پرش به محتوا

آیه تبلیغ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۹۹۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ دسامبر ۲۰۱۷
تکمیل و تصحیح منابع.
imported>Alipour
imported>Mortezanazarzadeh
(تکمیل و تصحیح منابع.)
خط ۱۸: خط ۱۸:
==زمان، مکان و شأن نزول==
==زمان، مکان و شأن نزول==
{{اصلی|واقعه غدیر}}
{{اصلی|واقعه غدیر}}
[[:رده:مفسران شیعه|مفسران شیعه]] تصریح کرده‌اند که [[آیه]] تبلیغ پس از بازگشت رسول خدا از [[حجة الوداع]] در منطقه [[غدیر خم]] در روز [[۱۸ ذی‌الحجه]] نازل شد.<ref>ر.ک: قمی، تفسیر القمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۷۹؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، قم، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۲؛ فیض کاشانی، تفسیر الصّافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، قم، ج۱، ص۶۵۳-۶۵۵</ref> در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز روایاتی وجود دارد که زمان و مکان نزول این آیه را غدیر خم بیان می‌کند.<ref>ر.ک: سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۹۸؛ آلوسی، روح المعانی، ج۶، ص۱۹۴.</ref> عالمان شیعه با تکیه بر [[حدیث|روایاتی]] از [[امامان شیعه|امامان(ع)]] و برخی از [[صحابه|اصحاب پیامبر]]، شأن نزول آیه تبلیغ را [[واقعه غدیر|واقعه غدیر خم]] و اعلام جانشینی [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]] می‌دانند.<ref>کلینی، الکافی، ج‌۱، ص‌۲۹۰، ح‌۶؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج۴، ص۲۷۵-۲۸۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصّافی، ۱۴۱۵ق، ج‌۲، ص‌۵۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، قم، ج‌۱، ص‌۶۵۳-۶۵۵؛ قمی مشهدی، کنز الدقایق و بحر الغرائب، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۱۶۷.</ref> در صورتی که عالمان اهل سنت سبب نزول این آیه را وقایع دیگری نیز دانسته‌اند (در ادامه می‌آید).
[[:رده:مفسران شیعه|مفسران شیعه]] تصریح کرده‌اند که [[آیه]] تبلیغ پس از بازگشت رسول خدا از [[حجة الوداع]] در منطقه [[غدیر خم]] در روز [[۱۸ ذی‌الحجه]] نازل شد.<ref>رجوع کنید به: قمی، تفسیر القمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۷۹؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، قم، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز روایاتی وجود دارد که زمان و مکان نزول این آیه را غدیر خم بیان می‌کند.<ref>رجوع کنید به: سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۹۸؛ آلوسی، روح المعانی، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۱۹۴.</ref> عالمان شیعه با تکیه بر [[حدیث|روایاتی]] از [[امامان شیعه|امامان(ع)]] و برخی از [[صحابه|اصحاب پیامبر]]، شأن نزول آیه تبلیغ را [[واقعه غدیر|واقعه غدیر خم]] و اعلام جانشینی [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]] می‌دانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج‌۱، ص‌۲۹۰، ح‌۶؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۳۸۲-۱۳۸۷ش، ج۴، ص۲۷۵-۲۸۱.</ref> در صورتی که عالمان اهل سنت سبب نزول این آیه را وقایع دیگری نیز دانسته‌اند (در ادامه می‌آید).


