Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۶۶
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{معجزات}} | {{معجزات}} | ||
'''سخنگفتن سلیمان با حیوانات''' از [[معجزه|معجزههای]] [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان نبی]] است که [[خدا|خداوند]] در کنار تسخیر باد و [[جن|جنیان]] به او عطا کرده بود. در [[قرآن]] داستان | '''سخنگفتن سلیمان با حیوانات''' از [[معجزه|معجزههای]] [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان نبی]] است که [[خدا|خداوند]] در کنار تسخیر باد و [[جن|جنیان]] به او عطا کرده بود. در [[قرآن]] داستان سخنگفتن سلیمان با هدهد و فهم زبان مورچه روایت شده است. به اعتقاد مفسران، حتی اگر ارتباط حیوانات با هم از طریق ارسال امواج و یا حس بویایی نیز بوده باشد، خداوند توانایی فهم این ارتباط را به سلیمان داده بود. | ||
در داستان | در داستان هدهد، حضرت سلیمان که متوجه عدم حضور هدهد گشته بود گفت اگر هدهد دلیل موجه برای غیبتش نداشته باشد او را تنبیه خواهد کرد. پس از مدتی هدهد بازگشت و گزارشی از کشور سبأ و [[ملکه سبا|زنی که بر آن حکومت میکرد]]، داد. سلیمان نیز پس از بررسی کلام هدهد، او را بههمراه نامهای به آن دیار فرستاد. در داستانی دیگر نیز مورچهای به مورچههای دیگر میگوید که وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش آنها را نابود نکنند. سلیمان از کلام مورچه تبسم کرد و خداوند را [[شکر]] گزارد. | ||
==سخنگفتن با حیوانات== | ==سخنگفتن با حیوانات== | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
* گفتوگوی حیوانات با یکدیگر | * گفتوگوی حیوانات با یکدیگر | ||
* گفتوگوی خدا با حیوانات | * گفتوگوی خدا با حیوانات | ||
* گفتوگوی حیوانات با خدا<ref>طاهرینیا، «تکلم و | * گفتوگوی حیوانات با خدا<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفتوگوی حیوانات در قرآن»، ص۱۹۳.</ref> | ||
{{پایان}}براساس قرآن، [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان(ع)]] پیامبری بود که قدرت فهم زبان پرندگان و حیوانات را داشت.<ref>طاهرینیا، «تکلم و | {{پایان}}براساس قرآن، [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان(ع)]] پیامبری بود که قدرت فهم زبان پرندگان و حیوانات را داشت.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفتوگوی حیوانات در قرآن»، ص۱۹۳.</ref> براساس روایات، این امر اختصاص به سلیمان نداشته و [[امامان شیعه|ائمه]] نیز زبان حیوانات را متوجه میشدند؛ [[بصائر الدرجات (کتاب)|کتاب بصائر الدرجات]] از منابع حدیثی شیعه که در [[قرن سوم هجری|قرن سوم]] نوشته شده بخشی با این عنوان که ائمه زبان حیوانات را میفهمند دارد و در آن شانزده روایت را آورده است.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۴۷ - ۳۵۳.</ref> | ||
[[محمدهادی معرفت]] عالم و | [[محمدهادی معرفت]] عالم و قرآنپژوه شیعه به این نکته توجه داده که همه جانداران، راهی ویژه برای ایجاد ارتباط با همدیگر دارند و خداوند به پیامبرش سلیمان(ع) فهم سخن و پیام پرندگان و سایر جانداران را آموخته است؛ چه این سخنان از طریق ایجاد صدا باشد و چه از طریق ارسال امواج و حتی حس بویایی.<ref>معرفت، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ص۳۸۹.</ref> برخی مفسران نیز معتقدند حیوانات علاوه بر صوتهایی که بیانگر حالات آنها است، توانایی دارند به فرمان خدا در شرایط خاصی سخن بگویند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۱۹.</ref> | ||
==«به ما زبان پرندگان آموختهاند <small>(نمل:۱۶)</small>»== | ==«به ما زبان پرندگان آموختهاند <small>(نمل:۱۶)</small>»== | ||
