ولایت فقیه (کتاب): تفاوت میان نسخهها
←محتوا
(←محتوا) |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
[[امام خمینی]] در ابتدای این کتاب ولایت فقیه را از موضوعاتی میداند که تصور آن موجب تصدیق خواهد بود از نظر او هرکس عقاید و احکام اسلامی | [[امام خمینی]] در ابتدای این کتاب ولایت فقیه را از موضوعاتی میداند که تصور آن موجب تصدیق خواهد بود از نظر او هرکس با عقاید و احکام اسلامی آشنایی مختصری داشته باشه چون به ولایت فقیه برسد و آن را تصور کند بیدرنگ آن را تصدیق خواهد کرد. به عقیده وی اینکه اسلام بدون حکومت و ناقص معرفی شده است از برنامههای استعمارگران است.<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۹.</ref> آیت الله خمینی ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را در امتداد ولایت پیامبر و امامان ترسیم میکند.<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۰.</ref> | ||
===دلایل لزوم تشکیل حکومت=== | ===دلایل لزوم تشکیل حکومت=== | ||
آیت الله خمینی در این کتاب برای تشکیل حکومت اسلامی در دوره [[غیبت امام زمان]](عج) دلایلی را آورده است: لزوم مؤسسات اجرایی<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۵</ref>، سنت و | آیت الله خمینی در این کتاب برای تشکیل حکومت اسلامی در دوره [[غیبت امام زمان]](عج) دلایلی را آورده است: لزوم مؤسسات اجرایی<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۵</ref>، سنت و رویّه [[پیامبر اسلام]](ص) در تشکیل حکومت و تعیین حاکم برای پس از خود<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۵</ref>، ضرورتِ استمرار اجرای<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۶.</ref> رویّه امیرالمؤمنین [[علی بن ابی طالب]](ع) در اداره حکومت<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۶.</ref>، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام که بسیاری از قوانین آن بدون حکومت قابل اجرا نیست<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۲۸.</ref>، احکام مالی از قبیل [[خمس]] و [[جزیه]] و [[خراج]] و [[زکات]]<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۳۱.</ref>، احکام دفاع ملی<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۳۳.</ref> و احکام اِحقاق حقوق و احکام جزائی<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۳۴.</ref> از جمله دلایل تشکیل حکومت اسلامی ذکر شده است. | ||
===استدلال به روایات=== | ===استدلال به روایات=== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
*امیرالمؤمنین(ع) میفرماید که رسول الله(ص) فرمود: «خدایا، جانشینان مرا رحمت کن.» و این سخن را سه بار تکرار فرمود. پرسیده شد کهای پیغمبر خدا، جانشینانت چه کسانی هستند. فرمود: «کسانی که بعد از من میآیند، حدیث مرا نقل میکنند، و آن را پس از من به مردم میآموزند.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۵۹.</ref> | *امیرالمؤمنین(ع) میفرماید که رسول الله(ص) فرمود: «خدایا، جانشینان مرا رحمت کن.» و این سخن را سه بار تکرار فرمود. پرسیده شد کهای پیغمبر خدا، جانشینانت چه کسانی هستند. فرمود: «کسانی که بعد از من میآیند، حدیث مرا نقل میکنند، و آن را پس از من به مردم میآموزند.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۵۹.</ref> | ||
*محمد بن یحیی میگوید از امام موسی بن جعفر | *محمد بن یحیی میگوید از امام [[امام موسی کاظم علیهالسلام|موسی بن جعفر(ع)]]شنیدم که میفرمود:«هرگاه فقیه مؤمنی بمیرد، [[فرشته|فرشتگان]] و نیز قطعات زمینی که بر آن به [[عبادت|پرستش]] خدا برمیخواسته و درهای آسمان که با اعمالش بدان فرا میرفته است بر او میگریند و در دژِ اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که هیچ چیز آن را ترمیم نمیکند، زیرا فقهای مؤمن دژهای اسلاماند، و برای اسلام نقش حصارشهر را برای شهر دارند.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۶۶.</ref> | ||
*رسول اکرم(ص) میفرماید: «فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند تا هنگامی که وارد دنیا نشده باشند. گفته شد:ای پیغمبر خدا، وارد شدنشان به دنیا چیست. میفرماید : پیروی کردن از قدرت حاکمه. بنابراین اگر چنان کردند، بایستی از آنها بر دینتان بترسید و پرهیز کنید.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۷۰.</ref> | *رسول اکرم(ص) میفرماید: «فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند تا هنگامی که وارد دنیا نشده باشند. گفته شد:ای پیغمبر خدا، وارد شدنشان به دنیا چیست. میفرماید : پیروی کردن از قدرت حاکمه. بنابراین اگر چنان کردند، بایستی از آنها بر دینتان بترسید و پرهیز کنید.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۷۰.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