بنابر منابع [[شیعه]]، [[جبرئیل]] ابتدا در هنگام [[حج]] (در حجة الوداع) نزد پیامبر(ص) آمد و از ایشان خواست برای جانشینی علی(ع) از مردم [[بیعت]] بگیرد، پیامبر به دلیل [[نفاق]] و دشمنی برخی از یارانش و اینکه امت پراکنده شده و به [[جاهلیت]] بازگردند از پروردگار درخواست حفظ و عصمت از مردم کرد. [[جبرئیل]] برای بار دوم در [[مسجد خیف]] بر پیامبر نازل شد و همان امر را دوباره ابلاغ کرد بدون اینکه وعدۀ حفظ و عصمت از خطر مردم را برای پیامبر به ارمغان آورده باشد. جبرئیل برای بار سوم در بین راه [[مکه]] به [[مدینه]] نزد پیامبر آمد و مجدداً همان امر را تکرار کرد. پیامبر به جبرئیل فرمود من از اینکه مردم مرا در جانشینی علی دروغگو بدانند و سخنم را قبول نکنند بیمناکم. جبرئیل برای بار چهارم در سرزمین [[غدیر خم]] بر پیامبر نازل شد و پس از تکرار امر الهی، وعده حفظ و عصمت خداوند را نیز برای رسول خدا به ارمغان آورد و حفاظت از گزند منافقان را به ایشان وعده داد.<ref group="یادداشت">...فَأَقِمْ یا مُحَمَّدُ عَلِیاً عَلَماً وَ خُذْ عَلَیهِمُ الْبَیعَةَ وَ جَدِّدْ عَهْدِی وَ مِیثَاقِی لَهُمُ الَّذِی وَاثَقْتُهُمْ عَلَیهِ فَإِنِّی قَابِضُكَ إِلَی وَ مُسْتَقْدِمُكَ عَلَی فَخَشِی رَسُولُ اللَّهِ (ص) مِنْ قَوْمِهِ وَ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ الشِّقَاقِ أَنْ یتَفَرَّقُوا وَ یرْجِعُوا إِلَی الْجَاهِلِیةِ لِمَا عَرَفَ مِنْ عَدَاوَتِهِمْ وَ لِمَا ینْطَوِی عَلَیهِ أَنْفُسُهُمْ لِعَلِی مِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الْبَغْضَاءِ وَ سَأَلَ جَبْرَئِیلَ أَنْ یسْأَلَ رَبَّهُ الْعِصْمَةَ مِنَ النَّاسِ وَ انْتَظَرَ أَنْ یأْتِیهُ جَبْرَئِیلُ بِالْعِصْمَةِ مِنَ النَّاسِ عَنِ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فَأَخَّرَ ذَلِكَ إِلَی أَنْ بَلَغَ مَسْجِدَ الْخَیفِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ(ع) فِی مَسْجِدِ الْخَیفِ فَأَمَرَهُ بِأَنْ یعْهَدَ عَهْدَهُ وَ یقِیمَ عَلِیاً عَلَماً لِلنَّاسِ یهْتَدُونَ بِهِ وَ لَمْ یأْتِهِ بِالْعِصْمَةِ مِنَ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالَّذِی أَرَادَ حَتَّی بَلَغَ كُرَاعَ الْغَمِیمِ بَینَ مَكَّةَ وَ الْمَدِینَةِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ وَ أَمَرَهُ بِالَّذِی أَتَاهُ فِیهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ وَ لَمْ یأْتِهِ بِالْعِصْمَةِ فَقَالَ یا جَبْرَئِیلُ إِنِّی أَخْشَی قَوْمِی أَنْ یكَذِّبُونِی وَ لَا یقْبَلُوا قَوْلِی فِی عَلِی(ع) فَرَحَلَ فَلَمَّا بَلَغَ غَدِیرَ خُمٍّ  قَبْلَ الْجُحْفَةِ بِثَلَاثَةِ أَمْیالٍ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ(ع) عَلَی خَمْسِ سَاعَاتٍ مَضَتْ مِنَ النَّهَارِ بِالزَّجْرِ وَ الِانْتِهَارِ وَ الْعِصْمَةِ مِنَ النَّاسِ فَقَالَ یا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ یقُولُ لَكَ- یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ فِی عَلِی وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاس‌. طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۵۷</ref><ref>فضل طبرسی، ج‌۳، ص‌۳۴۴؛ ۱۴۰۸ به نقل از حاکم حسکانی</ref>
