عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخهها
←مفهومشناسی
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) |
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[کلام اسلامی|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|حکمای مسلمان]] بر اساس مبانی و اصولشان، تعریفهای مختلفی از عصمت ارائه دادهاند که برخی از آنها عبارتند از: | [[کلام اسلامی|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|حکمای مسلمان]] بر اساس مبانی و اصولشان، تعریفهای مختلفی از عصمت ارائه دادهاند که برخی از آنها عبارتند از: | ||
*'''تعریف متکلمان''': متکلمان عدلیه ([[امامیه]]<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۸؛ سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، باب الحادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۹.</ref> و [[معتزله]]<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۵۲۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲ و ۳۱۳.</ref>) عصمت را براساس [[قاعده لطف|لطف]] تعریف کردهاند.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۲.</ref> براین اساس، عصمت عبارت است از لطفی که خدا به بنده خود عطا میکند و او به واسطه آن، کار قبیح یا گناه انجام نمیدهد.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، باب الحادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۹؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳.</ref> [[اشاعره]] عصمت را به نیافریدن گناه در شخص معصوم از سوی خدا تعریف کردهاند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲ و ۳۱۳.</ref> | *'''تعریف متکلمان''': متکلمان عدلیه ([[امامیه]]<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۸؛ سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، باب الحادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۹.</ref> و [[معتزله]]<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۵۲۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲ و ۳۱۳.</ref>) عصمت را براساس [[قاعده لطف|لطف]] تعریف کردهاند.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۲.</ref> براین اساس، عصمت عبارت است از لطفی که خدا به بنده خود عطا میکند و او به واسطه آن، کار قبیح یا گناه انجام نمیدهد.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۲۶؛ علامه حلی، باب الحادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۹؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳.</ref> [[اشاعره]] عصمت را به نیافریدن گناه در شخص معصوم از سوی خدا تعریف کردهاند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱۲ و ۳۱۳.</ref> | ||
*'''تعریف فلاسفه''': حکمای مسلمان، عصمت را به ملکه نفسانی{{یاد|ملکه نفسانی، حالت ثابت نفسانی است که در روح انسان نفوذ کرده و به راحتی از بین نمیرود.(جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۱۰۱)}} تعریف کردهاند که با وجود آن از صاحب عصمت، گناهی سر نمیزند.<ref>طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۳۶۹؛ | *'''تعریف فلاسفه''': حکمای مسلمان، عصمت را به ملکه نفسانی{{یاد|ملکه نفسانی، حالت ثابت نفسانی است که در روح انسان نفوذ کرده و به راحتی از بین نمیرود.(جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۱۰۱)}} تعریف کردهاند که با وجود آن از صاحب عصمت، گناهی سر نمیزند.<ref>طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۳۶۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲؛ جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۷.</ref> | ||
در فرهنگ اسلامی برای بیان مفهوم عصمت پیامبران از کلماتی مانند تنزیه{{یاد|چنانکه نام کتاب سید مرتضی درباره عصمت انبیا و ائمه «تنزیه الانبیاء» است و در کتاب الذریعة، از چهار کتاب دیگر با این عنوان نام برده شده است.(آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۵۶.)}}، توفیق، صدق و امانت نیز استفاده شده است.<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۲۷-۳۰.</ref> | در فرهنگ اسلامی برای بیان مفهوم عصمت پیامبران از کلماتی مانند تنزیه{{یاد|چنانکه نام کتاب سید مرتضی درباره عصمت انبیا و ائمه «تنزیه الانبیاء» است و در کتاب الذریعة، از چهار کتاب دیگر با این عنوان نام برده شده است.(آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۵۶.)}}، توفیق، صدق و امانت نیز استفاده شده است.<ref>یوسفیان و شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۲۷-۳۰.</ref> |