ضامن آهو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{شعر جدید' به '{{شعر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''ضامن آهو''' از [[القاب امام رضا(ع)]] که برگرفته از داستان معروفی نزد عامه [[شیعیان]] است. بر اساس این داستان، امام رضا(ع) آهویی را که در دام شکارچی اسیر شده بود، ضمانت میکند تا آهو برود، به فرزندش شیر بدهد و برگردد. این ماجرا بدین صورت، در منابع [[روایات|روایی]] درباره امام رضا(ع) نیامده، بلکه درباره [[پیامبر(ص)]] و دیگر [[امامان شیعه|امامان]] نقل شده است؛ با این حال، تنها امام رضا به ضامن آهو شهرت یافته است تا آنجا که در مناطقی چون ایران و شبه قاره [[هند]]، امام رضا به امام ضامن و ضامن آهو مشهور است. ماجرای مشهورِ ضمانت آهو توسط امام رضا، ترکیبی از چند داستان و روایت مختلف است؛ چراکه در منابع، گزارشهایی درباره پناهنده شدن آهو به [[حرم امام رضا(ع)]] وجود دارد. | '''ضامن آهو''' از [[القاب امام رضا(ع)]] که برگرفته از داستان معروفی نزد عامه [[شیعیان]] است. بر اساس این داستان، امام رضا(ع) آهویی را که در دام شکارچی اسیر شده بود، ضمانت میکند تا آهو برود، به فرزندش شیر بدهد و برگردد. این ماجرا بدین صورت، در منابع [[روایات|روایی]] درباره امام رضا(ع) نیامده، بلکه درباره [[پیامبر(ص)]] و دیگر [[امامان شیعه|امامان]] نقل شده است؛ با این حال، تنها امام رضا به ضامن آهو شهرت یافته است تا آنجا که در مناطقی چون ایران و شبه قاره [[هند]]، امام رضا به امام ضامن و ضامن آهو مشهور است. ماجرای مشهورِ ضمانت آهو توسط امام رضا، ترکیبی از چند داستان و روایت مختلف است؛ چراکه در منابع، گزارشهایی درباره پناهنده شدن آهو به [[حرم امام رضا(ع)]] وجود دارد. | ||
== ماجرای مشهور ضمانت آهو == | ==ماجرای مشهور ضمانت آهو== | ||
داستان مشهور درباره ضمانت آهو توسط امام رضا(ع) چنین است که روزی صیادی در بیابان آهویی را دنبال میکند. اتفاقاً امام رضا(ع) در آن نواحی بوده است و آهو به امام پناه میبرد، امام حاضر میشود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمیپذیرد. در این هنگام آهو به زبان میآید و به امام میگوید من دو بچه شیرخوار دارم که گرسنهاند و چشم بهراهاند و شما ضمانت مرا بکنید تا بروم و آنها را شیر دهم و برگردم. امام هم ضمانت آهو را میکند و آهو میرود و بهسرعت برمیگردد، شکارچی که این [[وفای به عهد]] آهو را میبیند و وقتی میفهمد که ضامن آهو، امام(ع) است، منقلب میشود و آهو را آزاد میکند.<ref>میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۳۹۱ش.</ref> | داستان مشهور درباره ضمانت آهو توسط امام رضا(ع) چنین است که روزی صیادی در بیابان آهویی را دنبال میکند. اتفاقاً امام رضا(ع) در آن نواحی بوده است و آهو به امام پناه میبرد، امام حاضر میشود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمیپذیرد. در این هنگام آهو به زبان میآید و به امام میگوید من دو بچه شیرخوار دارم که گرسنهاند و چشم بهراهاند و شما ضمانت مرا بکنید تا بروم و آنها را شیر دهم و برگردم. امام هم ضمانت آهو را میکند و آهو میرود و بهسرعت برمیگردد، شکارچی که این [[وفای به عهد]] آهو را میبیند و وقتی میفهمد که ضامن آهو، امام(ع) است، منقلب میشود و آهو را آزاد میکند.<ref>میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۳۹۱ش.</ref> | ||
=== مکان داستان === | ===مکان داستان=== | ||
