پرش به محتوا

اصحاب اجماع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷
جز
بازنویسی شناسه، اصلاح برخی جملات در متن
imported>Mohamadhaghani
imported>Mohamadhaghani
جز (بازنویسی شناسه، اصلاح برخی جملات در متن)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۱]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Mohamadhaghani  }}
{{اصحاب اجماع}}
{{اصحاب اجماع}}
'''اَصْحاب اِجْماع '''، اصطلاحی در [[علم رجال]] [[امامیه]] که به گروهی از راویان در سده‌های ۲ و ۳ق گفته می‌شود. ویژگی این گروه آن است که در نگاه عالمان رجال هر روایتی از آنان به طریق صحیح نقل شده و راویان از اول سند تا یکی از اصحاب [[اجماع]] مورد اعتماد باشند آن روایت صحیح است و عمل به آن لازم خواهد بود و ملاحظۀ احوال آنان و یا راویان ما بین آن‌ها و [[امام]] لازم نیست.
'''اَصْحاب اِجْماع '''، اصطلاحی در [[علم رجال]] [[امامیه]] برای اشاره به گروه مشخصی از راویان که از نظر عالمان رجالی در مرتبه بالایی از وثاقت قرار دارند. طبق نظر مشهور این افراد هجده نفرند که در شمار اصحاب امام باقر (ع) تا امام رضا (ع) هستند. تمام عالمان این افراد را موثق می‌دانند و برای آنان درجه بسیار بالایی از اعتبار قائل‌اند. البته دیدگاه‌ها درباره میزان اعتماد به آنان متفاوت است و از اعتقاد به وثاقت خود این افراد تا ثقه‌دانستنِ هر کسی که این افراد از آنان روایت کرده باشند در تغییر است.  
 
== علت نامگذاری ==
== علت نامگذاری ==
[[کشی|کَشّی]] در [[رجال کشی|کتاب رجالش]] در سه مورد (هنگام نام‌بردن از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع)؛  اصحاب امام صادق(ع)؛ و اصحاب امام كاظم و امام رضا)، نام چندین نفر از راویان را برجسته کرده و از [[اجماع]] علمای [[امامیه]] بر صحيح دانستن روايات این افراد سخن گفته است؛ مثلا درباره چند تن از اصحاب امام صادق(ع) می‌گوید: «امامیه بر صحیح دانستن رواياتی که این اصحاب صحیح می‌دانند و نیز بر تصديق گفتارشان اجماع دارند{{یادداشت|اجمتعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم و تصدیقهم فیما یقولون}}».<ref>اختيار معرفة الرجال، ج2، ص673 .</ref> چون کَشّی در توصیف آنان از کلمه «اجماع» استفاده کرده است، نام این عده را '''اصحاب اجماع''' گذاشته‌اند.<ref>شبیری زنجانی، بحث اجماع</ref>
[[کشی|کَشّی]] در [[رجال کشی|کتاب رجالش]] در سه مورد (هنگام نام‌بردن از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع)؛  اصحاب امام صادق(ع)؛ و اصحاب امام كاظم و امام رضا)، نام چندین نفر از راویان را برجسته کرده و از [[اجماع]] علمای [[امامیه]] بر صحيح دانستن روايات این افراد سخن گفته است؛ مثلا درباره چند تن از اصحاب امام صادق(ع) می‌گوید: «امامیه بر صحیح دانستن رواياتی که این اصحاب صحیح می‌دانند و نیز بر تصديق گفتارشان اجماع دارند{{یادداشت|اجمتعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم و تصدیقهم فیما یقولون}}».<ref>اختيار معرفة الرجال، ج2، ص673 .</ref> چون کَشّی در توصیف آنان از کلمه «اجماع» استفاده کرده است، نام این عده را '''اصحاب اجماع''' گذاشته‌اند.<ref>شبیری زنجانی، بحث اجماع</ref>
خط ۸: خط ۸:
راویانی که جزو اصحاب اجماع هستند مورد اعتماد علمای شیعه هستند. البته دیدگاه‌ها درباره میزان اعتماد به آنان متفاوت است و از اعتقاد به وثاقت خود این افراد تا ثقه‌دانستنِ هر کسی که این افراد از آنان روایت کرده باشند متفاوت است. این نظرات را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
راویانی که جزو اصحاب اجماع هستند مورد اعتماد علمای شیعه هستند. البته دیدگاه‌ها درباره میزان اعتماد به آنان متفاوت است و از اعتقاد به وثاقت خود این افراد تا ثقه‌دانستنِ هر کسی که این افراد از آنان روایت کرده باشند متفاوت است. این نظرات را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:


