confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۶۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== مفهوم وطن == | == مفهوم وطن == | ||
وطن در [[فهرست اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]] محل تولد (روستا یا شهر) یا محل زندگی دائم شخص است. <ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۱-۴۷۲</ref> تعیین وطن برای شناخت وظیفه هنگام سفر مهم است. هر فرد در وطن خودش باید [[نماز]]ش را تمام بخواند و [[روزه]] بگیرد حتی اگر در حال مسافرت از جای به جای دیگر از وطن خود گذری عبور کند و [[قصد اقامه عشره|قصد اقامت]] نداشته باشد. | وطن در [[فهرست اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]] محل تولد (روستا یا شهر) یا محل زندگی دائم شخص است.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۱-۴۷۲</ref> تعیین وطن برای شناخت وظیفه هنگام سفر مهم است. هر فرد در وطن خودش باید [[نماز]]ش را تمام بخواند و [[روزه]] بگیرد حتی اگر در حال مسافرت از جای به جای دیگر از وطن خود گذری عبور کند و [[قصد اقامه عشره|قصد اقامت]] نداشته باشد. | ||
در متون [[فقه|فقهی شیعه]]، وطن را به سه قسم اصلی، عرفی و وطن شرعی تقسیم کردهاند. <ref>سبحانی، ضیاء الناظر، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۲</ref> هر یک از این اقسام حکم خاص خود را دارند. عبارت وطن حُکمی نیز در کلمات فقیهان کاربرد دارد ولی جزو تقسیمات وطن نیست. | در متون [[فقه|فقهی شیعه]]، وطن را به سه قسم اصلی، عرفی و وطن شرعی تقسیم کردهاند.<ref>سبحانی، ضیاء الناظر، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۲</ref> هر یک از این اقسام حکم خاص خود را دارند. عبارت وطن حُکمی نیز در کلمات فقیهان کاربرد دارد ولی جزو تقسیمات وطن نیست. | ||
=== وطن اصلی=== | === وطن اصلی=== | ||
وطن اصلی شخص، وطن پدر و مادری و جایی است که در آن به دنیا آمده و مدتی نیز در آن زندگی کرده است. <ref>سبحانی، ضیاء الناظر، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۷</ref> | وطن اصلی شخص، وطن پدر و مادری و جایی است که در آن به دنیا آمده و مدتی نیز در آن زندگی کرده است.<ref>سبحانی، ضیاء الناظر، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۷</ref> | ||
=== وطن عرفی یا مستجد === | === وطن عرفی یا مستجد === | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
=== وطن شرعی=== | === وطن شرعی=== | ||
در اصطلاح [[مجتهد|فقیهان]] وطن شرعی جایی است که کسی در آنجا به دنیا آمده یا مدتی با قصد توَطُّن در آن زندگی کرده و در آنجا املاکی نیز دارد. از نظر مشهور فقیهان [[شیعه]]، وطن شرعی، حکم وطن عرفی را دارد و اگر شخص از آن اعراض کند در آنجا حکم [[مسافر]] را ندارد. <ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳</ref> بسیاری از فقیهان وطن شرعی را به رسمیت نمیشناسند و نماز و [[سفر شرعی|روزه مسافر]] را در آنجا [[نماز شکسته|شکسته]] میدانند. به نظر ایشان صرف داشتن ملک در جایی باعث نمیشود که احکام وطن بر آنجا جاری شود. <ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳</ref> | در اصطلاح [[مجتهد|فقیهان]] وطن شرعی جایی است که کسی در آنجا به دنیا آمده یا مدتی با قصد توَطُّن در آن زندگی کرده و در آنجا املاکی نیز دارد. از نظر مشهور فقیهان [[شیعه]]، وطن شرعی، حکم وطن عرفی را دارد و اگر شخص از آن اعراض کند در آنجا حکم [[مسافر]] را ندارد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳</ref> بسیاری از فقیهان وطن شرعی را به رسمیت نمیشناسند و نماز و [[سفر شرعی|روزه مسافر]] را در آنجا [[نماز شکسته|شکسته]] میدانند. به نظر ایشان صرف داشتن ملک در جایی باعث نمیشود که احکام وطن بر آنجا جاری شود.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳</ref> | ||
=== وطن حکمی=== | === وطن حکمی=== | ||
وطن حُکمی جایی است که کسی برای مدتی طولانی در آن ساکن است ولی قصد ماندن در آنجا را ندارد. از نظر برخی [[مجتهد|فقیهان]] چون زمان سکونت در چنین جایی طولانی است آنجا نیز حکم وطن را دارد و شخص باید در آنجا نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد <ref>به عنوان نمونه رک: مرکز ملی پاسخگویی (احکام مسافر)، ۱۳۹۱ش، ص۵۳ و ص۶۸ و ص۷۹ و ص۱۱۳</ref> از نظر برخی دیگر از فقیهان وطن حکمی همانند وطن نیست و شخص در آنجا حکم [[سفر شرعی|مسافر]] را دارد و باید نمازها را شکسته بخواند.<ref>به عنوان نمونه رک: مرکز ملی پاسخگویی (احکام مسافر)، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ص۳۸ و ص۱۹و ص۶۰</ref> | وطن حُکمی جایی است که کسی برای مدتی طولانی در آن ساکن است ولی قصد ماندن در آنجا را ندارد. از نظر برخی [[مجتهد|فقیهان]] چون زمان سکونت در چنین جایی طولانی است آنجا نیز حکم وطن را دارد و شخص باید در آنجا نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد.<ref>به عنوان نمونه رک: مرکز ملی پاسخگویی (احکام مسافر)، ۱۳۹۱ش، ص۵۳ و ص۶۸ و ص۷۹ و ص۱۱۳</ref> از نظر برخی دیگر از فقیهان وطن حکمی همانند وطن نیست و شخص در آنجا حکم [[سفر شرعی|مسافر]] را دارد و باید نمازها را شکسته بخواند.<ref>به عنوان نمونه رک: مرکز ملی پاسخگویی (احکام مسافر)، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ص۳۸ و ص۱۹و ص۶۰</ref> | ||
