|
|
خط ۵۳: |
خط ۵۳: |
| در حوادث [[سال ۶۰ قمری]] آمده است که فرزدق برای [[حج]] به سوی [[مکه]] رفت و در منزلگاه [[صفاح]] با [[امام حسین(ع)]] برخورد کرد. امام از او احوال مردم [[کوفه]] را جویا شد و او در پاسخ گفت: «آنان را پشت سر گذاشتم در حالی که دلهایشان با تو و شمشیرهایشان بر ضد تو (و در نقلی با بنی امیه) بود.<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۶۹ </ref>» | | در حوادث [[سال ۶۰ قمری]] آمده است که فرزدق برای [[حج]] به سوی [[مکه]] رفت و در منزلگاه [[صفاح]] با [[امام حسین(ع)]] برخورد کرد. امام از او احوال مردم [[کوفه]] را جویا شد و او در پاسخ گفت: «آنان را پشت سر گذاشتم در حالی که دلهایشان با تو و شمشیرهایشان بر ضد تو (و در نقلی با بنی امیه) بود.<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۹۶۹ </ref>» |
|
| |
|
| خود فرزدق در شعری به شرح این دیدار پرداخته است که بیت نخست آن چنین است: | | خود فرزدق در شعری به شرح این دیدار پرداخته است که بیت نخست آن چنین است: {{شعر جدید| جداکننده = \\| متن = لقیت [[حسین بن علی(ع)|الحسین]] بأرض الصفاح\\ علیه الیلامق و الدرق<ref> حموی، معجمالبلدان، ج۳، ص۴۱۲.</ref>}} |
| | ===فرزدق و امام سجاد(ع)=== |
| | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''بخشی از قصیده فرزدق{{سخ}}در توصیف [[امام زین العابدین(ع)]]:'''{{پایان}} |
| {{شعر جدید | | {{شعر جدید |
| | جداکننده = \\ | | | جداکننده = \\ |
| | متن = | | | متن = |
| لقیت [[حسین بن علی(ع)|الحسین]] بأرض الصفاح\\ علیه الیلامق و الدرق<ref> حموی، معجمالبلدان، ج۳، ص۴۱۲.</ref>}}
| | هذا الذی تعرف البطحاء وطأته\\والبیت یعرفه والحلّ والحرم |
| ===فرزدق و امام سجاد(ع)===
| | هذا ابن خیر عبادالله کلهم\\هذا التقی النقی الطاهر العلم |
| {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''بخشی از قصیده فرزدق{{سخ}}در توصیف [[امام زین العابدین(ع)]]:'''{{پایان}}{{سخ}}{{شعر|ساده}}
| | هذا ابن فاطمة ان کنت جاهله\\بجدّه انبیاء الله قد ختموا |
| {{بیت|هذا الذی تعرف البطحاء وطأته|والبیت یعرفه والحلّ والحرم}}
| | ولیس قولک من هذا بضائره\\العرب تعرف من أنکرت والعجم |
| {{بیت|هذا ابن خیر عبادالله کلهم|هذا التقی النقی الطاهر العلم}}
| | کلتا یدیه غیاث عم نفعهما\\یستوکفان و لایعروهما عدم |
| {{بیت|هذا ابن فاطمة ان کنت جاهله|بجدّه انبیاء الله قد ختموا}}
| | سهل الخلیقة لاتخشی بوادره\\یزینه اثنان حسن الخلق والشیم |
| {{بیت|ولیس قولک من هذا بضائره|العرب تعرف من أنکرت والعجم}}
| | حمال اثقال أقوام اذا افتدحوا\\حلو الشمائل تحلو عنده نعم |
| {{بیت|کلتا یدیه غیاث عم نفعهما|یستوکفان و لایعروهما عدم}}
| | ما قال لا قطّ الا فی تشهده\\لولا التشهد کانت لاءه نعم |
| {{بیت|سهل الخلیقة لاتخشی بوادره|یزینه اثنان حسن الخلق والشیم}}
| | عمّ البریة بالاحسان فانقشعت\\عنها الغیاهب والاملاق والعدم |
| {{بیت|حمال اثقال أقوام اذا افتدحوا|حلو الشمائل تحلو عنده نعم}}
| | اذا رأته قریش قال قائلها:\\الی مکارم هذا ینتهی الکرم |
| {{بیت|ما قال لا قطّ الا فی تشهده|لولا التشهد کانت لاءه نعم}}
| | یغضی حیاء و یغضی من مهابته\\فما یکلّم الا حین یبتسم |
| {{بیت|عمّ البریة بالاحسان فانقشعت|عنها الغیاهب والاملاق والعدم}}
| | بکفه خیزران ریحه عبق\\من کف أروع فی عرنینه شمم}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>دیوان الفرزدق، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۱</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۹۳px| اندازه خط =۱۱|رنگ پسزمینه=#eefffb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} |