*امام صادق(ع) میفرماید: «از حکم کردن بپرهیزید زیرا حکومت فقط برای امامی است که عالم به قضاوت و عادل در میان مسلمانان باشد، برای پیغمبر است یا وصی پیغمبر.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۷۷.</ref> | *امام صادق(ع) میفرماید: «از حکم کردن بپرهیزید زیرا حکومت فقط برای امامی است که عالم به قضاوت و عادل در میان مسلمانان باشد، برای پیغمبر است یا وصی پیغمبر.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۷۷.</ref> | ||
*اسحاق بن یعقوب نامهای برای حضرت ولی عصر(عج) مینویسد، و از مشکلاتی که برایش رخ داده سؤال میکند. و محمد بن عثمان | *اسحاق بن یعقوب نامهای برای حضرت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|ولی عصر(عج)]] مینویسد، و از مشکلاتی که برایش رخ داده سؤال میکند. و [[محمد بن عثمان عمری]]، نماینده آن حضرت، نامه را میرساند. جواب نامه به خط مبارک صادر میشود که «... در حوادث و پیشامدها به راویانِ احادیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من برشمایند، و من حجتِ خدایم...».<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۷۹.</ref> | ||
*عمر بن حنظله میگوید از امام صادق(ع) درباره دو نفر از دوستانمان که نزاعی بینشان بود در مورد [[قرض]] یا میراث، به قُضات حکومت جور برای رسیدگی مراجعه کرده بودند سؤال کردم آیا این کار رواست؟ فرمود «هر که در مورد دعاوی حق یا دعاوی ناحق به ایشان مراجعه کند، در حقیقت به طاغوت مراجعه کرده باشد؛ هر چه را که به حکم آنها بگیرد در حقیقت به طور حرام میگیرد گرچه | *عمر بن حنظله میگوید از امام صادق(ع) درباره دو نفر از دوستانمان که نزاعی بینشان بود در مورد [[قرض]] یا میراث، به قُضات حکومت جور برای رسیدگی مراجعه کرده بودند سؤال کردم آیا این کار رواست؟ فرمود «هر که در مورد دعاوی حق یا دعاوی ناحق به ایشان مراجعه کند، در حقیقت به [[طاغوت]] مراجعه کرده باشد؛ هر چه را که به حکم آنها بگیرد در حقیقت به طور حرام میگیرد گرچه آنچه را دریافت میکند حقِ ثابتِ او باشد؛ زیرا که آن را به حکم و با رأی طاغوت و آن قدرتی گرفته که خدا دستور داده به آن کافر شود. خدای تعالی میفرماید[[آیه ۶۰ سوره نساء]] " يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ" پرسیدم چه باید بکنند. فرمود : باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده و در حلال و حرام ما مطالعه نموده و صاحبنظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است. بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند؛ زیرا که من او را حاکم بر شما قرار داده ام.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۸۹.</ref> | ||
===انتقاد از آخوندهای درباری=== | ===انتقاد از آخوندهای درباری=== | ||
در بخش دیگری از این کتاب، امام خمینی از اصلاح و تصفیه حوزههای علمیه سخن گفته است او از روحانیان وابسته به دربار انتقاد میکند و میگوید که «اینها را باید رسوا کرد، تا اگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند، ساقط شوند. اگر اینها در اجتماع ساقط نشوند امام زمان را ساقط | در بخش دیگری از این کتاب، امام خمینی از اصلاح و تصفیه [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] سخن گفته است او از روحانیان وابسته به دربار(رژیم پهلوی) انتقاد میکند و میگوید که «اینها را باید رسوا کرد، تا اگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند، ساقط شوند. اگر اینها در اجتماع ساقط نشوند امام زمان را ساقط میکنند، اسلام را ساقط میکنند. باید جوانهای ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایی که به نام فقهای اسلام، به اسم علماء اسلام این طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد میکنند باید برداشته شود. من نمیدانم جوانهای ما در ایران مردهاند؟ کجا هستند؟ ما که بودیم این طور نبود؟ چرا عمامههای اینها را برنمیدارند؟ من نمیگویم بکشند؟! اینها قابل کشتن نیستند، لکن عمامه از سرشان بردارید.»<ref>خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴ش.، ص۱۴۸.</ref> | ||
==واکنشها== | ==واکنشها== |