پرش به محتوا

اسماء سبعه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴: خط ۲۴:
==چینش اسماء الهی==
==چینش اسماء الهی==
در [[عرفان اسلامی]]، اسم‌های [[خداوند]]، چینش منظم و خاصی دارند که آن چینش منظم، منشأ پیدایش نظام خارجی عالَم براساس همان نظم موجود است.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، مبانی و فلسفه عرفان نظری، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۷.</ref>  
در [[عرفان اسلامی]]، اسم‌های [[خداوند]]، چینش منظم و خاصی دارند که آن چینش منظم، منشأ پیدایش نظام خارجی عالَم براساس همان نظم موجود است.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، مبانی و فلسفه عرفان نظری، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۷.</ref>  
به گفته [[سید یدالله یزدان پناه]]، عرفان‌پژوه و استاد علوم عقلی و عرفانی معاصر [[ایران|ایرانی]]، چینش اسماء الهی بدین گونه است: در سرسلسله اسماء، اسم جامع [[الله]] قرار دارد و سپس اسماء ذاتی و بعد از آنها، اسماء هفت‌گانه که از اسم الله پدید می‌آیند. اسماء سبعه نیز منشأ اسماء صفات و اسماء افعال{{یاد|اسماء الهی در یک تقسیم‌بندی به اسماء ذاتی، اسماء صفاتی و اسماء افعالی تقسیم می‌شوند. اسماء ذات، اسمائی هستند که محتوای اصلی آنها اشاره به ذات خداوند دارد مانند قدّوس. مراد از اسماء صفات، اسمائی هستند که جلوه وصفی آنها غلبه دارد مانند حیّ و عالم که وصف حیات و علم جلوه بیشتری دارند. در اسماء افعال، جنبه فعلی غلبه دارد و محتوای آنها را فعل‌های مختلف خداوند پر کرده‌اند همچون رازق و خالق. اسماء افعال برخلاف اسماء صفاتی، مستلزم طرف مقابل و اضافه به غیر هستند.(یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۴۶؛ امینی‌نژاد و دیگران، مبانی و فلسفه عرفان نظری، ۱۳۹۰ش، ص۳۲۰)}} هستند و سرانجام از طریق نکاح این اسماء(ترکیب اسماء با یکدیگر) اسماء جزئی نامتناهی پدید می‌آیند.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵ و ۴۶۰.</ref> با توجه به اینکه اسماء سبعه، جزو اسماء صفاتی شمرده شده‌اند، اسماء ذاتی تحت اسماء سبعه قرار نمی‌‌گیرند؛ بلکه اسماء سبعه فقط منشأ اسماء صفات و افعالی هستند و نسبت به آنها احاطه دارند و کلی هستند.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۳.</ref>
به گفته [[سید یدالله یزدان پناه]]، عرفان‌پژوه و استاد علوم عقلی و عرفانی معاصر [[ایران|ایرانی]]، چینش اسماء الهی بدین گونه است: در سرسلسله اسماء، اسم جامع [[الله]] قرار دارد و سپس اسماء ذاتی و بعد از آنها، اسماء هفت‌گانه که از اسم الله پدید می‌آیند. اسماء سبعه نیز منشأ اسماء صفات و اسماء افعال{{یاد|اسماء الهی در یک تقسیم‌بندی به اسماء ذاتی، اسماء صفاتی و اسماء افعالی تقسیم می‌شوند. اسماء ذات، اسمائی هستند که محتوای اصلی آنها اشاره به ذات خداوند دارد مانند قدّوس. مراد از اسماء صفات، اسمائی هستند که جلوه وصفی آنها غلبه دارد مانند حیّ و عالم که وصف حیات و علم جلوه بیشتری دارند. در اسماء افعال، جنبه فعلی غلبه دارد و محتوای آنها را فعل‌های مختلف خداوند پر کرده‌اند همچون رازق و خالق. اسماء افعال برخلاف اسماء صفاتی، مستلزم طرف مقابل و اضافه به غیر هستند.(یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۴۶؛ امینی‌نژاد و دیگران، مبانی و فلسفه عرفان نظری، ۱۳۹۰ش، ص۳۲۰)}} هستند و سرانجام از طریق نکاح این اسماء(ترکیب اسماء با یکدیگر) اسماء جزئی نامتناهی پدید می‌آیند.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵ و ۴۶۰.</ref>{{یاد| ترکیب اسما با نسبت های مختلف برای تشکیل یک اسم جزئی، «نِکاح اسمائی» خوانده می شود.
بنابر این، نکاح همان اجتماع حاصل شده برای اسما به حسب توجه ذاتی الهی برای ابراز کون، یعنی ظهور تعینات خاص است.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۵ و ۴۶۰.</ref> }}[ با توجه به اینکه اسماء سبعه، جزو اسماء صفاتی شمرده شده‌اند، اسماء ذاتی تحت اسماء سبعه قرار نمی‌‌گیرند؛ بلکه اسماء سبعه فقط منشأ اسماء صفات و افعالی هستند و نسبت به آنها احاطه دارند و کلی هستند.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۴۵۳.</ref>
برخی چینش اسماء الهی را چنین برشمرده‌اند: در سرسلسله اسماء الهی، اسم جامع الله جای دارد و پس از آن، اسماء چهارگانه (اول، آخِر، ظاهر و باطن){{یاد|در یک تقسیم‌بندی، اسماء الهی به اسماء چهارگانه و غیر آن تقسیم شده‌اند. اسماء چهارگانه که عبارتند از: اول، آخِر، ظاهر و باطن، ریشه تمام اسماء الهی هستند و تمامی اسماء الهی زیر عنوان یکی از اسماء چهارگانه می‌گنجند.(قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۴۵) }} و سپس اسماء سبعه قرار دارند.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، مبانی و فلسفه عرفان نظری، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۸ و ۲۳۹.</ref>
برخی چینش اسماء الهی را چنین برشمرده‌اند: در سرسلسله اسماء الهی، اسم جامع الله جای دارد و پس از آن، اسماء چهارگانه (اول، آخِر، ظاهر و باطن){{یاد|در یک تقسیم‌بندی، اسماء الهی به اسماء چهارگانه و غیر آن تقسیم شده‌اند. اسماء چهارگانه که عبارتند از: اول، آخِر، ظاهر و باطن، ریشه تمام اسماء الهی هستند و تمامی اسماء الهی زیر عنوان یکی از اسماء چهارگانه می‌گنجند.(قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۴۵) }} و سپس اسماء سبعه قرار دارند.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، مبانی و فلسفه عرفان نظری، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۸ و ۲۳۹.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
۱۸٬۴۲۹

ویرایش