| {{بیت|اذا رأته قریش قال قائلها:|الی مکارم هذا ینتهی الکرم}}
| |
| {{بیت|یغضی حیاء و یغضی من مهابته|فما یکلّم الا حین یبتسم}}
| |
| {{بیت|بکفه خیزران ریحه عبق|من کف أروع فی عرنینه شمم}}{{پایان شعر}}
| |
| |تاریخ بایگانی| منبع = <small>دیوان الفرزدق، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۱</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۹۳px| اندازه خط =۱۱|رنگ پسزمینه=#eefffb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |
| در دوران حکومت [[ولید بن عبدالملک]]، ولیعهد و برادرش [[هشام بن عبدالملک]] به قصد [[حج]] به [[مکه]] رفت. او در هنگام [[طواف]] به سمت [[حجر الاسود]] رفت تا آن را استلام کند ولی به علت ازدحام جمعیت نتوانست به آن نزدیک شود. ناچار برگشت و در جای بلندی برایش کرسی گذاشتند و او از بالای آن کرسی به تماشای جمعیت پرداخت. | | در دوران حکومت [[ولید بن عبدالملک]]، ولیعهد و برادرش [[هشام بن عبدالملک]] به قصد [[حج]] به [[مکه]] رفت. او در هنگام [[طواف]] به سمت [[حجر الاسود]] رفت تا آن را استلام کند ولی به علت ازدحام جمعیت نتوانست به آن نزدیک شود. ناچار برگشت و در جای بلندی برایش کرسی گذاشتند و او از بالای آن کرسی به تماشای جمعیت پرداخت. |
| در این میان [[امام زین العابدین(ع)]] وارد شد و پس از طواف، به سمت حجرالاسود رفت. جمعیت با همه ازدحامی که بود، راه را باز کردند تا امام خود را به حجر الاسود نزدیک ساخت. | | در این میان [[امام زین العابدین(ع)]] وارد شد و پس از طواف، به سمت حجرالاسود رفت. جمعیت با همه ازدحامی که بود، راه را باز کردند تا امام خود را به حجر الاسود نزدیک ساخت. |
خط ۹۰: |
خط ۸۸: |
| فرزدق در دربار خلفای اموی از جمله [[ولید بن یزید بن عبدالملک|ولید]]<ref> تاریخ الأمم و الملوک، الطبری،ج۸،ص:۹۶</ref> و [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳، ج۷،ص۲۱۲؛ الفتوح، ابن أعثم، ج۷، ص۱۸۳ | | فرزدق در دربار خلفای اموی از جمله [[ولید بن یزید بن عبدالملک|ولید]]<ref> تاریخ الأمم و الملوک، الطبری،ج۸،ص:۹۶</ref> و [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳، ج۷،ص۲۱۲؛ الفتوح، ابن أعثم، ج۷، ص۱۸۳ |
| </ref> و... حضور داشته و در تأیید جایگاه و مقام آنان اشعاری سروده است، برای نمونه درباره [[عبدالملک بن مروان]] چنین سروده است: | | </ref> و... حضور داشته و در تأیید جایگاه و مقام آنان اشعاری سروده است، برای نمونه درباره [[عبدالملک بن مروان]] چنین سروده است: |
| {{شعر}} | | {{شعر جدید |
| {{ب|فالارض لله وَلّاها خلیفتَه|و صاحب الله فیها غیر مغلوب}}
| | | جداکننده = \\ |
| {{پایان شعر}}
| | | متن = فالارض لله وَلّاها خلیفتَه\\و صاحب الله فیها غیر مغلوب}}<small>{{وسطچین}}زمین از آن خداست که آن را به دست خلیفهاش داده و همدم و همنشینِ با خدا در زمین شکست نمیخورد..<ref> فرزدق، دیوان الفرزدق، دارصادر، ج۱، ص۲۴.</ref>{{پایان}}</small> |
| <small>{{وسطچین}}زمین از آن خداست که آن را به دست خلیفهاش داده و همدم و همنشینِ با خدا در زمین شکست نمیخورد..<ref> فرزدق، دیوان الفرزدق، دارصادر، ج۱، ص۲۴.</ref>{{پایان}}</small> | |
|
| |
|
| این اشعار بیانگر دیدگاه نظری فرزدق درباره جایگاه خلافت است و دست کم وی را از قلمرو شیعه اعتقادی بیرون میبرد. | | این اشعار بیانگر دیدگاه نظری فرزدق درباره جایگاه خلافت است و دست کم وی را از قلمرو شیعه اعتقادی بیرون میبرد. |