|
|
خط ۴۵: |
خط ۴۵: |
|
| |
|
| قرآن؛ ثروت قارون را چنین توصیف میکند: «وَ آتَیناهُ مِنَ الْکنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ؛ ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود».<ref>سوره قصص، آیه ۷۶.</ref> {{یاد| در معنای این آیه اختلاف وجود دارد؛ برخی از مفسران تعبیر «مَفاتِحَ» را اشاره به اصل صندوقها دانستهاند. به این ترتیب مفهوم آیه چنین میشود که قارون آن قدر طلا و نقره و اموال گرانبها و قیمتی داشت که صندوق آنها را، گروهی از مردان نیرومند به زحمت جابجا میکردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۱۶، ص۱۵۳</ref>برخی نیز این تعبیر را اشاره به کلید صندوقها دانستهاند.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۷۶.</ref>}} همچنین آیه: «قارون با زیور و تجمل بر قومش وارد شد.»<ref>سوره قصص، آیه ۷۹.</ref> نشان میدهد او در آشکار ساختن ثروت خود و فخر فروشی به آن، ابائی نداشت. این نوع تعبیرات قرآن -که به همین اندازه نیز در قرآن کمنظیر است- به همراه انبوهی از نقلها و گفتارهای تاریخی پیرامون ثروت قارون، او را به عنوان نمادی از ثروتمندی مطرح ساخته است. این رویکرد در شعر و ادبیات فارسی نیز تبلور بسیاری داشته و بسیاری از شاعران، از این نماد استفاده کردهاند: | | قرآن؛ ثروت قارون را چنین توصیف میکند: «وَ آتَیناهُ مِنَ الْکنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ؛ ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود».<ref>سوره قصص، آیه ۷۶.</ref> {{یاد| در معنای این آیه اختلاف وجود دارد؛ برخی از مفسران تعبیر «مَفاتِحَ» را اشاره به اصل صندوقها دانستهاند. به این ترتیب مفهوم آیه چنین میشود که قارون آن قدر طلا و نقره و اموال گرانبها و قیمتی داشت که صندوق آنها را، گروهی از مردان نیرومند به زحمت جابجا میکردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۱۶، ص۱۵۳</ref>برخی نیز این تعبیر را اشاره به کلید صندوقها دانستهاند.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۷۶.</ref>}} همچنین آیه: «قارون با زیور و تجمل بر قومش وارد شد.»<ref>سوره قصص، آیه ۷۹.</ref> نشان میدهد او در آشکار ساختن ثروت خود و فخر فروشی به آن، ابائی نداشت. این نوع تعبیرات قرآن -که به همین اندازه نیز در قرآن کمنظیر است- به همراه انبوهی از نقلها و گفتارهای تاریخی پیرامون ثروت قارون، او را به عنوان نمادی از ثروتمندی مطرح ساخته است. این رویکرد در شعر و ادبیات فارسی نیز تبلور بسیاری داشته و بسیاری از شاعران، از این نماد استفاده کردهاند: |
| {{شعر۲|ز بیخودی طلب یار میکند حافظ|چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است<ref>حافظ، دیوان حافظ، ۱۳۷۹ش، غزل شماره ۵۴.</ref>}} | | {{شعر جدید |
| {{شعر۲| هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی|کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را<ref>حافظ، دیوان حافظ، ۱۳۷۹ش، غزل شماره ۵</ref>}} | | | جداکننده = \\ |
| | | متن = |
| | ز بیخودی طلب یار میکند حافظ\\چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است<ref>حافظ، دیوان حافظ، ۱۳۷۹ش، غزل شماره ۵۴.</ref>}} |
| | {{شعر جدید |
| | | جداکننده = \\ |
| | | متن = |
| | هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی\\کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را<ref>حافظ، دیوان حافظ، ۱۳۷۹ش، غزل شماره ۵</ref>}} |
|
| |
|
| ==ایمان به حضرت موسی(ع)== | | ==ایمان به حضرت موسی(ع)== |