کاربر ناشناس
احمد بن منیر طرابلسی: تفاوت میان نسخهها
جز
←در بغداد
imported>A.atashinsadaf جز (←اساتید) |
imported>A.atashinsadaf جز (←در بغداد) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
با ورود به دمشق، زندگى پركشاكش وی آغاز شد. او كه به سبب مذهب و نيز زبان گزندهاش، مورد كينه رقيبان بود، [[اتابک طغتکین|اتابك طغتكين]] را مدح گفت تا شايد به او نزديك گردد، اما بدخواهان از نادانى سلطان ترك زبان بهره جستند و همان مديحه را وسيله سعايت قرار دادند.<ref>ابن عديم، 149- 150</ref> طغتكين بر وی خشم گرفت و در صدد مجازاتش برآمد، اما [[یوسف بن فیروز|يوسف بن فيروز]] كه حاجب حرم بود.<ref>ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، 2/788-789، التاريخ الكبير، 2/97</ref> وی را از مهلكه رهانيد و همراه كاروان بريد به [[بغداد]] فرستاد. | با ورود به دمشق، زندگى پركشاكش وی آغاز شد. او كه به سبب مذهب و نيز زبان گزندهاش، مورد كينه رقيبان بود، [[اتابک طغتکین|اتابك طغتكين]] را مدح گفت تا شايد به او نزديك گردد، اما بدخواهان از نادانى سلطان ترك زبان بهره جستند و همان مديحه را وسيله سعايت قرار دادند.<ref>ابن عديم، 149- 150</ref> طغتكين بر وی خشم گرفت و در صدد مجازاتش برآمد، اما [[یوسف بن فیروز|يوسف بن فيروز]] كه حاجب حرم بود.<ref>ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، 2/788-789، التاريخ الكبير، 2/97</ref> وی را از مهلكه رهانيد و همراه كاروان بريد به [[بغداد]] فرستاد. | ||
==در بغداد== | ==در بغداد== | ||
ابن منير در | ابن منير در بغداد با بسياری از بزرگان علم و سياست، از جمله [[شریق موسوی]]، نقيب علويان كه برخى وی را با [[شریف رضی]] و نيز [[شریف مرتضی]] اشتباه كردهاند،<ref>ابن حجه، ص327؛ انطاكى، ج1، ص363؛ صنعانى، ج1، ص79؛ بحرانى، ج1، ص426</ref> فقيه [[عبدالوهاب بن عبدالواحد]]، شيخ [[حنبلی|حنبليان]] و معروف به شرفالسلام<ref>ابن رجب، ج1، ص237، 239</ref> و نيز [[ابن صدقه]] وزير [[المسترشد بالله]] دوستى و پيوند يافت و در قصيدهای ابن صدقه را ستود.<ref>تدمری، ص35، 134-136</ref> | ||
==بازگشت به دمشق== | ==بازگشت به دمشق== | ||
پس از مرگ [[طغتکین|طغتكين]] (522ق/1128م) ابن منير بار ديگر به [[دمشق|دمشق]] بازگشت و ظاهراً كوشيد تا ضمن تقرب به [[تاج الملوک بوری بن طغتکین|تاجالملوك بوری بن طغتكين]]،<ref>ابن منير، 172</ref> با ریشخند و هجا از دشمنان خويش انتقام كشد، اما بخت با وی يار نشد و سلطان به جرم هجو بزرگان دمشق او را به زندان افكند و فرمان به قطع زبان وی داد. اين بار نيز [[یوسف بن فیروز|يوسف بن فيروز]] در برابر سلطان به شفاعت برخاست و سلطان از وی درگذشت، اما فرمان داد كه دمشق را ترك گويد. | پس از مرگ [[طغتکین|طغتكين]] (522ق/1128م) ابن منير بار ديگر به [[دمشق|دمشق]] بازگشت و ظاهراً كوشيد تا ضمن تقرب به [[تاج الملوک بوری بن طغتکین|تاجالملوك بوری بن طغتكين]]،<ref>ابن منير، 172</ref> با ریشخند و هجا از دشمنان خويش انتقام كشد، اما بخت با وی يار نشد و سلطان به جرم هجو بزرگان دمشق او را به زندان افكند و فرمان به قطع زبان وی داد. اين بار نيز [[یوسف بن فیروز|يوسف بن فيروز]] در برابر سلطان به شفاعت برخاست و سلطان از وی درگذشت، اما فرمان داد كه دمشق را ترك گويد. |