کاربر ناشناس
اهل حق: تفاوت میان نسخهها
←خاندانهای اهل حق: ویرایش منابع
imported>Baqer h (←اصول اخلاقی: ویراستاری) |
imported>Baqer h (←خاندانهای اهل حق: ویرایش منابع) |
||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
گذشته از «چار رکن »، در این آیین بر شایستگیهای اخلاقی دیگری نیز تأکید شده است؛ <ref>«دوره عابدین»، ص۵۲۴ به بعد</ref> در کلامهای یارسان به لزوم حفظ اسرار آیین از غیر اهل و پوشیده داشتن حکمت آن اشاره شده است.<ref>برای نمونه، نک: «دوره چهل تن»، ص۴۵۳-۴۵۴</ref> آزار رساندن به مخلوقات خدا ممنوع است، زیرا اهل حق باید «نرنجد و نرنجاند».<ref>«ذیل تذکره اعلی»، ص۱۶۲</ref> در «[[دوره عابدین]]» و جاهای دیگر به لزوم کشت و زرع و آبادانی تأکید شده است.<ref>«دوره عابدین»، ص۵۲۵-۵۲۶</ref> اینان به چلهنشینی و عزلتگزینی اعتقادی ندارند، بلکه آن را [[گناه]] میدانند.<ref>القاصی، ص۱۰۴</ref> دستور اخلاقی دیگر ایشان [[قناعت]] است و اینکه نباید به مال دیگری نظر داشت، یا به آن دست درازی کرد.<ref>«ذیل تذکره اعلی»، ص۱۶۱-۱۶۲</ref> | گذشته از «چار رکن »، در این آیین بر شایستگیهای اخلاقی دیگری نیز تأکید شده است؛ <ref>«دوره عابدین»، ص۵۲۴ به بعد</ref> در کلامهای یارسان به لزوم حفظ اسرار آیین از غیر اهل و پوشیده داشتن حکمت آن اشاره شده است.<ref>برای نمونه، نک: «دوره چهل تن»، ص۴۵۳-۴۵۴</ref> آزار رساندن به مخلوقات خدا ممنوع است، زیرا اهل حق باید «نرنجد و نرنجاند».<ref>«ذیل تذکره اعلی»، ص۱۶۲</ref> در «[[دوره عابدین]]» و جاهای دیگر به لزوم کشت و زرع و آبادانی تأکید شده است.<ref>«دوره عابدین»، ص۵۲۵-۵۲۶</ref> اینان به چلهنشینی و عزلتگزینی اعتقادی ندارند، بلکه آن را [[گناه]] میدانند.<ref>القاصی، ص۱۰۴</ref> دستور اخلاقی دیگر ایشان [[قناعت]] است و اینکه نباید به مال دیگری نظر داشت، یا به آن دست درازی کرد.<ref>«ذیل تذکره اعلی»، ص۱۶۱-۱۶۲</ref> | ||
== | ==خاندانهای اهل حق== | ||
در حالی که کلیت اهل حق مجموعهای واحد را تشکیل میدهند، این قوم به چند خاندان تقسیم میشود که به لحاظ بعضی مسائل اعتقادی یا برخی آداب با هم | در حالی که کلیت اهل حق مجموعهای واحد را تشکیل میدهند، این قوم به چند خاندان تقسیم میشود که به لحاظ بعضی مسائل اعتقادی یا برخی آداب با هم تفاوتهایی دارند. برای اهل حق از ۱۱ خاندان<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۴-۲۵</ref> و ۱۴ خاندان <ref>افضلی، علیار، ص۱۷۶</ref> سخن گفته شده، اما غالباً بر ۱۲ خاندان تأکید میشود و آنها را به ۱۲ برج، ۱۲ ستاره آسمان، ۱۲ [[حواریون|حوّاری]] عیسی (ع) و [[امامان شیعه|۱۲ امام (ع)]] تشبیه کردهاند.<ref>جیحون آبادی، ص۴۱۱</ref> اما در اینکه خاندانهای اصلی که در زمان سلطان اسحاق و به امر او شکل گرفتند، ۷ خانداناند، اتفاق نظر وجود دارد.<ref>جیحون آبادی، ص۴۱۲</ref> خاندانهای دیگر بعداً به آنها افزوده شدند. | ||
#[[ | #[[خاندان شاه ابراهیمی]] منسوب است به فردی به همین نام که به دستور سلطان اسحاق برای ارشاد به [[عراق]] رفت و با کوشش او، گروههایی از مردم آنجا روش اهل حق را پذیرفتند. اکنون نیز خاندان شاه ابراهیمی در شهر [[خانقین]] و مندلی در عرا به سر میبرند.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۵</ref> | ||
#[[خاندان بابا یادگاری]] منسوب است به [[بابا یادگار]] که سلطان اسحاق به [[هند]] فرستاد تا آیین یارسان را تبلیغ کند. خاندان بابا یادگاری اکنون در [[پاکستان]] و بعضی هم در [[افغانستان]] زندگی میکنند.<ref> | #[[خاندان بابا یادگاری]] منسوب است به [[بابا یادگار]] که سلطان اسحاق به [[هند]] فرستاد تا آیین یارسان را تبلیغ کند. خاندان بابا یادگاری اکنون در [[پاکستان]] و بعضی هم در [[افغانستان]] زندگی میکنند.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۵</ref> | ||