== اعراض از وطن== | == اعراض از وطن== | ||
بر اساس فتوای فقیهان شیعه فرد میتواند از وطن اصلی و عرفی خود رویگردان شود و تصمیم بگیرد که هیچگاه برای سکونت به وطن خود بازنگردد. بعد از اعراض از وطن، نماز فرد در آن محل شکسته است و [[روزه]] نیز نباید بگیرد. <ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۲</ref> فقیهانی که وطن شرعی را قبول دارند معتقدند که اعراض از وطن شرعی محقق نمیشود و تا وقتی کسی در وطن شرعی ملک دارد نماز و روزهاش در آن محل تمام است. <ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳</ref> | بر اساس فتوای فقیهان شیعه فرد میتواند از وطن اصلی و عرفی خود رویگردان شود و تصمیم بگیرد که هیچگاه برای سکونت به وطن خود بازنگردد. بعد از اعراض از وطن، نماز فرد در آن محل شکسته است و [[روزه]] نیز نباید بگیرد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۲</ref> فقیهانی که وطن شرعی را قبول دارند معتقدند که اعراض از وطن شرعی محقق نمیشود و تا وقتی کسی در وطن شرعی ملک دارد نماز و روزهاش در آن محل تمام است.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳</ref> | ||
بسیاری از فقیهان شیعه اعراض را امری قصدی و عملی میدانند که با خروج عملی از وطن سابق و تصمیم به عدم برگشت محقق میشود. <ref>به عنوان نمونه: بروجردی، تعلیقه بر العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۴</ref> گروهی دیگر از فقیهان، اعراض را امری عملی میدانند به این معنا که وقتی کسی چند سال است که در محل جدیدی زندگی میکند محل تولد یا محل سابق زندگی او دیگر وطن او محسوب نمیشود حتی اگر قصد بازگشت به آنجا را داشته باشد. <ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=316954&lid=0&mid=102710 «وطن و احکام سفر»، سایت آیت الله مکارم شیرازی.]</ref> | بسیاری از فقیهان شیعه اعراض را امری قصدی و عملی میدانند که با خروج عملی از وطن سابق و تصمیم به عدم برگشت محقق میشود.<ref>به عنوان نمونه: بروجردی، تعلیقه بر العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۴</ref> گروهی دیگر از فقیهان، اعراض را امری عملی میدانند به این معنا که وقتی کسی چند سال است که در محل جدیدی زندگی میکند محل تولد یا محل سابق زندگی او دیگر وطن او محسوب نمیشود حتی اگر قصد بازگشت به آنجا را داشته باشد.<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=316954&lid=0&mid=102710 «وطن و احکام سفر»، سایت آیت الله مکارم شیرازی.]</ref> | ||
==داشتن چند وطن == | ==داشتن چند وطن == | ||
به فتوای فقیهان شیعه هر شخص میتواند به جز وطن اصلی، دو یا سه وطن دیگر نیز داشته باشد. <ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳-۴۷۴</ref>برخی از فقیهان داشتن بیش از دو وطن را صحیح نمیدانند. | به فتوای فقیهان شیعه هر شخص میتواند به جز وطن اصلی، دو یا سه وطن دیگر نیز داشته باشد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۳-۴۷۴</ref> برخی از فقیهان داشتن بیش از دو وطن را صحیح نمیدانند.<ref>نائینی، العروة الوثقی مع التعلیقات، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۷۴، خمینی، تحریر الوسیله، موسسه مطبوعاتی دار العلم، ج۱، ص۲۸۵ </ref> | ||
== حدیث حب الوطن== | == حدیث حب الوطن== | ||
جمله مشهور {{عربی|حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الإیمانِ}} که به عنوان [[حدیث]] مشهور است در کتابهای حدیثی قدیم [[شیعه]] وجود ندارد. در کتاب [[منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خویی)|منهاج البراعه]] <ref>خوئی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۲۱، ص۳۹۴</ref> که شرح [[نهج البلاغه]] و نوشته شده در قرن ۱۴ قمری است و نیز در [[سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (کتاب)|سفینة البحار]]<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۵۲۴.</ref>به نقل از مقدمه [[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]] [[شیخ حر عاملی]] این جمله نقل شده است. ولی در هر دو مورد سندی برای آن نقل نشده است. | جمله مشهور {{عربی|حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الإیمانِ}} که به عنوان [[حدیث]] مشهور است در کتابهای حدیثی قدیم [[شیعه]] وجود ندارد. در کتاب [[منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خویی)|منهاج البراعه]] <ref>خوئی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۲۱، ص۳۹۴</ref> که شرح [[نهج البلاغه]] و نوشته شده در قرن ۱۴ قمری است و نیز در [[سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (کتاب)|سفینة البحار]]<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۵۲۴.</ref>به نقل از مقدمه [[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]] [[شیخ حر عاملی]] این جمله نقل شده است. ولی در هر دو مورد سندی برای آن نقل نشده است. | ||
