پرش به محتوا

شیخ‌الاسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵: خط ۵:
لقب شیخ الاسلام، اولین بار در اواخر قرن چهارم هجری قمری، به عنوان منصبی دینی در [[خراسان]] به کار رفته است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج ۱۰، ص ۱۵۷.</ref> در قرن پنجم، اسماعیل بن رحمن، رییس [[فقها|فقهای]] [[شافعی]] در [[خراسان]] را شیخ الاسلام خوانده‌اند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج ۱۰، ص ۱۵۷.</ref> در قرن ششم، به فقهای مقبول عامه در [[مصر]] و [[شامات]]، شیخ الاسلام می‌گفتند. شیخ الاسلام در میان [[اهل سنت]]، به علمای بلندپایه گفته می‌شده؛ از جمله [[فخرالدین رازی]] در قرن ششم هجری قمری.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج ۱۰، ص ۱۵۷.</ref>
لقب شیخ الاسلام، اولین بار در اواخر قرن چهارم هجری قمری، به عنوان منصبی دینی در [[خراسان]] به کار رفته است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج ۱۰، ص ۱۵۷.</ref> در قرن پنجم، اسماعیل بن رحمن، رییس [[فقها|فقهای]] [[شافعی]] در [[خراسان]] را شیخ الاسلام خوانده‌اند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج ۱۰، ص ۱۵۷.</ref> در قرن ششم، به فقهای مقبول عامه در [[مصر]] و [[شامات]]، شیخ الاسلام می‌گفتند. شیخ الاسلام در میان [[اهل سنت]]، به علمای بلندپایه گفته می‌شده؛ از جمله [[فخرالدین رازی]] در قرن ششم هجری قمری.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج ۱۰، ص ۱۵۷.</ref>


شیخ الاسلام به معنای [[مفتی]] اصلی حکومت و رییس سلسله‌ مراتب علما، اولین بار در [[حکومت عثمانی]] که مذهب رسمی آن [[حنفی|سنی حنفی]] بود به کار رفت و به تدریج قدرت و نفوذ یافت.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref> شیخ الاسلام در حکومت عثمانی، عهده‌دار صدور فتوا و آرای حقوقی مبتنی بر [[فقه]] اسلامی بود.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref> صاحبان این سمت در حکومت عثمانی در حوالی قرن دهم هجری، مواضعی مستقل و گاه موضعی مخالف حکومت عثمانی داشتند، اما این استقلال به تدریج به همراهی با امپراتوری عثمانی انجامید و در اواخر عمر دولت عثمانی، نفوذ آن به کمترین حد خود رسید.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref>
شیخ الاسلام به معنای [[مفتی]] اصلی حکومت و رییس سلسله‌ مراتب علما، اولین بار در [[حکومت عثمانی]] که مذهب رسمی آن [[حنفی|سنی حنفی]] بود به کار رفت و به تدریج قدرت و نفوذ یافت.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref> شیخ الاسلام در حکومت عثمانی، عهده‌دار صدور فتوا و آرای حقوقی مبتنی بر [[فقه]] اسلامی بود.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref> صاحبان این سمت در حکومت عثمانی در حوالی قرن دهم هجری قمری، مواضعی مستقل و گاه موضعی مخالف حکومت عثمانی داشتند، اما این استقلال به تدریج به همراهی با امپراتوری عثمانی انجامید و در اواخر عمر دولت عثمانی، نفوذ آن به کمترین حد خود رسید.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۳.</ref>


هر چند لقب شیخ الاسلام در ایران از قرن چهارم رایج بود، اما اولین بار که به معنای بالاترین مقام دینی پایتخت و شهرهای بزرگ به کار رفت، در دولت [[شیعه|شیعی]] [[صفویه]] بود. شیخ الاسلام، معمولا از سوی سلطان منصوب می‌شد.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref>
هر چند لقب شیخ الاسلام در ایران از قرن چهارم قمری رایج بود، اما اولین بار که به معنای بالاترین مقام دینی پایتخت و شهرهای بزرگ به کار رفت، در دولت [[شیعه|شیعی]] [[صفویه]] بود. شیخ الاسلام، معمولا از سوی سلطان منصوب می‌شد.<ref>دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref>


منصب شیخ الاسلامی، علاوه بر ایران و عثمانی در نقاط دیگر جهان اسلام مانند هندوستان هم کاربرد داشته است. ابن بطوطه، از منصب شیخ الاسلامی در دستگاه حکومتی چین خبر داده است که از سوی امپراتور مغولی چین نصب می‌شده است.<ref>محمدعلی رنجبر، شیخ الاسلام و تکامل جامعه اسلامی، ص ۱۵۸.</ref>
منصب شیخ الاسلامی، علاوه بر ایران و عثمانی در نقاط دیگر جهان اسلام مانند هندوستان هم کاربرد داشته است. ابن بطوطه، از منصب شیخ الاسلامی در دستگاه حکومتی چین خبر داده است که از سوی امپراتور مغولی چین نصب می‌شده است.<ref>محمدعلی رنجبر، شیخ الاسلام و تکامل جامعه اسلامی، ص ۱۵۸.</ref>
۱۸٬۳۳۸

ویرایش