پرش به محتوا

توقیفی‌بودن اسماء الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۳: خط ۳۳:
==معنای خاص توقیفی بودن در عرفان==
==معنای خاص توقیفی بودن در عرفان==


عرفا که قائل به توقیفیت [[اسما و صفات]] هستند مرادشان از اسم همان ذات به همراه تعینات و از صفت همان تعینات است. <ref> تحریر تمهید القواعد، ص۱۴۹ ـ ۱۵۰، ۴۰۵؛ شرح فصوص الحکم، ص۴۴؛ شرح دعای سحر، ص۸۱</ref> منظور آنان از توقیفیت آن است که هر اسمی از [[اسماء الهی|اسمای الهی]] به سبب تجلی خاص خود در جایگاه مخصوص خود قرار داشته، از کمالی خاص حکایت می‌کند؛ امّا لفظی که از معنا حکایت کند عارفان آن را «‌اسم الاسم »، <ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج۴، ص۴۲</ref> یا «‌اسم اسم الاسم‌» <ref> کلمه علیا، ص۴، ۳۹؛ تسنیم، ج۱، ص۳۰۶</ref> می‌دانند. توقیفیت به این معنا اصطلاح خاص اهل معرفت و در میان آنان پذیرفته شده و شایع است.
عرفا که قائل به توقیفیت [[اسما و صفات]] هستند مرادشان از اسم همان ذات به همراه تعینات و از صفت همان تعینات است. <ref> تحریر تمهید القواعد، ص۱۴۹ ـ ۱۵۰، ۴۰۵؛ شرح فصوص الحکم، ص۴۴؛ شرح دعای سحر، ص۸۱</ref> منظور آنان از توقیفیت آن است که هر اسمی از [[اسماء الهی|اسمای الهی]] به سبب تجلی خاص خود در جایگاه مخصوص خود قرار داشته، از کمالی خاص حکایت می‌کند؛ امّا لفظی که از معنا حکایت کند عارفان آن را «‌اسم الاسم »، <ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج۴، ص۴۲</ref>{{یادداشت|اسم الاسم یعنی ذات حق همراه با صفتی معین و اعتبار تجلی‌ای از تجلیات او، «اسم» نامیده می‌شود؛ مثلاً اسم رحمان،  در واقع  همان ذات حق‌تعالی است که به همراه صفت و اعتبار رحمت لحاظ شود، و اسم قهار همانا ذات حق‌تعالی است که با صفت قهر اعتبار شود، و این اسم‌های لفظیِ رحمن و قهار و غفار و امثال آنها، اسامی آن اسمای حقیقی هستند.}}یا «‌اسم اسم الاسم‌» <ref> کلمه علیا، ص۴، ۳۹؛ تسنیم، ج۱، ص۳۰۶</ref> می‌دانند. توقیفیت به این معنا اصطلاح خاص اهل معرفت و در میان آنان پذیرفته شده و شایع است.


==پانویس==
==پانویس==
۱۸٬۴۳۰

ویرایش