* وثاقت تمامِ راویانِ سلسه سند: برخی ادعا کرده‌اند هر [[اسناد|سندی]] که یکی از این افراد در آن باشند، حتی اگر آن حدیث، مرسل باشد، آن حدیث مقبول است. حتی بالاتر از این نیز ادعا شده است که هر سندی که این افراد در آن باشند، موجب [[توثیق]] همه راویانی می‌شود که در آن سلسله سند ذکر شده‌اند و دلیل این ادعا آن است که گفته شده: «اصحاب اجماع از هیچ کسی روایت نمی‌کنند مگر آنکه آن فرد ثقه باشد». [[آیت الله خویی]] این ادعا را رد کرده و مدعی شده است که این افراد بارها از فرد ضعیف روایت کرده‌اند.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص ۵۹-۶۳</ref>
* وثاقت تمامِ راویانِ سلسه سند: برخی ادعا کرده‌اند هر حدیثی که  که یکی از این افراد در [[اسناد|سلسله سند]]آن باشند، حتی اگر آن حدیث، [[مرسل]] باشد، آن حدیث [[حدیث مقبول|مقبول]] است. حتی بالاتر از این نیز ادعا شده است که هر سندی که این افراد در آن باشند، موجب [[توثیق]] همه راویانی می‌شود که در آن سلسله سند ذکر شده‌اند و دلیل این ادعا آن است که گفته شده: «اصحاب اجماع از کسی روایت نمی‌کنند مگر آنکه آن فرد ثقه باشد». [[آیت الله خویی]] این ادعا را رد کرده و مدعی شده است این افراد بارها از فرد ضعیف روایت کرده‌اند.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص ۵۹-۶۳</ref>