بنابر منابع [[شیعه]]، [[جبرئیل]] ابتدا در هنگام [[حج]] (در حجة الوداع) نزد پیامبر(ص) آمد و از ایشان خواست برای جانشینی علی(ع) از مردم [[بیعت]] بگیرد، پیامبر به دلیل [[نفاق]] و دشمنی برخی از یارانش و اینکه امت پراکنده شده و به [[جاهلیت]] بازگردند از پروردگار درخواست حفظ و عصمت از مردم کرد. [[جبرئیل]] برای بار دوم در [[مسجد خیف]] بر پیامبر نازل شد و همان امر را دوباره ابلاغ کرد بدون اینکه وعدۀ حفظ و عصمت از خطر مردم را برای پیامبر به ارمغان آورده باشد. جبرئیل برای بار سوم در بین راه [[مکه]] به [[مدینه]] نزد پیامبر آمد و مجدداً همان امر را تکرار کرد. پیامبر به جبرئیل فرمود من از اینکه مردم مرا در جانشینی علی دروغگو بدانند و سخنم را قبول نکنند بیمناکم. جبرئیل برای بار چهارم در سرزمین [[غدیر خم]] بر پیامبر نازل شد و پس از تکرار امر الهی، وعده حفظ و عصمت خداوند را نیز برای رسول خدا به ارمغان آورد و حفاظت از گزند منافقان را به ایشان وعده داد.<ref group="یادداشت">...فَأَقِمْ یا مُحَمَّدُ عَلِیاً عَلَماً وَ خُذْ عَلَیهِمُ الْبَیعَةَ وَ جَدِّدْ عَهْدِی وَ مِیثَاقِی لَهُمُ الَّذِی وَاثَقْتُهُمْ عَلَیهِ فَإِنِّی قَابِضُكَ إِلَی وَ مُسْتَقْدِمُكَ عَلَی فَخَشِی رَسُولُ اللَّهِ (ص) مِنْ قَوْمِهِ وَ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ الشِّقَاقِ أَنْ یتَفَرَّقُوا وَ یرْجِعُوا إِلَی الْجَاهِلِیةِ لِمَا عَرَفَ مِنْ عَدَاوَتِهِمْ وَ لِمَا ینْطَوِی عَلَیهِ أَنْفُسُهُمْ لِعَلِی مِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الْبَغْضَاءِ وَ سَأَلَ جَبْرَئِیلَ أَنْ یسْأَلَ رَبَّهُ الْعِصْمَةَ مِنَ النَّاسِ وَ انْتَظَرَ أَنْ یأْتِیهُ جَبْرَئِیلُ بِالْعِصْمَةِ مِنَ النَّاسِ عَنِ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فَأَخَّرَ ذَلِكَ إِلَی أَنْ بَلَغَ مَسْجِدَ الْخَیفِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ(ع) فِی مَسْجِدِ الْخَیفِ فَأَمَرَهُ بِأَنْ یعْهَدَ عَهْدَهُ وَ یقِیمَ عَلِیاً عَلَماً لِلنَّاسِ یهْتَدُونَ بِهِ وَ لَمْ یأْتِهِ بِالْعِصْمَةِ مِنَ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالَّذِی أَرَادَ حَتَّی بَلَغَ كُرَاعَ الْغَمِیمِ بَینَ مَكَّةَ وَ الْمَدِینَةِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ وَ أَمَرَهُ بِالَّذِی أَتَاهُ فِیهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ وَ لَمْ یأْتِهِ بِالْعِصْمَةِ فَقَالَ یا جَبْرَئِیلُ إِنِّی أَخْشَی قَوْمِی أَنْ یكَذِّبُونِی وَ لَا یقْبَلُوا قَوْلِی فِی عَلِی(ع) فَرَحَلَ فَلَمَّا بَلَغَ غَدِیرَ خُمٍّ  قَبْلَ الْجُحْفَةِ بِثَلَاثَةِ أَمْیالٍ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ(ع) عَلَی خَمْسِ سَاعَاتٍ مَضَتْ مِنَ النَّهَارِ بِالزَّجْرِ وَ الِانْتِهَارِ وَ الْعِصْمَةِ مِنَ النَّاسِ فَقَالَ یا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ یقُولُ لَكَ- یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ فِی عَلِی وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاس‌. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۷.</ref><ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۰۸ق، ج‌۳، ص‌۳۴۴؛ به نقل از حاکم حسکانی</ref>


===احتمالات دیگر===
===احتمالات دیگر===
برای علت نزول آیه، احتمالات دیگری نیز ذکر شده است که علمای اسلام و شیعه آنها را نقد کرده‌اند.