گفته شده ماجرای ضمانت برای آهو در سفر [[امام رضا(ع)]] از [[مدینه]] به [[مرو]] رخ داده است. این اتفاق در مکانی در حد فاصل [[سمنان]] – [[دامغان]] روی داده است و این منطقه با نام آهوان شناخته میشود.<ref>حقیقت، آهوان، ۱۳۴۶ش.</ref> گفته شده است آهوان، جایی است که امام هشتم(ع) ضامن آهو شد و به این جهت آنجا را آهوان نامیدهاند''.<ref>نفیسی، فرهنگنامه پارسی، ج۱، ص۱۹۰.؛ حقیقت، تاریخ سمنان، ص۴۵.</ref> در وجه تسمیه این منطقه به آهوان، نقلهای دیگری نیز مطرح است.<ref group="یادداشت"> چون حضرت رضا(ع) به نواحی دامغان که درحال حاضر به آهوان مشهوراست رسید، چند آهو به خدمت آن حضرت رسیدند و عرض کردند یابن رسول الله! مخالفان قصد کشتن شما را دارند خوب است که باز گردید. آن حضرت فرمود: از اجل نتوان گریخت و برای آنها دعای خیر فرمود و بدین جهت آن محل را '''آهوان''' میگویند. میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۳۹۱ش.</ref> | گفته شده ماجرای ضمانت برای آهو در سفر [[امام رضا(ع)]] از [[مدینه]] به [[مرو]] رخ داده است. این اتفاق در مکانی در حد فاصل [[سمنان]] – [[دامغان]] روی داده است و این منطقه با نام آهوان شناخته میشود.<ref>حقیقت، آهوان، ۱۳۴۶ش.</ref> گفته شده است آهوان، جایی است که امام هشتم(ع) ضامن آهو شد و به این جهت آنجا را آهوان نامیدهاند''.<ref>نفیسی، فرهنگنامه پارسی، ج۱، ص۱۹۰.؛ حقیقت، تاریخ سمنان، ص۴۵.</ref> در وجه تسمیه این منطقه به آهوان، نقلهای دیگری نیز مطرح است.<ref group="یادداشت"> چون حضرت رضا(ع) به نواحی دامغان که درحال حاضر به آهوان مشهوراست رسید، چند آهو به خدمت آن حضرت رسیدند و عرض کردند یابن رسول الله! مخالفان قصد کشتن شما را دارند خوب است که باز گردید. آن حضرت فرمود: از اجل نتوان گریخت و برای آنها دعای خیر فرمود و بدین جهت آن محل را '''آهوان''' میگویند. میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۳۹۱ش.</ref>'' | ||
== اصالت داستان== | ==اصالت داستان== | ||
داستان ضامن شدن امام رضا(ع) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد؛<ref> برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵. </ref> در مقابل، گزارشهای گوناگونی درباره ضمانت و حمایت [[پیامبر(ص)]] و امامان(ع) از آهو آمده است که قدر مشترک این روایات آن است که آهویی ماده که به دام صیادی گرفتار شده است، از پیامبر یا امام میخواهد که ضامن او شود تا او رفته و به فرزند خود شیر بدهد و باز گردد. در غالب این گزارشها آمده است که صیاد هنگام بازگشت آهو، آن را رها کردهاست.{{مدرک}} | داستان ضامن شدن امام رضا(ع) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد؛<ref> برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵. </ref> در مقابل، گزارشهای گوناگونی درباره ضمانت و حمایت [[پیامبر(ص)]] و امامان(ع) از آهو آمده است که قدر مشترک این روایات آن است که آهویی ماده که به دام صیادی گرفتار شده است، از پیامبر یا امام میخواهد که ضامن او شود تا او رفته و به فرزند خود شیر بدهد و باز گردد. در غالب این گزارشها آمده است که صیاد هنگام بازگشت آهو، آن را رها کردهاست.{{مدرک}} | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
به نظر میرسد داستان مشهور درباره امام رضا(ع)، ترکیبی از چند داستان و روایت با یکدیگر باشد. چراکه در منابع روایی، گزارشهایی درباره پناهنده شدن آهو به حرم امام رضا(ع) آمده است. محتمل است این روایتها و گزارشها و آنچه که در مورد ضمانت آهو توسط پیامبر و امامان نقل شده است، در مشهور شدن امام رضا به این لقب تأثیر گذاشته باشد. این لقب چندین قرن قدمت دارد. قدیمیترین اثری که به پناهندهشدن آهویی به امام رضا و ضمان آن حضرت از آهو اشاره دارد، یک بیت از یک قصیده طولانی از [[ابن حماد]]، [[فقیه]] و محدث و شاعر [[امامی]] قرن چهارم است. [[ابن شهر آشوب]]، از دانشمندان قرن ششم، به داستان پناهنده شدن یک ماده آهو به امام رضا (ع) اشاره کرده و این بیت از قصیده ابن حماد را به عنوان شاهد ذکر کرده است. این ماجرا امروزه به صورت گسترده در بین شیعیان ایران رواج دارد.