* موثق بودن تمام روایات: برخی ادعا کرده‌اند چنانچه این افراد در [[سلسله سند]] حدیث باشند و سند حدیث نیز تام باشد، حتی اگر آدم فاسقی هم در آن سند باشد، آن روایت [[حدیث موثق|موثق]] قلمداد می‌شود. [[صاحب وسائل]] در اوایل فایده هفتم آخر [[وسائل الشیعه|کتابش]] هم همین مبنا را قبول کرده است. [[سید بحرالعلوم]] نیز در [[الدرة النجفیة|منظومه‌اش]] ذیل [[ابن ابی عمیر]] همین مبنا را انتخاب کرده است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص ۵۹-۶۳</ref>
* موثق بودن تمام روایات: برخی ادعا کرده‌اند چنانچه این افراد در [[سلسله سند]] حدیث باشند و سند حدیث نیز تام باشد، حتی اگر آدم فاسقی هم در آن سند باشد، آن روایت [[حدیث موثق|موثق]] قلمداد می‌شود. [[صاحب وسائل]] در اوایل فایده هفتم آخر [[وسائل الشیعه|کتابش]] هم همین مبنا را قبول کرده است. [[سید بحرالعلوم]] نیز در [[الدرة النجفیة|منظومه‌اش]] ذیل [[ابن ابی عمیر]] همین مبنا را انتخاب کرده است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص ۵۹-۶۳</ref>
خط ۱۶: خط ۱۶:
== تاریخچه اصطلاح اصحاب اجماع ==
== تاریخچه اصطلاح اصحاب اجماع ==
از نظر تاریخی، اساس پیدایش اصطلاح اصحاب اجماع به دهه‌های گذار از سده ۳ به ۴ق، و به تعبیراتی از [[ابوعمرو کشی|کَشّی]]، رجالی مشهور [[امامی]] در مواضعی از کتاب رجال، باز می‌گردد.
از نظر تاریخی، اساس پیدایش اصطلاح اصحاب اجماع به دهه‌های گذار از سده ۳ به ۴ق، و به تعبیراتی از [[ابوعمرو کشی|کَشّی]]، رجالی مشهور [[امامی]] در مواضعی از کتاب رجال، باز می‌گردد.
گفتار [[شیخ طوسی]] در عدة الاصول <ref>ص ۶۳</ref> می تواند اشاره به اصحاب اجماع داشته باشد، آنجا که می‌گوید: «امامیان به آنچه زراره، محمد بن مسلم، برید، ابوبصیر، فضیل بن یسار و مانند ایشان از اهل حفظ و ضبط روایت کرده‌اند، عمل می‌نمایند و آن را به روایت کسی که ویژگی‌های وی به پایه آنان نمی‌رسد، ترجیح می‌دهند».
گفتار [[شیخ طوسی]] (متوفی ۴۶۰ق) در عدة الاصول <ref>ص ۶۳</ref> می تواند اشاره به اصحاب اجماع داشته باشد، آنجا که می‌گوید: «امامیان به آنچه زراره، محمد بن مسلم، برید، ابوبصیر، فضیل بن یسار و مانند ایشان از اهل حفظ و ضبط روایت کرده‌اند، عمل می‌نمایند و آن را به روایت کسی که ویژگی‌هایش به پایه آنان نمی‌رسد، ترجیح می‌دهند».


مفهوم و اصطلاح اصحاب اجماع از سده ۶ق میان رجالیان اسلامی شکل گرفته است و [[ابن شهرآشوب]]، <ref>4/211، 280</ref> [[علامه حلی]]، <ref>ص ۲۱-۲۲، جاهای مختلف.</ref> [[ابن داوود حلی]]، <ref>ص ۱۱، ۳۸۴، جاهای مختلف.</ref> و پس از اینان [[شهید اول]]<ref>نک: نوری، ۳/۷۵۹</ref> و [[شهید ثانی]]<ref> 2/131</ref> به گونه‌هایی این [[اجماع]] را متذکر شده‌اند.
مفهوم و اصطلاح اصحاب اجماع از سده ۶ق میان رجالیان اسلامی رواج یافته است و [[ابن شهرآشوب]]، <ref>4/211، 280</ref> [[علامه حلی]]، <ref>ص ۲۱-۲۲، جاهای مختلف.</ref> [[ابن داوود حلی]]، <ref>ص ۱۱، ۳۸۴، جاهای مختلف.</ref> و پس از اینان [[شهید اول]]<ref>نک: نوری، ۳/۷۵۹</ref> و [[شهید ثانی]]<ref> 2/131</ref> به گونه‌هایی این [[اجماع]] را متذکر شده‌اند.


[[شیخ بهایی]]<ref>ص ۲۶۹</ref> به اصحاب اجماع سخت توجه داشته، و وجود حدیثی را در اصلی معروف الانتساب به یکی از اصحاب اجماع دلیل بر صحت آن دانسته است. [[میرداماد]] نیز به این مطلب پرداخته، <ref>ص ۴۵- ۴۸</ref> و احادیث اصحاب اجماع را صحیح حقیقی یا در حکم صحیح دانسته است. وی بنابر استنباط خویش از عبارت کشی، معتقد است که حتی مراسیل این گروه نیز در حکم صحیح است.
[[شیخ بهایی]] (متوفی ۱۰۳۰ق.)<ref>ص ۲۶۹</ref> به اصحاب اجماع سخت توجه داشت و مدعی بود وجود حدیثی در [[اصل|اصلی]] که انتساب آن اصل به اصحاب اجماع معروف باشد، دلیل بر صحت آن حدیث است. [[میرداماد]] نیز به این مطلب پرداخته، <ref>ص ۴۵- ۴۸</ref> و احادیث اصحاب اجماع را صحیح حقیقی یا در حکم صحیح دانسته است. وی بنابر استنباط خویش از عبارت کشی، معتقد است که حتی احادیثِ مرسل این گروه نیز در حکم صحیح است.