برای علت نزول آیه، احتمالات دیگری نیز ذکر شده است که علمای اسلام و شیعه آنها را نقد کرده‌اند.
====۱. نزول آیه در مکه====
====۱. نزول آیه در مکه====
برخی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتقدند آیه تبلیغ در [[مکه]] [در آغاز رسالت پیامبر] نازل شده و سبب نزول آن امر به پیامبر(ص) برای ابلاغ حقایق دین به [[کفر|کفار]] و [[شرک|مشرکان]] است. بنابر برخی روایات، برای حفظ پیامبر(ص) از گزند دشمنان، برای ایشان مراقبانی گماشته بودند؛ اما ایشان پس از نزول آیه تبلیغ، مراقبان خود را مرخص کرد و فرمود که خداوند مرا از گزند بدخواهان حفظ می‌کند و علاوه بر آن موظف گردید که حقایق دین را بدون واهمه به کفار و مشرکان ابلاغ کند.<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵۶۷-۵۶۹؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۹۸</ref>
برخی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتقدند آیه تبلیغ در [[مکه]] [در آغاز رسالت پیامبر] نازل شده و سبب نزول آن امر به پیامبر(ص) برای ابلاغ حقایق دین به [[کفر|کفار]] و [[شرک|مشرکان]] است. بنابر برخی روایات، برای حفظ پیامبر(ص) از گزند دشمنان، برای ایشان مراقبانی گماشته بودند؛ اما ایشان پس از نزول آیه تبلیغ، مراقبان خود را مرخص کرد و فرمود که خداوند مرا از گزند بدخواهان حفظ می‌کند و علاوه بر آن موظف گردید که حقایق دین را بدون واهمه به کفار و مشرکان ابلاغ کند.<ref>رجوع کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵۶۷-۵۶۹؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۹۸</ref>


'''نقد'''
'''نقد'''


در نقد این دیدگاه گفته شده، مفسران اتفاق نظر دارند که [[سوره مائده]] در [[مدینه]] نازل شده<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۵، ص۵؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۳، ص۳۰.</ref> و مطابق روایات، به نقل از [[عبدالله بن عمر]] سوره مائده آخرین سورة نازل‌شده است؛<ref>ترمذی، الجامع الصحیح، ج۵، ص۲۶۱، به نقل از عبداللّه بن عمر؛ طوسی، ج۳، ص۴۱۳</ref> بنابراین فرض نزول آیه تبلیغ در [[مکه]] و نیز اینکه [[آیه]] مزبور طی سالیان دراز بدون الحاق به سوره‌ای خاص به تنهایی خوانده می‌شده یا احیاناً در بایگانی بوده است، فرض درستی نیست.<ref>ابن عاشور، تفسیر التحریر، ج۶، ص۲۵۶</ref>
در نقد این دیدگاه گفته شده، مفسران اتفاق نظر دارند که [[سوره مائده]] در [[مدینه]] نازل شده<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۳۹۹ق، ج۵، ص۵؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۹۶۵م، ج۳، ص۳۰.</ref> و مطابق روایات، به نقل از [[عبدالله بن عمر]] سوره مائده آخرین سورة نازل‌شده است؛<ref>ترمذی، الجامع الصحیح، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۶۱، به نقل از عبداللّه بن عمر.</ref> بنابراین فرض نزول آیه تبلیغ در [[مکه]] و نیز اینکه [[آیه]] مزبور طی سالیان دراز بدون الحاق به سوره‌ای خاص به تنهایی خوانده می‌شده یا احیاناً در بایگانی بوده است، فرض درستی نیست.<ref>ابن عاشور، تفسیر التحریر، ۱۹۸۴م، ج۶، ص۲۵۶.</ref>


