کاربر ناشناس
ابوسفیان: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
imported>Baqer h (اصلاح جعبه اطلاعات) |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==تولد و نسب== | ==تولد و نسب== | ||
صَخر بن حَرب بن اُمَیـَّة بن عبدشمس بن عبدمَناف، معروف به اَبوسُفیان که گاهی او را به [[کنیه]] ابوحنظله نیز خواندهاند.<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷؛ ابن اثیر، ج۳، ص۱۲</ref> وی در جد سوم خویش (عبدمناف) با [[پیامبر (ص)]] پیوند دارد. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از [[عام الفیل]] (۵۶۰م) متولد شد.<ref>بلاذری، | صَخر بن حَرب بن اُمَیـَّة بن عبدشمس بن عبدمَناف، معروف به اَبوسُفیان که گاهی او را به [[کنیه]] ابوحنظله نیز خواندهاند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۸۱۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۲۸۰ق، ج۳، ص۱۲.</ref> وی در جد سوم خویش (عبدمناف) با [[پیامبر (ص)]] پیوند دارد. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از [[عام الفیل]] (۵۶۰م) متولد شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۱۳.</ref> | ||
مادرش صفیه دختر حَزن بن بُجَیر بن هُزَم بود و پدرش، حرب، در روزگار خود پیشوای [[بنی امیه]] و فرمانده آنان در جنگهای فجار بود.<ref> | مادرش صفیه دختر حَزن بن بُجَیر بن هُزَم بود و پدرش، حرب، در روزگار خود پیشوای [[بنی امیه]] و فرمانده آنان در جنگهای فجار بود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، ج۶، ص۳۴۱؛ ابن قدامه مقدسی، التبیین فی انساب القرشیین، ص۲۰۲.</ref> | ||
{{تبارنامه بنیامیه}} | {{تبارنامه بنیامیه}} | ||
==شخصیت سیاسی و اجتماعی== | ==شخصیت سیاسی و اجتماعی== | ||
به رغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او، خاصه پیش ا ز اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان، چنین برمی آید که وی پیش از اسلام از بزرگان [[قریش]] بوده و پیشه بازرگانی داشته است.<ref>نک: بلاذری، | به رغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او، خاصه پیش ا ز اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان، چنین برمی آید که وی پیش از اسلام از بزرگان [[قریش]] بوده و پیشه بازرگانی داشته است.<ref>نک: بلاذری، فتوح البلدان، ۱۸۶۶م، ص۱۲۹.</ref> ابن حبیب <ref>ص ۳۶۸</ref> او را از حکام قریش خوانده است. او یکی از بلندپایگان قریش بود و یکی از ۴ تنی به شمار میرفت که در [[جاهلیت]] فرمانشان نافذ بود.<ref>عبدالبر، ج۲، ص۷۱۵</ref> | ||
با آغاز دعوت پیامبر(ص)، ابوسفیان جزء سرسختترین دشمنان او شد. با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند [[ابوجهل]] و [[ابولهب]] کمتر دانستهاند.<ref>بلاذری، | با آغاز دعوت پیامبر(ص)، ابوسفیان جزء سرسختترین دشمنان او شد. با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند [[ابوجهل]] و [[ابولهب]] کمتر دانستهاند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۱۲۴.</ref> | ||
با آنکه او پس از [[فتح مکه]] اسلام آورد، سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد.<ref>بلاذری، | با آنکه او پس از [[فتح مکه]] اسلام آورد، سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۱۳.</ref> ابن حبیب <ref>ص ۳۸۸</ref> او را از «زنادقه قریش» خوانده است. | ||
ابوسفیان احادیثی نیز از قول پیامبر(ص) روایت کرده است.<ref>مثلاً نک: بخاری، ج۱، ص۹۱، ج۲، ص۱۰۸؛ مزی، ج۴، ص۱۵۸ـ۱۵۹</ref> | ابوسفیان احادیثی نیز از قول پیامبر(ص) روایت کرده است.<ref>مثلاً نک: بخاری، ج۱، ص۹۱، ج۲، ص۱۰۸؛ مزی، ج۴، ص۱۵۸ـ۱۵۹</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===آتش زدن نخلهای مدینه=== | ===آتش زدن نخلهای مدینه=== | ||