علمای [[اخباری]] هچون مولا [[محمد امین استرآبادی]]، <ref>ص ۱۸۱-۱۸۳</ref> [[فیض کاشانی]]، <ref>الاصول...، ۵۶ - ۵۹، الوافی، ۱/۱۱، قس: ۱/۱۲</ref> [[حسین بن شهاب الدین کرکی]]<ref>ص ۸۸ - ۸۹</ref> و [[حر عاملی]]<ref>30/224، 245</ref> در جهت ادعای خویش بر صحت جمیع احادیث [[کتب اربعه]] و سایر کتب مورد اعتماد حدیثی شیعه، بر وجود این اجماع و صحت احادیث اصحاب آن پافشاری بسیار داشتند و در واقع اهتمام علمای سده‌های متأخر به این موضوع شاید بیشتر به سبب عنایت [[اخباریان]] به این مسأله بوده است.<ref>نیز نک: نوری، ۳/۷۵۸- ۷۵۹.</ref> از متأخران، [[سید محمد باقر شفتی|شفتی]] در این باره رساله‌ای مستقل (چ ۱۳۱۴ق) نگاشته است.<ref>نیز برای نمونه‌هایی، نک: آقابزرگ، ۲/۱۱۹-۱۲۰، ۴/۵۷.</ref>
علمای [[اخباری]] هچون [[محمد امین استرآبادی]]،<ref>ص ۱۸۱-۱۸۳</ref> [[فیض کاشانی]]، <ref>الاصول...، ۵۶ - ۵۹، الوافی، ۱/۱۱، قس: ۱/۱۲</ref> [[حسین بن شهاب الدین کرکی]]<ref>ص ۸۸ - ۸۹</ref> و [[حر عاملی]]<ref>30/224، 245</ref> در جهت ادعای خویش بر صحت جمیع احادیث [[کتب اربعه]] و سایر کتب مورد اعتماد حدیثی شیعه، بر وجود این اجماع و صحت احادیث اصحاب آن پافشاری بسیار داشتند و در واقع اهتمام علمای سده‌های متأخر به این موضوع شاید بیشتر به سبب عنایت [[اخباریان]] به این مسأله بوده است.<ref>نیز نک: نوری، ۳/۷۵۸- ۷۵۹.</ref> از متأخران، [[سید محمد باقر شفتی|شفتی]] در این باره رساله‌ای مستقل (چ ۱۳۱۴ق) نگاشته است.<ref>نیز برای نمونه‌هایی، نک: آقابزرگ، ۲/۱۱۹-۱۲۰، ۴/۵۷.</ref>


== اسامی ==
== اسامی ==
خط ۹۲: خط ۹۲:
* علامة حلی، حسن، رجال، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق / ۱۹۶۱م.
* علامة حلی، حسن، رجال، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق / ۱۹۶۱م.
* فیض کاشانی، محسن، الاصول الاصیلة، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۴۹ش.
* فیض کاشانی، محسن، الاصول الاصیلة، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۴۹ش.
* همو، الوافی، چ سنگی، ایران، ۱۳۲۴ق.
* فیض کاشانی، الوافی، چ سنگی، ایران، ۱۳۲۴ق.
* کرکی، حسین، هدایة الابرار، بغداد، ۱۳۹۶ق.
* کرکی، حسین، هدایة الابرار، بغداد، ۱۳۹۶ق.
* کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
* کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
کاربر ناشناس