<ref>برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا (ع)، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵. </ref> | به نظر میرسد داستان مشهور درباره امام رضا(ع)، ترکیبی از چند داستان و روایت با یکدیگر باشد. چراکه در منابع روایی، گزارشهایی درباره پناهنده شدن آهو به حرم امام رضا(ع) آمده است. محتمل است این روایتها و گزارشها و آنچه که در مورد ضمانت آهو توسط پیامبر و امامان نقل شده است، در مشهور شدن امام رضا به این لقب تأثیر گذاشته باشد. این لقب چندین قرن قدمت دارد. قدیمیترین اثری که به پناهندهشدن آهویی به امام رضا و ضمان آن حضرت از آهو اشاره دارد، یک بیت از یک قصیده طولانی از [[ابن حماد]]، [[فقیه]] و محدث و شاعر [[امامی]] قرن چهارم است. [[ابن شهر آشوب]]، از دانشمندان قرن ششم، به داستان پناهنده شدن یک ماده آهو به امام رضا (ع) اشاره کرده و این بیت از قصیده ابن حماد را به عنوان شاهد ذکر کرده است. این ماجرا امروزه به صورت گسترده در بین شیعیان ایران رواج دارد.<ref>برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا (ع)، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵. </ref> | ||
=== ضمانت کردن دیگر معصومان برای آهو === | ===ضمانت کردن دیگر معصومان برای آهو=== | ||
در روایتی درباره ضمانت کردن پیامبر(ص) برای آهو آمده است: | در روایتی درباره ضمانت کردن پیامبر(ص) برای آهو آمده است: | ||
:روزی حضرت رسول(ص) از محلی عبور میفرمود، در این هنگام آهوئی که در دامی گیر کرده بود به آن جناب شکایت برد، آهو گفت: یا رسول اللَّه من کودکی دارم که احتیاج به شیر من دارد، من اکنون در این دام گرفتارم و کودکم گرسنه مانده است، اینک مرا از این دام برهان تا کودک خود را شیر دهم. حضرت فرمود: من چگونه تو را آزاد کنم و حال اینکه صاحب دام اکنون در اینجا نیست، آهو گفت: شما مرا رها کنید من پس از اینکه کودکم را شیر دادم مراجعت خواهم کرد، پیغمبر(ص) به این شرط او را از دام صیاد رهانید، و در آن جا توقف فرمود تا آهو مراجعت کرد، در این هنگام صاحب دام نیز از راه رسید، حضرت از آهو شفاعت نمود، صیاد نیز او را رها کرد، پس از این مردم این محل را مسجدی ساختند.<ref> طبرسی، زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (ترجمه إعلام الوری)، ص۳۷. </ref> | :روزی حضرت رسول(ص) از محلی عبور میفرمود، در این هنگام آهوئی که در دامی گیر کرده بود به آن جناب شکایت برد، آهو گفت: یا رسول اللَّه من کودکی دارم که احتیاج به شیر من دارد، من اکنون در این دام گرفتارم و کودکم گرسنه مانده است، اینک مرا از این دام برهان تا کودک خود را شیر دهم. حضرت فرمود: من چگونه تو را آزاد کنم و حال اینکه صاحب دام اکنون در اینجا نیست، آهو گفت: شما مرا رها کنید من پس از اینکه کودکم را شیر دادم مراجعت خواهم کرد، پیغمبر(ص) به این شرط او را از دام صیاد رهانید، و در آن جا توقف فرمود تا آهو مراجعت کرد، در این هنگام صاحب دام نیز از راه رسید، حضرت از آهو شفاعت نمود، صیاد نیز او را رها کرد، پس از این مردم این محل را مسجدی ساختند.<ref> طبرسی، زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (ترجمه إعلام الوری)، ص۳۷. </ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