شکست در بدر، چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند، دوباره به پیکار با پیامبر(ص) و مسلمانان [[مدینه]] روند. پس ابوسفیان با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشْکم رئیس [[بنی نضیر]]، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام «عُریض» نخلستانهایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر(ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت، اما به او دست نیافت و بازگشت.<ref>ابن اسحاق، ص۳۱۰ـ۳۱۲؛ واقدی، ج۱، ص۱۸۱؛ بلاذری، | شکست در بدر، چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند، دوباره به پیکار با پیامبر(ص) و مسلمانان [[مدینه]] روند. پس ابوسفیان با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشْکم رئیس [[بنی نضیر]]، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام «عُریض» نخلستانهایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر(ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت، اما به او دست نیافت و بازگشت.<ref>ابن اسحاق، ص۳۱۰ـ۳۱۲؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۱۸۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۳۱۰.</ref> | ||
===جنگ احد=== | ===جنگ احد=== | ||
{{اصلی|غزوه احد}} | {{اصلی|غزوه احد}} | ||
در سال ۳ ق، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان، به سوی مدینه حرکت کرد.<ref>بلاذری، | در سال ۳ ق، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان، به سوی مدینه حرکت کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۳۱۲.</ref> در [[منطقه احد]]، نزدیکی [[مدینه]]، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، عموی پیامبر(ص) به شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه آمد و ضمن ستایش بتها، پیامبر(ص) را به نبردی دوباره، در بدر وعده داد.<ref>ابن اسحاق، ص۳۳۳ـ۳۳۴؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۹ـ ۱۰۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۳۲۷.</ref> | ||
سال بعد پیامبر(ص) به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعدهگاه، قریشیان را متقاعد کرد که به مکه بازگردند.<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱</ref> | سال بعد پیامبر(ص) به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعدهگاه، قریشیان را متقاعد کرد که به مکه بازگردند.<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
===جنگ خندق=== | ===جنگ خندق=== | ||
{{اصلی|غزوه خندق}} | {{اصلی|غزوه خندق}} | ||
سال دیگر، ابوسفیان با یاری [[یهود|یهودیان]] مدینه، پیکار [[جنگ خندق|خندق]] را بر ضد پیامبر(ص) ترتیب داد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref>، اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر(ص)، سپاه ابوسفیان و متحدان او، ناکام بازگشتند و مدینه رهایی یافت.<ref>بلاذری، | سال دیگر، ابوسفیان با یاری [[یهود|یهودیان]] مدینه، پیکار [[جنگ خندق|خندق]] را بر ضد پیامبر(ص) ترتیب داد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۵-۲۲۶</ref>، اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر(ص)، سپاه ابوسفیان و متحدان او، ناکام بازگشتند و مدینه رهایی یافت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۳۴۳ـ۳۴۵.</ref> | ||
یک سال پس از جنگ خندق، [[صلح حدیبیه]]، میان پیامبر اسلام و مشرکان مکه برقرار شد. اما هنوز دو سال از این صلح نگذشته بود که قریش آن را نقض کرد. ابوسفیان شخصاً برای عذرخواهی به مدینه رفت، اما کسی به او اعتنا نکرد و عذرش پذیرفته نشد.<ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۷ـ۳۹</ref> | یک سال پس از جنگ خندق، [[صلح حدیبیه]]، میان پیامبر اسلام و مشرکان مکه برقرار شد. اما هنوز دو سال از این صلح نگذشته بود که قریش آن را نقض کرد. ابوسفیان شخصاً برای عذرخواهی به مدینه رفت، اما کسی به او اعتنا نکرد و عذرش پذیرفته نشد.<ref>ابن هشام، ج۴، ص۳۷ـ۳۹</ref> | ||
==اسلام ابوسفیان== | ==اسلام ابوسفیان== | ||
سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال ۸ ق، به هنگام فتح مکه به یاری و وساطت [[عباس بن عبدالمطلب]]، نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و اسلام آورد<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸</ref> و پیامبر(ص) خانه او را پناهگاه امن اعلام کرد.<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸؛ ابن هشام، ج۴، ص۴۶</ref> پس از آن ابوسفیان و خانوادهاش در شمار مسلمانان درآمدند. <ref>کلبی، ص۴۹</ref>و در همان سال در [[غزوه حنین]]، ابوسفیان فرماندهی گروهی جنگجو را بر عهده داشت و در پایان جنگ، پیامبر(ص) به ابوسفیان و فرزندانش غنایم بیشتری بخشید.