تقلید از میت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[علی بن جعفر کاشفالغطاء|علی بن جعفر کاشف الغطاء]] در کتاب [[النور الساطع فی الفقه النافع|النّور السّاطع فی الفقه النّافع]]، دلایلی را برای جایز نبودن تقلید ابتدایی از میت ذکر میکند؛ از جمله برخی وظایف، که صرفا توسط مجتهد زنده قابل انجام است؛ مثل لازم بودن تصدی [[حسبه|امور حسبیه]] و فتوا دادن در [[مسائل مستحدثه]].<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۴</ref> همچنین معتقد است در باب تقلید، ملاک مفتی است نه فتوا، و مفتی جز بر مجتهد زنده صادق نیست؛ برخلاف راویان حدیث که ملاک و میزان، روایت است و از این جهت تفاوتی میان راوی زنده یا میت نیست.<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۸</ref> | [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|علی بن جعفر کاشف الغطاء]] در کتاب [[النور الساطع فی الفقه النافع|النّور السّاطع فی الفقه النّافع]]، دلایلی را برای جایز نبودن تقلید ابتدایی از میت ذکر میکند؛ از جمله برخی وظایف، که صرفا توسط مجتهد زنده قابل انجام است؛ مثل لازم بودن تصدی [[حسبه|امور حسبیه]] و فتوا دادن در [[مسائل مستحدثه]].<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۴</ref> همچنین معتقد است در باب تقلید، ملاک مفتی است نه فتوا، و مفتی جز بر مجتهد زنده صادق نیست؛ برخلاف راویان حدیث که ملاک و میزان، روایت است و از این جهت تفاوتی میان راوی زنده یا میت نیست.<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۸</ref> | ||
*در میان علمای شیعه، [[اخباریان|اخباریها]] معتقدند تقلید از میتی که راوی حدیث بوده، جایز و صحیح است؛ بهشرط اینکه استنباطی از خود نداشته باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص۲۹۹؛ فیض کاشانی، سفینة النجاة، ۱۳۸۷ش، ص۵۳؛ جزایری، منبع الحیاة، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵-۶.</ref> همچنین [[میرزای قمی]] در کتاب [[جامع الشتات]]، تقلید از میت را جایز دانسته است،<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹ | *در میان علمای شیعه، [[اخباریان|اخباریها]] معتقدند تقلید از میتی که راوی حدیث بوده، جایز و صحیح است؛ بهشرط اینکه استنباطی از خود نداشته باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص۲۹۹؛ فیض کاشانی، سفینة النجاة، ۱۳۸۷ش، ص۵۳؛ جزایری، منبع الحیاة، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵-۶.</ref> همچنین [[میرزای قمی]] در کتاب [[جامع الشتات]]، تقلید از میت را جایز دانسته است،<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹.</ref> قائلان به جواز تقلید ابتدایی از میت معتقدند، آیات و روایاتی که بر جواز تقلید از مجتهد دلالت دارند از جهت حجیت، دارای اطلاق هستند و هیچ تقییدی به حال حیات مجتهد در آنها دیده نمیشود.<ref>مجاهد، مفاتیح الاصول، ۱۴۲۴ق، ص۶۲۴؛ فاضل تونی، الوافیه فی اصول الفقه، ۱۴۱۲ق، ص۳۰۵.</ref> [[دلیل عقلی]]<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹.</ref> [[سیره عقلاء]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۸۲.</ref> و همچنین [[اصل استصحاب|استصحابِ]] جواز تقلید و یا استصحابِ حجیت فتوای مجتهد<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۶۷.</ref> از دیگر دلایل جواز تقلید ابتدایی از میت ذکر شده است. | ||
*برخی از فقها بین تقلید ابتدایی و باقی ماندن و [[بقا بر تقلید از میت|ادامه بر تقلید از میت]] تفصیل قائل شدهاند به این صورت که باقی ماندن بر تقلید پس از فوت مجتهد جایز است برخلاف تقلید ابتدایی که جایز نیست.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: عراقی، نهایة الافکار، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۵۸؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۸-۱۷؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۹؛ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۷؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۸.</ref> | *برخی از فقها بین تقلید ابتدایی و باقی ماندن و [[بقا بر تقلید از میت|ادامه بر تقلید از میت]] تفصیل قائل شدهاند به این صورت که باقی ماندن بر تقلید پس از فوت مجتهد جایز است برخلاف تقلید ابتدایی که جایز نیست.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: عراقی، نهایة الافکار، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۵۸؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۸-۱۷؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۹؛ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۷؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۸.</ref> |