شبیه به همین داستان درباره [[امام سجاد(ع)]] نیز نقل شده است که طبق آن هنگامی که امام سجاد(ع) به [[مکه]] میرفت آهویی به نزد ایشان آمد و تقاضای ضمانت کرد {{یاد|روایت شده که علی بن الحسین علیهالسلام در یکی از سفرها با عدّهای به مکه میرفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت ایستاد، با چشمانی پر از اشک به زین العابدین(ع) شکایت کرد. آن حضرت به همسفران خود فرمود: فهمیدید این آهو چه گفت؟ گفتند: خدا و پیغمبر و امام بهتر میدانند، فرمود: این آهو میگوید: من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچه ای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا ندادهاند. امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچهاش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت. علی بن الحسین(ع) فرمود: نفهمیدید آن آهو چه میگفت؟ گفتند: نه، فرمود: در حق ما دعا میکرد.(مسعودی، اثبات الوصیه، ص۳۲۴.)}} و نیز مشابه همین داستان درباره [[امام صادق(ع)]] آمده است که در آن آهویی نر به نزد امام میآید و از او میخواهد که برای آزادی همسرش اقدام کند.{{یاد|امام صادق(ع) سوار شد مرد بلخی نیز در خدمت آن جناب... وارد بیابان شدیم... تا رسیدیم به یک آهو که پیش آمد و با دم خود اظهار عجز و احتیاج میکرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود مینمود. امام فرمود انشاءالله انجام میدهم آهو راه خود را در پیش گرفت. بلخی گفت امروز چیز عجیبی دیدیم آهو چه میخواست؟ فرمود به من پناهنده شد گفت یکی از صیادهای مدینه همسرش را صید کرده دو بره کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم... سپس امام برگشت ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۷، ص: ۱۱۲)}} | شبیه به همین داستان درباره [[امام سجاد(ع)]] نیز نقل شده است که طبق آن هنگامی که امام سجاد(ع) به [[مکه]] میرفت آهویی به نزد ایشان آمد و تقاضای ضمانت کرد {{یاد|روایت شده که علی بن الحسین علیهالسلام در یکی از سفرها با عدّهای به مکه میرفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت ایستاد، با چشمانی پر از اشک به زین العابدین(ع) شکایت کرد. آن حضرت به همسفران خود فرمود: فهمیدید این آهو چه گفت؟ گفتند: خدا و پیغمبر و امام بهتر میدانند، فرمود: این آهو میگوید: من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچه ای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا ندادهاند. امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچهاش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت. علی بن الحسین(ع) فرمود: نفهمیدید آن آهو چه میگفت؟ گفتند: نه، فرمود: در حق ما دعا میکرد.(مسعودی، اثبات الوصیه، ص۳۲۴.)}} و نیز مشابه همین داستان درباره [[امام صادق(ع)]] آمده است که در آن آهویی نر به نزد امام میآید و از او میخواهد که برای آزادی همسرش اقدام کند.{{یاد|امام صادق(ع) سوار شد مرد بلخی نیز در خدمت آن جناب... وارد بیابان شدیم... تا رسیدیم به یک آهو که پیش آمد و با دم خود اظهار عجز و احتیاج میکرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود مینمود. امام فرمود انشاءالله انجام میدهم آهو راه خود را در پیش گرفت. بلخی گفت امروز چیز عجیبی دیدیم آهو چه میخواست؟ فرمود به من پناهنده شد گفت یکی از صیادهای مدینه همسرش را صید کرده دو بره کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم... سپس امام برگشت ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۷، ص: ۱۱۲)}} | ||
[[پرونده:پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو.jpg|150px|بندانگشتی|پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو]] | [[پرونده:پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو.jpg|150px|بندانگشتی|پوستر انیمیشن آقای مهربان با مضمون ضامن آهو]] | ||
=== پناه بردن آهو به حرم امام رضا(ع) === | ===پناه بردن آهو به حرم امام رضا(ع)=== | ||