<ref>واقدی، ج۲، ص۹۴۴ـ۹۴۵؛ طبری، ج۱، ص۱۶۷۹</ref> | سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال ۸ ق، به هنگام فتح مکه به یاری و وساطت [[عباس بن عبدالمطلب]]، نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و اسلام آورد<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸.</ref> و پیامبر(ص) خانه او را پناهگاه امن اعلام کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۸۱۷ـ۸۱۸؛ ابن هشام، ج۴، ص۴۶</ref> پس از آن ابوسفیان و خانوادهاش در شمار مسلمانان درآمدند. <ref>کلبی، ص۴۹</ref>و در همان سال در [[غزوه حنین]]، ابوسفیان فرماندهی گروهی جنگجو را بر عهده داشت و در پایان جنگ، پیامبر(ص) به ابوسفیان و فرزندانش غنایم بیشتری بخشید.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۹۴۴ـ۹۴۵؛ طبری، ج۱، ص۱۶۷۹</ref> | ||
بنابر برخی اقوال؛ پیامبر(ص) ابوسفیان را به امارت [[نجران]] منصوب کرد. <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۷۱۴.</ref> که البته این قول، مخالفانی نیز دارد. <ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵،، ج ۳، ص ۳۳۳.</ref> | بنابر برخی اقوال؛ پیامبر(ص) ابوسفیان را به امارت [[نجران]] منصوب کرد. <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۷۱۴.</ref> که البته این قول، مخالفانی نیز دارد. <ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵،، ج ۳، ص ۳۳۳.</ref> | ||
به گزارش برخی منابع در [[غزوه طائف]] بود که ابوسفیان یک چشمش را از دست داد.<ref>بلاذری، | به گزارش برخی منابع در [[غزوه طائف]] بود که ابوسفیان یک چشمش را از دست داد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۸.</ref> پس از آن، پیامبر(ص) ابوسفیان را برای گردآوری صدقات به طائف فرستاد.<ref>ابن قتیبه، الإمامة و السياسة، ص ۳۴۴؛ قس: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۵۳۰.</ref> | ||
==ابوسفیان و خلفای سه گانه== | ==ابوسفیان و خلفای سه گانه== | ||
از پارهای روایات چنین برمیآید که هنگام رحلت پیامبر(ص)، ابوسفیان والی نجران بود<ref>کلبی، ص۴۹؛ بلاذری، | از پارهای روایات چنین برمیآید که هنگام رحلت پیامبر(ص)، ابوسفیان والی نجران بود<ref>کلبی، ص۴۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۷، ص۱۲.</ref> و آنگاه به مکه آمد و چندی در آنجا ماند، سپس به مدینه رفت و در آن شهر ساکن شد. | ||
===ابوسفیان و خلافت ابوبکر=== | ===ابوسفیان و خلافت ابوبکر=== | ||
پس از رسیدن [[ابوبکر]] به خلافت، ابوسفیان از اینکه مردی از کمارجترین تیرههای [[قریش]] به خلافت برگزیده شده، ناراضی و آشفته به نظر میرسید و احتمالاً در اندیشه فتنه انگیزی بود.<ref>بلاذری، | پس از رسیدن [[ابوبکر]] به خلافت، ابوسفیان از اینکه مردی از کمارجترین تیرههای [[قریش]] به خلافت برگزیده شده، ناراضی و آشفته به نظر میرسید و احتمالاً در اندیشه فتنه انگیزی بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹ق، ج۱، ص۵۲۹، ۵۸۸؛ طبری، ج۱، ص۱۸۲۷</ref> | ||
با این همه وی در ۱۵ق، در [[پیکار یرموک]] که فرماندهی آن با یزید فرزند او بود، شرکت داشت و سپاه اسلام را به مبارزه و پایداری تشویق میکرد.<ref>بلاذری، | با این همه وی در ۱۵ق، در [[پیکار یرموک]] که فرماندهی آن با یزید فرزند او بود، شرکت داشت و سپاه اسلام را به مبارزه و پایداری تشویق میکرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۱۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۲۸۰ق، ج۳، ص۱۳.</ref> | ||
گفتهاند که وی در این نبرد چشم دیگرش را نیز از دست داد.<ref>طبری، ج۱، ص۲۱۰۱</ref> | گفتهاند که وی در این نبرد چشم دیگرش را نیز از دست داد.<ref>طبری، ج۱، ص۲۱۰۱</ref> | ||
===ابوسفیان و خلافت عمر=== | ===ابوسفیان و خلافت عمر=== | ||
از برخی روایات چنین برمی آید که ابوسفیان، فرزندش [[معاویه]] را از مخالفت با [[عمر بن خطاب|عمر]] بر حذر داشت و به او سفارش کرد که باید از وی پیروی کند<ref>بلاذری، | از برخی روایات چنین برمی آید که ابوسفیان، فرزندش [[معاویه]] را از مخالفت با [[عمر بن خطاب|عمر]] بر حذر داشت و به او سفارش کرد که باید از وی پیروی کند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۹.</ref> ابوسفیان در روزگار عمر، ظاهرا خلافهایی مرتکب و بدین سبب مورد نکوهش وی واقع شده است. | ||
