پرش به محتوا

شبهه آکل و مأکول: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۳: خط ۴۳:
[[صدرالمتألهین]] برای اثبات این مدعا از ۷ اصل استفاده کرده که در کتاب [[مبدأ و معاد (کتاب)|''مبدأ و معاد'']] آورده است. هر یک از این اصول در [[فلسفه]] وی ([[حکمت متعالیه]]) دارای اهمیت بسیاری است. <ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۹۵.</ref>
[[صدرالمتألهین]] برای اثبات این مدعا از ۷ اصل استفاده کرده که در کتاب [[مبدأ و معاد (کتاب)|''مبدأ و معاد'']] آورده است. هر یک از این اصول در [[فلسفه]] وی ([[حکمت متعالیه]]) دارای اهمیت بسیاری است. <ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۹۵.</ref>


[[ملا هادی سبزواری]](۱۲۱۲-۱۲۸۹ق) در پاسخ به این شبهه می‌گوید: تمام حقیقیت هر چیزی صورت آن چیز است و اگر اجزاء بدنِ مأکول جزء بدنِ آکل بشوند به معنای این نیست که صورت آن چیز هم به آکل منتقل بشود زیرا ماده غذایی‌ بدن مأکول به بدن آکل منتقل می‌شود  نه صورت آن و صورت هیچ چیزی تبدیل به صورت چیز دیگر نخوهد شد و صورت هیچ  انسانی که تمام حقیقت اوست به هیچ انسانی منتقل نخواهد شد.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۶۷.</ref>{{یادداشت|از نظر فلاسفه هر جسم خارجی دارای دو بُعد است، بُعدی  که حامل قوه است «ماده» و بعدی که حامل فعلیت است «صورت» نامیده می‌شود که ماده به «ماده اولی» و «ماده ثانیه» و صورت نیز به «صورت جسمیه» و «صورت نوعیه» تقسیم می شود. صورت جسمیه فعلیت عمومی است که همه اجسام دارند و صورت نوعیه چیزی است که اختصاص به شیئ خاص دارد و شیئیت(یعنی فعلیت و تحقق) آن شیئ به صورت نوعیه آن است.ملاصدرا در تعریف صورت نوعیه می‌گوید: «ما به یکون الشی‏ء هو بالفعل»(یعنی چیزی که شیئ با آن بالفعل می شود)  او صورت را جهتِ فعلیتِ اشیاء  می‌داند که عین وجود است.سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۱۲۳.}}
[[ملا هادی سبزواری]](۱۲۱۲-۱۲۸۹ق) در پاسخ به این شبهه می‌گوید: تمام حقیقیت هر چیزی صورت آن چیز است و اگر اجزاء بدنِ مأکول جزء بدنِ آکل بشوند به معنای این نیست که صورت آن چیز هم به آکل منتقل بشود زیرا ماده غذایی‌ بدن مأکول به بدن آکل منتقل می‌شود  نه صورت آن و صورت هیچ چیزی تبدیل به صورت چیز دیگر نخوهد شد و صورت هیچ  انسانی که تمام حقیقت اوست به هیچ انسانی منتقل نخواهد شد.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۶۷.</ref> از نظر فلاسفه هر جسم خارجی دارای دو بُعد است، بُعدی  که حامل قوه است «ماده» و بعدی که حامل فعلیت است «صورت» نامیده می‌شود که ماده به «ماده اولی» و «ماده ثانیه» و صورت نیز به «صورت جسمیه» و «صورت نوعیه» تقسیم می شود. صورت جسمیه فعلیت عمومی است که همه اجسام دارند و صورت نوعیه چیزی است که اختصاص به شیئ خاص دارد و شیئیت(یعنی فعلیت و تحقق) آن شیئ به صورت نوعیه آن است.ملاصدرا در تعریف صورت نوعیه می‌گوید: «ما به یکون الشی‏ء هو بالفعل»(یعنی چیزی که شیئ با آن بالفعل می شود)  او صورت را جهتِ فعلیتِ اشیاء  می‌داند که عین وجود است.<ref>سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۱۲۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱۷٬۴۴۳

ویرایش