[[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا]] داستانی را نقل میکند که پس از [[شهادت]] امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار [[حرم امام رضا(ع)]] پناه میبرد. [[شیخ صدوق|صدوق]] مینویسد:{{سخ}} | [[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا]] داستانی را نقل میکند که پس از [[شهادت]] امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار [[حرم امام رضا(ع)]] پناه میبرد. [[شیخ صدوق|صدوق]] مینویسد:{{سخ}} | ||
''ابو منصور بن عبد الرزاق... گفت... در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد ([[حرم امام رضا(ع)|مرقد امام رضا]]) نداشتم و در راه، به غارت زائران میپرداختم، لباسها، خرجی، نامهها و حوالههایشان را به زور از آنان میستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو میدوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمیشد.''{{سخ}} | ''ابو منصور بن عبد الرزاق... گفت... در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد ([[حرم امام رضا(ع)|مرقد امام رضا]]) نداشتم و در راه، به غارت زائران میپرداختم، لباسها، خرجی، نامهها و حوالههایشان را به زور از آنان میستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو میدوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمیشد.''{{سخ}} | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[علامه مجلسی|مجلسی]] در [[بحار الانوار]]، گزارش دیگری نیز با همین مضمون آورده است که طبق آن در زمان [[سلطان سنجر]]، فرزند سلطان که بیمار بود به شکار رفته بود. آهو به حرم پناه میبرد و شاه زاده با دیدن این صحنه خود را به روی قبر میاندازد و شفا مییابد. در اثر این شفا، سلطان سنجر بارگاهی بر روی قبر میسازد.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۹۸ق، ج۴۸، ص۳۲۸. </ref> | [[علامه مجلسی|مجلسی]] در [[بحار الانوار]]، گزارش دیگری نیز با همین مضمون آورده است که طبق آن در زمان [[سلطان سنجر]]، فرزند سلطان که بیمار بود به شکار رفته بود. آهو به حرم پناه میبرد و شاه زاده با دیدن این صحنه خود را به روی قبر میاندازد و شفا مییابد. در اثر این شفا، سلطان سنجر بارگاهی بر روی قبر میسازد.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۹۸ق، ج۴۸، ص۳۲۸. </ref> | ||
== در شعر و هنر فارسی == | ==در شعر و هنر فارسی== | ||
[[پرونده:ضامن آهو.jpg|بندانگشتی|200px|ضامن آهو اثر [[محمود فرشچیان]]]] | [[پرونده:ضامن آهو.jpg|بندانگشتی|200px|ضامن آهو اثر [[محمود فرشچیان]]]] | ||
داستان ضمانت آهو در شعر و هنر فارسی حضوری پر رنگ دارد. شیعیان ایرانی آثار نگارگری متعددی با این مضمون آفریدهاند. مشهورترین این آثار [[ضامن آهو (تابلو)|تابلوی ضامن آهو]] اثر [[محمود فرشچیان]] نقاش و مینیاتوریست ایرانی است.{{مدرک}} | داستان ضمانت آهو در شعر و هنر فارسی حضوری پر رنگ دارد. شیعیان ایرانی آثار نگارگری متعددی با این مضمون آفریدهاند. مشهورترین این آثار [[ضامن آهو (تابلو)|تابلوی ضامن آهو]] اثر [[محمود فرشچیان]] نقاش و مینیاتوریست ایرانی است.{{مدرک}} | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
چو شد معجز نما [[امام رضا(ع)|مولای ثامن]]\\ملقب کشت آن حضرت به ضامن | چو شد معجز نما [[امام رضا(ع)|مولای ثامن]]\\ملقب کشت آن حضرت به ضامن | ||
}} | }} | ||
=== | ===پویانمایی آقای مهربان=== | ||
در سال ۱۳۹۱ش | در [[سال ۱۳۹۱ هجری شمسی|سال ۱۳۹۱ش]] پویانمایی آقای مهربان، با الهام از داستان رایج درباره ضمانت آهو توسط امام رضا(ع) در ایران و به زبان فارسی ساخته شد. این فیلم چندین بار از تلویزیون ایران پخش شده است.<ref>[http://shabestan.ir/detail/News/177295 انیمیشن آقای مهربان شب میلاد امام رضا از شبکه پویا پخش میشود]، خبرگزاری شبستان.</ref> این اثر تندیس طلایی و جایزه نقدی هشتمین جشنواره پویانمایی را در بخش دینی از آن خود کرد.<ref>[https://www.isna.ir/news/91122013111/%D8%AA%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B3-%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%86-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86 تندیس طلایی هشتمین جشنواره پویانمایی به انیمیشن «آقای مهربان» رسید]، خبرگزاری ایسنا.</ref> | ||