===ابوسفیان و خلافت عثمان=== | ===ابوسفیان و خلافت عثمان=== | ||
پس از رسیدن [[عثمان]] به خلافت، ابوسفیان نزد وی و در جمع [[امویان]] گفت: اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد.<ref>بلاذری، | پس از رسیدن [[عثمان]] به خلافت، ابوسفیان نزد وی و در جمع [[امویان]] گفت: اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۱۲، قس: ج۴، ص۱۳؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، ج۶، ص۳۵۶.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
تاریخ دقیق مرگ وی چندان روشن نیست. به گزارش واقدی<ref>نک: بلاذری، | تاریخ دقیق مرگ وی چندان روشن نیست. به گزارش واقدی<ref>نک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۱۳.</ref>، وی ۵ سال پیش از قتل عثمان در ۳۰ق درگذشت، اما تاریخهای ۳۱ تا ۳۳ق را هم برای مرگ او آوردهاند.<ref>نک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۴، ص۱۳؛ طبری، ج۱، ص۲۸۷۱</ref> | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
==مآخذ== | ==مآخذ== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*ابن اثیر، علی بن محمد، اسد | *ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابـه فی معرفه الصحابه، قاهره، بینا، ۱۲۸۰ق. | ||
*ابن اسحاق، محمد، السیر، والمغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸ م. | *ابن اسحاق، محمد، السیر، والمغازی، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸ م. | ||
*ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، به کوشش خورشید احمد فارق، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵ م. | *ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، به کوشش خورشید احمد فارق، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵ م. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۰ م. | * ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۰ م. | ||
* ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰ م. | * ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰ م. | ||
* ابن قدامه مقدسی، عبدالله بن احمد، التبیین فی انساب القرشیین، به کوشش محمد نایف دلیمی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ | * ابن قدامه مقدسی، عبدالله بن احمد، التبیین فی انساب القرشیین، به کوشش محمد نایف دلیمی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. | ||
* ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ ق/۱۹۵۵ م. | * ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ ق/۱۹۵۵ م. | ||
* ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، دارالکتب المصریـه، بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح، بولاق، | * ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، دارالکتب المصریـه، بیتا. | ||
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، | * بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح، بولاق، ۱۳۱۵ق. | ||
* | * بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م، ج۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۷۹م. | ||
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۶م. | |||
* ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵ م. | * ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵ م. | ||
* طبری، تاریخ، به کوشش دخویه و دیگران، لیدن، ۱۹۶۴ م. | * طبری، تاریخ، به کوشش دخویه و دیگران، لیدن، ۱۹۶۴ م. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۰: | ||
*ماهنامه سینمایی فیلم، شماره ۲۴۵، آذر ۱۳۷۸ش. | *ماهنامه سینمایی فیلم، شماره ۲۴۵، آذر ۱۳۷۸ش. | ||
* مزّی، یوسف بن عبدالرحمن، تحفـه الأشراف، بمبئی، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶ م. | * مزّی، یوسف بن عبدالرحمن، تحفـه الأشراف، بمبئی، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶ م. | ||
* واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، | * واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||