علاوه بر آن، برخی از صاحبنظران [[حدیث|روایاتی]] را که در خصوص مراقبت از جان پیامبر(ص) در مکه است، [[حدیث غریب]] و [[حدیث منکر|منکر]] دانسته‌اند.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۳۲.</ref>
علاوه بر آن، برخی از صاحبنظران [[حدیث|روایاتی]] را که در خصوص مراقبت از جان پیامبر(ص) در مکه است، [[حدیث غریب]] و [[حدیث منکر|منکر]] دانسته‌اند.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، دار القلم، ج۲، ص۱۳۲.</ref>


====۲. ابلاغ به اهل کتاب====
====۲. ابلاغ به اهل کتاب====
چنانکه برخی نوشته‌اند، [[آیه]] تبلیغ در مدینه نازل شده<ref>ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ج ۳، ص ۵۲۹.</ref> و هدف از نزول آن [[مکلف]] کردن رسول خدا به ابلاغ بی‌واهمه حقایق [[وحی]] به [[اهل کتاب]] بوده است.<ref>طبری، جامع البیان، ج ۴، جزء ۶، ص ۱۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۵۰</ref> به گفته [[محمد بن یوسف ابوحیان |ابوحیان]] پیامی که پیامبر مامور به ابلاغ آن شد، ابلاغ حکم [[سنگسار|رجم]] (سنگسار) و قصاص بود که یهودیان و مسیحیان این احکام الهی را در تورات و انجیل دستخوش تحریف و تغییر کرده بودند.<ref>ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ج ۳، ص ۵۲۹</ref>
چنانکه برخی نوشته‌اند، [[آیه]] تبلیغ در مدینه نازل شده<ref>ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ۱۹۸۳ق، ج۳، ص۵۲۹.</ref> و هدف از نزول آن [[مکلف]] کردن رسول خدا به ابلاغ بی‌واهمه حقایق [[وحی]] به [[اهل کتاب]] بوده است.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق، ج۴، جزء ۶، ص۱۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۱۲، ص۵۰.</ref> به گفته [[محمد بن یوسف ابوحیان |ابوحیان]] پیامی که پیامبر مامور به ابلاغ آن شد، ابلاغ حکم [[سنگسار|رجم]] (سنگسار) و قصاص بود که یهودیان و مسیحیان این احکام الهی را در تورات و انجیل دستخوش تحریف و تغییر کرده بودند.<ref>ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۵۲۹.</ref>


استدلال وی آن است که سخن در قبل و بعد از این آیه نیز درباره اهل کتاب است و موضوع آیه نباید با موضوع آیات قبل و بعد از خود بیگانه باشد.{{-}}
استدلال وی آن است که سخن در قبل و بعد از این آیه نیز درباره اهل کتاب است و موضوع آیه نباید با موضوع آیات قبل و بعد از خود بیگانه باشد.{{-}}
'''نقد'''{{-}}
'''نقد'''{{-}}
بنابر منابع تاریخی، پس از جنگ‌های مسلمانان و یهودیان، از جمله [[غزوه بنی قریظه]] و [[غزوه خیبر]]، قدرت و شوکت یهودیان در هم شکست و با تصرف پایگاه‌های آنان و تبعید شماری از آنان به خارج از مدینه، نفوذ آنان از بین رفت.<ref>احزاب: ۲۶ـ۲۷؛ حشر: ۲ـ۴</ref> مسیحیان هم در [[عربستان]]، به ویژه در مدینه، فاقد قدرت بوده و تنها مقابله مسلمانان با آنان در ماجرای [[مباهله]] بود<ref>آل عمران: ۶۱</ref> که آن هم به درخواست مسیحیان منتفی شد.