== پانویس == | === پویانمایی بچه زرنگ === | ||
این پویانمایی در جشنواره فیلم فجر [[سال ۱۴۰۱ هجری شمسی|سال ۱۴۰۱ش]] اکران شد. بخشی از داستان این اثر در جنگل و یک آهو رقم میخورد که از جریان ضمانت آهو توسط امام رضا(ع) الهام گرفته شده است.<ref>[https://www.filimo.com/shot/141337/%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%86-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B2%D8%B1%D9%86%DA%AF/ «معرفی انیمیشن بچه زرنگ»]، سایت فیلیمو.</ref> [[شهریور (ماه)|شهریور ماه]] [[سال ۱۴۰۳ هجری شمسی|۱۴۰۳ش]]، اکران این پویانمایی در سینماهای [[اسرائیل|فلسطین اشغالی]] به عنوان خبری جنجالی مطرح شده است.<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/992909/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B2%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «ماجرای اکران فیلم «بچه زرنگ» در اسرائیل چیست؟»]، سایت خبری عصر ایران.</ref> | |||
==پانویس== | |||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
خط ۶۵: | خط ۶۸: | ||
* صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، تهران، جهان، ۱۳۷۸ق. | * صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، تهران، جهان، ۱۳۷۸ق. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (ترجمه إعلام الوری)، ترجمه عزیزالله عطاردی قوچانی، تهران، اسلامیه. | * طبرسی، فضل بن حسن، زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (ترجمه إعلام الوری)، ترجمه عزیزالله عطاردی قوچانی، تهران، اسلامیه. | ||
* [https://www.asriran.com/fa/news/992909/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B2%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «ماجرای اکران فیلم «بچه زرنگ» در اسرائیل چیست؟»]، سایت خبری عصر ایران، تاریخ درج مطلب ۶ شهریور ۱۴۰۳ش، تاریخ بازدید ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ش. | |||
* مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام (ترجمه بحار)، ترجمه موسی خسروی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۸ق. | * مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام (ترجمه بحار)، ترجمه موسی خسروی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۸ق. | ||
* مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة، ترجمه محمد جواد نجفی، تهران: اسلامیه. | * مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة، ترجمه محمد جواد نجفی، تهران: اسلامیه. | ||
* [https://www.filimo.com/shot/141337/%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%86-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B2%D8%B1%D9%86%DA%AF/ «معرفی انیمیشن بچه زرنگ»]، سایت فیلیمو، تاریخ بازدید ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ش. | |||
* میرآقایی، سید هادی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، فرهنگ مردم، پاییز و زمستان ۱۳۹۱ش، شماره ۴۳ و ۴۴. | * میرآقایی، سید هادی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، فرهنگ مردم، پاییز و زمستان ۱۳۹۱ش، شماره ۴۳ و ۴۴. | ||
* نفیسی، سعید، فرهنگنامه پارسی. | * نفیسی، سعید، فرهنگنامه پارسی. |