قرآن در [[آيه ۱۶ سوره نمل]] از زبان حضرت سلیمان نقل میکند: «یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْر؛ ای مردم! به ما زبان پرندگان آموختهاند»<ref>سوره نمل، آیه۱۶.</ref> منطق در استفادههای قرآنی معنایی گسترده داشته و به معنای دلالت شیء بر معنای مقصود است و فراتر از کلام را شامل میشود.<ref>طباطبائی، | قرآن در [[آيه ۱۶ سوره نمل]] از زبان حضرت سلیمان نقل میکند: «یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْر؛ ای مردم! به ما زبان پرندگان آموختهاند»<ref>سوره نمل، آیه۱۶.</ref> منطق در استفادههای قرآنی معنایی گسترده داشته و به معنای دلالت شیء بر معنای مقصود است و فراتر از کلام را شامل میشود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۳۵۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] از ظاهر آیه ۱۶ سوره نمل برداشت کرده است که پرندگان هم نطق دارند و مخالف مفسرانی است که گفتهاند پرندگان نطق ندارند و در آنجا به معجزه الهی به نطق آمدهاند.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۳۵۱.</ref> | ||
فهم زبان پرندگان توسط سلیمان را تنها از طریق [[معجزه|معجزه الهی]] دانستهاند. محمدجواد مغنیه عالم و مفسر شیعی معتقد است خداوند هر کدام از انبیای خود را به نوعی از معجزه اختصاص داده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> معجزه سلیمان علاوه بر تسخیر باد و [[جن|جنیان]]، فهم زبان برخی پرندگان و حشرات بوده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | فهم زبان پرندگان توسط سلیمان را تنها از طریق [[معجزه|معجزه الهی]] دانستهاند. محمدجواد مغنیه عالم و مفسر شیعی معتقد است خداوند هر کدام از انبیای خود را به نوعی از معجزه اختصاص داده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> معجزه سلیمان علاوه بر تسخیر باد و [[جن|جنیان]]، فهم زبان برخی پرندگان و حشرات بوده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | ||
براساس برخی روایات، باد صدای حیوانات را به گوش سلیمان میرساند. برخی تفاسیر این مطلب را باورپذیر دانستهاند؛ زیرا امروزه دستگاه تلفن و انواع تماسها این نوع مطالب را باورپذیر میکند.<ref>طیب، أطیب | براساس برخی روایات، باد صدای حیوانات را به گوش سلیمان میرساند. برخی تفاسیر این مطلب را باورپذیر دانستهاند؛ زیرا امروزه دستگاه تلفن و انواع تماسها این نوع مطالب را باورپذیر میکند.<ref>طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] عالم و مفسر شیعه معتقد است هیچ دلیلی وجود ندارد که داستان سلیمان و مور یا سلیمان و هدهد بر کنایه و مجاز و یا زبان حال و مانند آن حمل گردد؛ زیرا حفظ ظاهر آنها و حمل بر معنی حقیقی امکانپذیر است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۳۶.</ref> سخنگفتن سلیمان با حیوانات در شعر فارسی نیز بروز داشته است.<ref>عطار، الهی نامه، بخش دوم، «[https://ganjoor.net/attar/elahiname/ebkhsh2/sh5 حکایت سلیمان داود علیهما السلام با مور عاشق]»، سایت گنجور؛ اعتصامی، دیوان اشعار، «[https://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh81 شمارهٔ ۸۱ - سعی و عمل]»، گنجور.</ref> | ||
==فهم کلام مورچه== | ==فهم کلام مورچه== | ||
یکی از مواردی که قرآن از فهم زبان حیوانات توسط سلیمان نقل کرده، گفتار مورچهای است که به مورچههای دیگر میگوید وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش در حالی که متوجه نیستند آنها را نابود نکنند.<ref>طیب، أطیب | یکی از مواردی که قرآن از فهم زبان حیوانات توسط سلیمان نقل کرده، گفتار مورچهای است که به مورچههای دیگر میگوید وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش در حالی که متوجه نیستند آنها را نابود نکنند.<ref>طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> سلیمان از کلام مورچه تبسم کرد و خداوند را شکر کرد.<ref>طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref> [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] به این نکته توجه داده که صوت مورچه برای سلیمان مفهوم بود، به همین جهت در قران از تعبیر قول «مِن قَوْلِهَا» استفاده کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۳۳۶.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول|نظر کردن به درویشان مُنافیِّ بزرگی نیست{{سخ}} سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش<ref>حافظ، غزلیات، «[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh278 غزل شمارهٔ ۲۷۸]»، گنجور.</ref>|عرض=35%|رنگ پسزمینه=#c0c3f0|عنوان=[[حافظ شیرازی]]:|تراز=چپ}} | {{جعبه نقل قول|نظر کردن به درویشان مُنافیِّ بزرگی نیست{{سخ}} سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش<ref>حافظ، غزلیات، «[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh278 غزل شمارهٔ ۲۷۸]»، گنجور.</ref>|عرض=35%|رنگ پسزمینه=#c0c3f0|عنوان=[[حافظ شیرازی]]:|تراز=چپ}} | ||