بنابر منابع تاریخی، پس از جنگ‌های مسلمانان و یهودیان، از جمله [[غزوه بنی قریظه]] و [[غزوه خیبر]]، قدرت و شوکت یهودیان در هم شکست و با تصرف پایگاه‌های آنان و تبعید شماری از آنان به خارج از مدینه، نفوذ آنان از بین رفت.<ref>احزاب:۲۶ـ۲۷؛ حشر:۲ـ۴.</ref> مسیحیان هم در [[عربستان]]، به ویژه در مدینه، فاقد قدرت بوده و تنها مقابله مسلمانان با آنان در ماجرای [[مباهله]] بود<ref>آل عمران:۶۱.</ref> که آن هم به درخواست مسیحیان منتفی شد.


پس با توجه به قدرت پیامبر و مسلمانان در واپسین سال‌های عمر رسول خدا، دلیلی برای نگرانی آن حضرت از [[یهود]] و [[نصارا]] وجود نداشت تا سبب واهمه در ابلاغ حقایق دین به آنان گردد. افزون بر این، [[آیه]] تبلیغ از جهت موضوع، با آیات قبل و بعد از خود بیگانه نیست، زیرا آیات قبل و بعد، در نکوهشِ یهود و نصاراست و چه بسا آنان تصور می‌کرده‌اند که با رحلت رسول خدا، دوران قدرت مسلمانان سپری می‌شود و بار دیگر زمینه نفوذ و سلطه آنان فراهم می‌گردد، اما آیه تبلیغ که درباره تعیین رهبری امت اسلام پس از پیامبر است، بطلان این تصور را آشکار ساخت و این مطلب با آیه «‌[[آیه اکمال|اکمال دین]]‌» که پس از اعلام [[ولایت]] علی (ع) نازل شد، تناسب دارد.<ref>طوسی، ج ۳، ص ۴۳۵</ref><ref>فضل طبرسی، ۱۴۰۸، ج ۳، ص ۲۴۶</ref><ref>حویزی، ج ۱، ص ۵۸۷-۵۹۰</ref>
پس با توجه به قدرت پیامبر و مسلمانان در واپسین سال‌های عمر رسول خدا، دلیلی برای نگرانی آن حضرت از [[یهود]] و [[نصارا]] وجود نداشت تا سبب واهمه در ابلاغ حقایق دین به آنان گردد. افزون بر این، [[آیه]] تبلیغ از جهت موضوع، با آیات قبل و بعد از خود بیگانه نیست، زیرا آیات قبل و بعد، در نکوهشِ یهود و نصاراست و چه بسا آنان تصور می‌کرده‌اند که با رحلت رسول خدا، دوران قدرت مسلمانان سپری می‌شود و بار دیگر زمینه نفوذ و سلطه آنان فراهم می‌گردد، اما آیه تبلیغ که درباره تعیین رهبری امت اسلام پس از پیامبر است، بطلان این تصور را آشکار ساخت و این مطلب با آیه «‌[[آیه اکمال|اکمال دین]]‌» که پس از اعلام [[ولایت]] علی (ع) نازل شد، تناسب دارد.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۰۸، ج۳، ص۲۴۶؛ حویزی، ۱۳۸۳-۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۸۷-۵۹۰</ref>


==نکات مهم آیه==
==نکات مهم آیه==
خط ۶۷: خط ۶۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آلوسی، محمودبن عبداللّه، روح المعانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، (بی‌تا).
* آلوسی، محمودبن عبداللّه، روح المعانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۹۶۷-۱۳۸۷/۱۹۶۵-۱۳۸۵، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، تونس، بی نا، ۱۹۸۴م.
* ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
* ابن عطیه، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بی جا، بی نا، ۱۳۹۹ق.
