتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
* حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن  ١٣  و  ١۴  هجری، نفایس مخطوطات اصفهان، اصفهان، ١٣۶۴ ش.
* حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن  ۱۳  و  ۱۴  هجری، نفایس مخطوطات اصفهان، اصفهان، ۱۳۶۴ ش.
* خوانساری، محمد باقر بن زین العابدین، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، اسماعیلیان، قم.
* خوانساری، محمد باقر بن زین العابدین، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، اسماعیلیان، قم.
* صدر، حسن، تکمله امل الآمل، تحقیق حسینعلی محفوظ، عدنان دباغ، عبد الکریم دباغ، دار المورخ العربی، بيروت.
* صدر، حسن، تکمله امل الآمل، تحقیق حسینعلی محفوظ، عدنان دباغ، عبد الکریم دباغ،‌دار المورخ العربی، بیروت.
* قمی، عباس، الفواید الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، تحقیق ناصر باقری بیدهندی، بوستان کتاب، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ١٣٨۵ ش.
* قمی، عباس، الفواید الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، تحقیق ناصر باقری بیدهندی، بوستان کتاب، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۸۵ ش.
* مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، کتابفروشی خیام، تهران،  ١٣۶٩ش.
* مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، کتابفروشی خیام، تهران،  ۱۳۶۹ش.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۷ش.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۷ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


{{مراجع تقلید شیعه}}
{{مراجع تقلید شیعه}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۵۹

ویرایش