سخنچینی: تفاوت میان نسخهها
←حکم فقهی
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== حکم فقهی=== | === حکم فقهی=== | ||
سخنچینی از [[گناهان کبیره]] و [[حرام]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۱۳، ص۳۱۰.</ref> [[حسن بن محمد دیلمی|دیلمی]] در [[ارشاد القلوب]] [[گناه]] آن را از گناه [[غیبت]] بزرگتر شمرده است.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۱۸.</ref>شاید دلیلش این باشد که گاهی سخن چین افزون بر سخن چینی غیبت هم کرده است مانند موردی که عیب یا منقصتی را از کسی نزد دیگری نقل کند.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۶۹.</ref> [[علامه حلی]] گفته است که فرمانده جنگ نباید سخنچین را به جنگ ببرد و اگر | سخنچینی از [[گناهان کبیره]] و [[حرام]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۱۳، ص۳۱۰.</ref> [[حسن بن محمد دیلمی|دیلمی]] در [[ارشاد القلوب]] [[گناه]] آن را از گناه [[غیبت]] بزرگتر شمرده است.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۱۸.</ref>شاید دلیلش این باشد که گاهی سخن چین افزون بر سخن چینی غیبت هم کرده است مانند موردی که عیب یا منقصتی را از کسی نزد دیگری نقل کند.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۶۹.</ref> [[علامه حلی]] گفته است که فرمانده جنگ نباید سخنچین را به جنگ ببرد و اگر نَمّام در جنگ شرکت کرد، از [[غنیمت|غنائم]] سهمی به او نمیگیرد.<ref>[http://lib.eshia.ir/10075/9/51 علامه حلی، تذکرة الفقهاء، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۹، ص۵۱].</ref> | ||
از نظر فقهای [[شیعه]]، به دست آوردن مال به وسیله سخنچینی [[حرام]] است؛<ref>[http://lib.eshia.ir/10088/22/73 نجفی، جواهر الکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۷۳].</ref> همچنین اگر کسی به دیگری نسبت سخنچینی دهد، حکم او [[تعزیر]] است.<ref>[http://lib.eshia.ir/10114/3/549 علامه حلی، قواعد الاحکام، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۵۴۹].</ref> | از نظر فقهای [[شیعه]]، به دست آوردن مال به وسیله سخنچینی [[حرام]] است؛<ref>[http://lib.eshia.ir/10088/22/73 نجفی، جواهر الکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۷۳].</ref> همچنین اگر کسی به دیگری نسبت سخنچینی دهد، حکم او [[تعزیر]] است.<ref>[http://lib.eshia.ir/10114/3/549 علامه حلی، قواعد الاحکام، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۵۴۹].</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در برخی موارد سخنچینی جایز است؛ از جمله سخنچینی میان نیروهای دشمن به منظور ایجاد اختلاف بین آنان.<ref>نجفی، جواهرالکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۷۳.</ref>[[شهید ثانی]] در [[کشف الریبة عن احکام الغیبة]] تصریح دارد که هر چه انسان از مردمان مشاهده می کند نباید در باره اش سخنی بگوید مگر این که در نقل آن فایده ای برای مسلمانی ویا دور ساختن او از معصیتی باشد.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۶۹. | در برخی موارد سخنچینی جایز است؛ از جمله سخنچینی میان نیروهای دشمن به منظور ایجاد اختلاف بین آنان.<ref>نجفی، جواهرالکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۷۳.</ref>[[شهید ثانی]] در [[کشف الریبة عن احکام الغیبة]] تصریح دارد که هر چه انسان از مردمان مشاهده می کند نباید در باره اش سخنی بگوید مگر این که در نقل آن فایده ای برای مسلمانی ویا دور ساختن او از معصیتی باشد.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۶۹. | ||
</ref>{{یاد|بل كل ما رآه الانسان من أحوال الناس فينبغي أن يسكت عنه الا ما في حكايته فائدة لمسلم أو دفع لمعصيته}}[[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] هم تصریح کرده که اگر در موردی مصالح نمّامی و سخنن چینی بیشتر و قویتر از مفسده افشای اسرار بود این کار مباح میشود. <ref>انصاری، المکاسب المحرمه، الناشر : تراث الشيخ الأعظم، ج۲، ص۶۵.</ref> | </ref>{{یاد|بل كل ما رآه الانسان من أحوال الناس فينبغي أن يسكت عنه الا ما في حكايته فائدة لمسلم أو دفع لمعصيته}}[[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] هم تصریح کرده که اگر در موردی مصالح نمّامی و سخنن چینی بیشتر و قویتر از مفسده افشای اسرار بود این کار [[مباح]] میشود. <ref>انصاری، المکاسب المحرمه، الناشر : تراث الشيخ الأعظم، ج۲، ص۶۵.</ref> | ||
==انگیزه و منشأ == | ==انگیزه و منشأ == |