* ابن عطیه، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵ (رباط) ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
* ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق خلیل میس، بیروت، دارالقلم، بی‌تا.
* ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، چاپ خلیل میس، بیروت، دارالقلم، بی‌تا.
* ابوالفتوح رازی، تفسیر روح الجنان و روح الجنان، محقق ابوالحسن شعرانی و علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۲-۱۳۸۷ش.
* ابوالفتوح رازی، تفسیر روح الجنان و روح الجنان، چاپ ابوالحسن شعرانی و علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۸۲-۱۳۸۷ش.
* ابوحیان، محمد بن یوسف، تفسیر البحر المحیط، بیروت، بی نا، ۱۹۸۳م.
* ابوحیان، محمد بن یوسف، تفسیر البحر المحیط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* ترمذی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح و هو سنن الترمذی، مصحح ابراهیم عطوه عوض، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة و الادب، ج۱، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
* ثعالبی، عبدالرحمان بن احمد، الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، مصحح ابومحمد غماری ادریسی حسنی، بیروت، بی نا، ۱۴۱۶ق/ ۱۹۹۶م.
* بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم: مؤسسه البعثة، ۱۴۱۵ق.
* حویزی، عبدعلی بن جمعه، کتاب تفسیر نورالثقلین، تصحیح هاشم رسولی محلاتی، قم، بی نا، ۱۳۸۳-۱۳۸۵ش.
* ترمذی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح و هو سنن الترمذی، ج۵، چاپ ابراهیم عطوه عوض، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
* ثعالبی، عبدالرحمان بن احمد، الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، چاپ ابومحمد غماری ادریسی حسنی، بیروت، ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
* حویزی، عبدعلی بن جمعه، کتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۸۳-۱۳۸۵ش.
* الراضی، حسین، سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، بیروت [بی‏‌نا]، ۱۴۰۲ق.‏
* سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
* سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
* شیخ صدوق، معانی ‏الاخبار، ترجمه:عبدالعلی محمدی، تهران: دار الکتب الاسلامیه ۱۳۷۲ش.
* طباطبائی، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، نشر المرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، نشر المرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، قم ۱۴۱۷.
* طبرسی، فضل بن الحسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، قم، بی نا، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
* طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، تصحیح و تعلیق هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸ق.
* طبری، تاریخ (بیروت).
* طبری، محمد بن جریر، الجامع البیان عن تأویل آی القرآن، به تحقیق عبدالله بن عبدالمحسن الترکی، [بی‌جا]، دار هجر للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
* طبری، محمد بن جریر بن یزید، الجامع البیان عن تأویل آی القرآن، به تحقیق عبدالله بن عبدالمحسن الترکی، [بی‌جا]، دار هجر للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
* عیاشی، محمد بن‏ مسعود، تفسیر العیاشی، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة، بی‏‌تا.
* عیاشی، محمد بن‏ مسعود، تفسیر العیاشی، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة، [بی‏‌تا].
* کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت: دارالتعارف، ۱۴۰۱ق.
* کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت: دارالتعارف، ۱۴۰۱ق.
* فخررازی، محمدبن عمر، التفسیر الکبیر، قاهره (بی‌تا.)، چاپ افست تهران، بی‌تا.
* فخررازی، محمدبن عمر، التفسیر الکبیر، قاهره، بی نا، بی‌تا.
* فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی، تفسیر الصّافی، با مقدمه و تصحیح حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۵ق.
* قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، ۱۹۶۵م، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
* قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۳، جزء ۶، بیروت ۱۹۶۵، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، بیروت،  ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
* قمی، علی بن ابراهیم تفسیر القّمی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
* قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقایق و بحر الغرائب، به تحقیق حسین درگاهی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* حاکم نیشابوری، عبید الله بن عبدالله، شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
* واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، به کوشش ایمن صالح شعبان، قاهرة: دارالحدیث، [بی‏‌تا].
{{پایان}}
{{پایان}}


کاربر ناشناس