شاه اسماعیل اول: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
===ادامه کشور گشایی=== | ===ادامه کشور گشایی=== | ||
شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان توانست قلمرو حکومت خود را گسترش دهد. وی توانست با شکست دادن «سلطان مراد آق قویونلو» در نزدیکی [[همدان]] بر سراسر [[عراق عجم]] مسلط شود. در سال ۹۰۹ق، نیروهای | شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان توانست قلمرو حکومت خود را گسترش دهد. وی توانست با شکست دادن «سلطان مراد آق قویونلو» در نزدیکی [[همدان]] بر سراسر [[عراق عجم]] مسلط شود. در سال ۹۰۹ق، نیروهای [[قزلباش]]، [[سمنان]] و [[فارس]] و در سال بعد [[یزد]] را متصرف شوند و در سال ۹۱۴ق بر عراق عرب مسلط گردید. | ||
اسماعیل پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر (۹۱۳ق /۱۵۰۷م) و تصرف [[دیار بکر]] و بخش علیای [[فرات]]، راهی [[عراق]] شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری [[آق قویونلو]] و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر کند.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /۸۵-۹۰؛ روملو، ۲ -۶؛ عالم آرا، ۱۲-۲۱</ref> پس از فتح بغداد در ۹۱۴ق به [[نجف]] اشرف، [[کربلا]] ی معلا و [[سامرا]] رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /۹۳- ۹۵؛ عالم آرا، ۲۷- ۲۸؛ جهانگشا، ۸۳-۹۲؛ قاضی احمد، /۳ -۴؛ حسینی، ۲۴</ref> وی در سال ۹۱۶ق، رقیب سنّی خود «شیبک خان ازبک» را شکست داد. وی دستور داد تا سر شیبک خان را از بدن جدا ساخته برای سلطان عثمانی «[[بایزید]]» فرستادند.<ref>روملو؛ حسن بیگ، ص۱۶۱.</ref> | اسماعیل پس از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر (۹۱۳ق /۱۵۰۷م) و تصرف [[دیار بکر]] و بخش علیای [[فرات]]، راهی [[عراق]] شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری [[آق قویونلو]] و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر کند.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /۸۵-۹۰؛ روملو، ۲ -۶؛ عالم آرا، ۱۲-۲۱</ref> پس از فتح بغداد در ۹۱۴ق به [[نجف]] اشرف، [[کربلا]] ی معلا و [[سامرا]] رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت.<ref>خواندمیر، غیاث الدین، /۹۳- ۹۵؛ عالم آرا، ۲۷- ۲۸؛ جهانگشا، ۸۳-۹۲؛ قاضی احمد، /۳ -۴؛ حسینی، ۲۴</ref> وی در سال ۹۱۶ق، رقیب سنّی خود «شیبک خان ازبک» را شکست داد. وی دستور داد تا سر شیبک خان را از بدن جدا ساخته برای سلطان عثمانی «[[بایزید]]» فرستادند.<ref>روملو؛ حسن بیگ، ص۱۶۱.</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
پس از این شکست، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه میپوشید و پرچمها را به رنگ سیاه درآورد و بر روی آنها کلمۀ «القصاص» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمیکرد.<ref> سیوری، ص۴۰</ref> | پس از این شکست، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه میپوشید و پرچمها را به رنگ سیاه درآورد و بر روی آنها کلمۀ «القصاص» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمیکرد.<ref> سیوری، ص۴۰</ref> | ||
شاه اسماعیل برای صوفیان قزلباش که اکثراً جزء [[غلو|غلات]] [[شیعه]] بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز میگردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی [[الوهیت]] وی پایان داد.<ref>پارسا دوست، | شاه اسماعیل برای صوفیان [[قزلباش]] که اکثراً جزء [[غلو|غلات]] [[شیعه]] بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز میگردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی [[الوهیت]] وی پایان داد.<ref>پارسا دوست، منوچهر، ص ۴۹۵</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== |