این مورچه در خطاب به مورچههای دیگر دستور میدهد و از این دستور چنین برداشت شده که این مورچه ملکه مورچهها بوده است.<ref>طاهرینیا، «تکلم و | این مورچه در خطاب به مورچههای دیگر دستور میدهد و از این دستور چنین برداشت شده که این مورچه ملکه مورچهها بوده است.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفتوگوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> مورچه در این گفتار نسبت [[ظلم]] را از حضرت سلیمان(ع) و لشکریان نفی میکند و از حرف او چنین برداشت میشود حضرت سلیمان و لشکریان او، از روی آگاهی و عمد موجودات ضعیفی همچون مورچهها را پایمال نمیکردند.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفتوگوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۴.</ref> | ||
برخی مفسران معتقدند از این آیه برداشت میشود که مورچگان نیز درک، نِظام و گفتگو میان خود را دارد و امروزه علم نیز این را ثابت میکند و شناخت سلیمان از آن تنها توسط معجزه بوده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | برخی مفسران معتقدند از این آیه برداشت میشود که مورچگان نیز درک، نِظام و گفتگو میان خود را دارد و امروزه علم نیز این را ثابت میکند و شناخت سلیمان از آن تنها توسط معجزه بوده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | ||
==سخنگفتن با هدهد== | ==سخنگفتن با هدهد== | ||
داستان سخن گفتن سلیمان با هدهد از [[آیه ۲۰ سوره نمل|آیه ۲۰]] تا [[آیه ۲۸ سوره نمل|۲۸ سوره نمل]] آمده است. پرندگان در اطاعت سلیمان بودند. سلیمان متوجه عدم حضور هدهد گشت<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۰.</ref> و گفت که اگر هدهد برای غیبت خود دلیل موجهی نداشته باشد او را تنبیه شدید یا ذبح خواهد کرد. پس از مدتی نه چندان طولانی، هدهد بازگشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref> هدهد سخنان خود را برای ترغیب سلیمان و دلجویی از او، | داستان سخن گفتن سلیمان با هدهد از [[آیه ۲۰ سوره نمل|آیه ۲۰]] تا [[آیه ۲۸ سوره نمل|۲۸ سوره نمل]] آمده است. پرندگان در اطاعت سلیمان بودند. سلیمان متوجه عدم حضور هدهد گشت<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۰.</ref> و گفت که اگر هدهد برای غیبت خود دلیل موجهی نداشته باشد او را تنبیه شدید یا ذبح خواهد کرد. پس از مدتی نه چندان طولانی، هدهد بازگشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref> هدهد سخنان خود را برای ترغیب سلیمان و دلجویی از او، بهخاطر قبول عذرش چنین آغاز کرد که بر چیزی آگاهی یافته که سلیمان از آن بیاطلاع است.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفتوگوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> هدهد گزارشی از کشور سبأ که [[ملکه سبا|زنی بر آن حکومت میکرد]]، داد. هدهد حکومت آن زن را به قدرى منظم میداند كه از هر چيزى بهرهمند و برخوردار هستند.<ref>نجفی خمینی، تفسير آسان، ۱۳۹۸ق، ج۱۵، ص۵۳.</ref> | ||
هدهد آنان را چنین توصیف میکند که بر خورشید [[سجده]] میکنند و [[شیطان]] اعمالشان را زینت بخشیده و آنها را از راه راست بازداشته است.<ref>حسینی | هدهد آنان را چنین توصیف میکند که بر خورشید [[سجده]] میکنند و [[شیطان]] اعمالشان را زینت بخشیده و آنها را از راه راست بازداشته است.<ref>حسینی شاهعبدالعظیمی، تفسير اثناعشري، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۳۴.</ref> هدهد در ادامه برخی اوصاف خداوند را ذکر میکند.<ref>سوره نمل، آیه ۲۵-۲۶.</ref> از این سخنان هدهد برداشت کردهاند که این پرنده نسبت به خداوند شناخت و معرفت عمیق دارد؛ زیرا پرستش خورشید را مردود دانسته و آن را جزء وسوسههای شیطانی میداند.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفتوگوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> | ||
سلیمان نیز پس از بررسی کلام هدهد، هدهد را به همراه نامهای به آن دیار میفرستد.<ref>سوزه نمل، آیه۲۸.</ref> | سلیمان نیز پس از بررسی کلام هدهد، هدهد را به همراه نامهای به آن دیار میفرستد.<ref>سوزه نمل، آیه۲۸.</ref> |