[[سعدی]] از جمله افرادی است که به عبارت یادشده به عنوان حدیث اشاره کرده و گفته است: | [[سعدی]] از جمله افرادی است که به عبارت یادشده به عنوان حدیث اشاره کرده و گفته است: | ||
{{شعر| | {{شعر|}} | ||
{{ب|سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است صحیح|نتوان مرد به سختی که من آنجا زادم<ref>سعدی، بوستان، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۸</ref> | {{ب|سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است صحیح|نتوان مرد به سختی که من آنجا زادم<ref>سعدی، بوستان، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۸</ref> | ||
}} | }} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[مولوی]]، عارف و شاعر قرن هفتم، از جمله افرادی است که این معنا را به شعر آورده و میگوید: | [[مولوی]]، عارف و شاعر قرن هفتم، از جمله افرادی است که این معنا را به شعر آورده و میگوید: | ||
{{شعر| | {{شعر|}} | ||
{{ب|مسکن یار است و شهر شاه من|پیش عاشق این بود حب الوطن <ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۴۵۱</ref>}} | {{ب|مسکن یار است و شهر شاه من|پیش عاشق این بود حب الوطن <ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۴۵۱</ref>}} | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[شیخ بهائی]]، [[مجتهد|فقیه]]، [[محدث]]، حکیم و ریاضیدان [[شیعه]] نیز در تفسیر عرفانی خود از حدیث حب الوطن اینگونه میگوید: | [[شیخ بهائی]]، [[مجتهد|فقیه]]، [[محدث]]، حکیم و ریاضیدان [[شیعه]] نیز در تفسیر عرفانی خود از حدیث حب الوطن اینگونه میگوید: | ||
{{شعر| | {{شعر|}} | ||
{{ب|گنج علم «ما ظهر مع ما بطن| گفت: از ایمان بود حب الوطن}} | {{ب|گنج علم «ما ظهر مع ما بطن| گفت: از ایمان بود حب الوطن}} | ||
{{ب|این وطن، مصر و عراق و شام نیست|این وطن، شهریست کان را نام نیست}} | {{ب|این وطن، مصر و عراق و شام نیست|این وطن، شهریست کان را نام نیست}} | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
* خوئی، حبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبة الاسلامیه، ۱۴۰۰ق. | * خوئی، حبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبة الاسلامیه، ۱۴۰۰ق. | ||
* سبحانی، جعفر، ضیاء الناظر فی احکام صلاة المسافر، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۷۶ش. | * سبحانی، جعفر، ضیاء الناظر فی احکام صلاة المسافر، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۷۶ش. | ||
* صدرایی خویی، علی، تذکره السالکین، قم، انتشارات خویی، | * صدرایی خویی، علی، تذکره السالکین، قم، انتشارات خویی، ۱۳۹۰ش. | ||
* قشیری، ابوالقاسم عبد الکریم، اربع رسائل فی التصوف، بغداد، مطبعة المجمع العلمی العراقی، ۱۳۸۹ق. | * قشیری، ابوالقاسم عبد الکریم، اربع رسائل فی التصوف، بغداد، مطبعة المجمع العلمی العراقی، ۱۳۸۹ق. | ||
* قمی، شیخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، انتشارات اسوه، ۱۴۱۴ق. | * قمی، شیخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، انتشارات اسوه، ۱۴۱۴ق. | ||
* مرکز ملی پاسخگویی (احکام مسافر)، قم، نشر فراکاما، ویرایش دوم، ۱۳۹۱ش. | * مرکز ملی پاسخگویی (احکام مسافر)، قم، نشر فراکاما، ویرایش دوم، ۱۳۹۱ش. | ||
* مولوی، جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، تهران، سازمان چ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، | * مولوی، جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، تهران، سازمان چ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
* نائینی، محمدحسین، العروة الوثقی مع التعلیقات، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق. | * نائینی، محمدحسین، العروة الوثقی مع التعلیقات، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق. | ||
* یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی مع التعلیقات، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق. | * یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی مع التعلیقات، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق. |