#[[خاندان عالی قلندری]] منسوب است به [[عالی قلندر]] که در روستای شیخان به جمع مریدان سلطان اسحاق پیوست و به دستور سلطان برای ارشاد به [[بغداد]] رفت، اما در آنجا کشته شد. عالی قلندر اولادی نداشت، اما به اراده سلطان اسحاق خاندان او از دو تن نزدیکان وی آغاز گشت و اکنون هم سادات عالی قلندری از نسل همان دو تن هستند.<ref> | #[[خاندان عالی قلندری]] منسوب است به [[عالی قلندر]] که در روستای شیخان به جمع مریدان سلطان اسحاق پیوست و به دستور سلطان برای ارشاد به [[بغداد]] رفت، اما در آنجا کشته شد. عالی قلندر اولادی نداشت، اما به اراده سلطان اسحاق خاندان او از دو تن نزدیکان وی آغاز گشت و اکنون هم سادات عالی قلندری از نسل همان دو تن هستند.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۶</ref> | ||
#[[خاندان خاموشی]] زمانی به خاندان سیدابوالوفا معروف بود و بعداً به سبب اهمیت و شهرت خاموش، نواده سید ابوالوفا، به خاموشی نام بردار گشت. <ref> | #[[خاندان خاموشی]] زمانی به خاندان سیدابوالوفا معروف بود و بعداً به سبب اهمیت و شهرت خاموش، نواده سید ابوالوفا، به خاموشی نام بردار گشت. <ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۶</ref> | ||
#[[خاندان میرسوری]] از اعقاب [[سید میر احمد]]، ملقب به [[میر سور]]، تشکیل میشود که از ارادتمندان سلطان اسحاق بود.<ref> | #[[خاندان میرسوری]] از اعقاب [[سید میر احمد]]، ملقب به [[میر سور]]، تشکیل میشود که از ارادتمندان سلطان اسحاق بود.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۷</ref> | ||
# [[خاندان سید مصطفی]] که به یکی از مریدان سلطان اسحاق با همین نام منسوب است | # [[خاندان سید مصطفی]] که به یکی از مریدان سلطان اسحاق با همین نام منسوب است | ||
# [[خاندان حاجی باویسی]] نیز به یکی از مریدان سلطان اسحاق با همین نام منسوب است.<ref> | # [[خاندان حاجی باویسی]] نیز به یکی از مریدان سلطان اسحاق با همین نام منسوب است.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۷</ref> | ||
#[[خاندان ذوالنوری|خاندان زنوری]] یا ذوالنوری مربوط به یکی از بزرگان اهل حق در [[قرن ۹ قمری|قرن ۹ق]] است که ذوالنور نام داشت و فرزند یکی از خانهای [[لرستان]] بود. وی خود فرزندی نداشت، از این رو، بازماندگان بعضی از نزدیکان او خاندان وی را تشکیل دادند.<ref> | #[[خاندان ذوالنوری|خاندان زنوری]] یا ذوالنوری مربوط به یکی از بزرگان اهل حق در [[قرن ۹ قمری|قرن ۹ق]] است که ذوالنور نام داشت و فرزند یکی از خانهای [[لرستان]] بود. وی خود فرزندی نداشت، از این رو، بازماندگان بعضی از نزدیکان او خاندان وی را تشکیل دادند.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۷</ref> | ||
#[[خاندان آتش بیگی]] منسوب است به [[آتش بیگ]] که از مردم [[لرستان]] بود و در حدود [[قرن ۱۱ قمری|قرن ۱۱ق]] میزیست. او که خود را محل تجلی خداوند میدانست، خاندانی برای خود تشکیل داد.<ref> | #[[خاندان آتش بیگی]] منسوب است به [[آتش بیگ]] که از مردم [[لرستان]] بود و در حدود [[قرن ۱۱ قمری|قرن ۱۱ق]] میزیست. او که خود را محل تجلی خداوند میدانست، خاندانی برای خود تشکیل داد.<ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۷</ref> | ||
#[[خاندان شاه هیاسی]] منسوب به [[شاه ایاز]] یا شاه هیاس است. گفتهاند که وی در ۱۱۲۵ق به دنیا آمد و خاندانی برای خود تشکیل داد. مسند ارشادی این خاندان در این زمان با خانواده «الهی» است. <ref> | #[[خاندان شاه هیاسی]] منسوب به [[شاه ایاز]] یا شاه هیاس است. گفتهاند که وی در ۱۱۲۵ق به دنیا آمد و خاندانی برای خود تشکیل داد. مسند ارشادی این خاندان در این زمان با خانواده «الهی» است. <ref>صفی زاده، مقدمه، ص۲۵</ref> | ||
#[[خاندان بابا حیدری]]: این خاندان منسوب به سید حیدر فرزند سید منصور ملقب به [[سید براکه]] است. سید حیدر در روستای توت شامی [[کرمانشاه]] به دنیا آمد. ۳۶ تن از یاران سید حیدر سراینده بوده و هر کدام دیوانی درباره آئین حقیقت دارند. [[شاه تیمور بانیارانی]] و [[درویش نوروز]] از جمله یاران سید براکه بودهاند. | #[[خاندان بابا حیدری]]: این خاندان منسوب به سید حیدر فرزند سید منصور ملقب به [[سید براکه]] است. سید حیدر در روستای توت شامی [[کرمانشاه]] به دنیا آمد. ۳۶ تن از یاران سید حیدر سراینده بوده و هر کدام دیوانی درباره آئین حقیقت دارند. [[شاه تیمور بانیارانی]] و [[درویش نوروز]] از جمله یاران سید براکه بودهاند. | ||