کاربر ناشناس
قبیله خثعم: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح سرفصلها
imported>Mgolpayegani جز (←منابع) |
imported>Jalalyaghmoori جز (اصلاح سرفصلها) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
* نام خثعم در برخی جنگهاى زمان [[جاهلیت]] (ايام العرب) ذكر شده است.<ref>ر.ک: ابن حبيب، 1361، ص462.</ref> | * نام خثعم در برخی جنگهاى زمان [[جاهلیت]] (ايام العرب) ذكر شده است.<ref>ر.ک: ابن حبيب، 1361، ص462.</ref> | ||
== | ==پس از هجرت== | ||
در سال هشتم، در [[غزوه طائف]] [[علی(ع)]] با گروهى از سواران خثعم برخورد كرد و برخى از آنها را در مبارزه به هلاكت رساند و بت هايشان را به امر [[پیامبر(ص)]] شكست.<ref>مفيد، ج1، ص152، 154.</ref> | در سال هشتم، در [[غزوه طائف]] [[علی(ع)]] با گروهى از سواران خثعم برخورد كرد و برخى از آنها را در مبارزه به هلاكت رساند و بت هايشان را به امر [[پیامبر(ص)]] شكست.<ref>مفيد، ج1، ص152، 154.</ref> | ||
در ماه [[صفر]] سال 9 نيز، [[پیامبر(ص)]] گروهى را به فرماندهى [[قُطْبَةبن عامر]] به يكى از منزلگاههاى خثعم در ناحيه تباله فرستاد و او پس از كشتن تعدادی از مشركان، با پيروزى به [[مدینه]] بازگشت.<ref>ابن سعد، ج2، ص162؛ ياقوت حموى، در مبحث «فُتُق».</ref> پيامبر سپاه ديگرى به فرماندهى [[خالدبن ولید]] به سوى خثعم فرستاد. هنگام رويارویی، عدهاى از خثعميان به نشانه [[نماز]] به [[سجده]] افتادند، اما [[مسلمانان]] شتابزده آنها را كشتند، كه [[پیامبر(ص)]] فرمود نصف ديه آنان را به ورثه بدهند.<ref>كلينى، ج5، ص43؛ مطيعى، ج19، ص263؛ شمسشامى، ج6، ص247.</ref> | در ماه [[صفر]] سال 9 نيز، [[پیامبر(ص)]] گروهى را به فرماندهى [[قُطْبَةبن عامر]] به يكى از منزلگاههاى خثعم در ناحيه تباله فرستاد و او پس از كشتن تعدادی از مشركان، با پيروزى به [[مدینه]] بازگشت.<ref>ابن سعد، ج2، ص162؛ ياقوت حموى، در مبحث «فُتُق».</ref> پيامبر سپاه ديگرى به فرماندهى [[خالدبن ولید]] به سوى خثعم فرستاد. هنگام رويارویی، عدهاى از خثعميان به نشانه [[نماز]] به [[سجده]] افتادند، اما [[مسلمانان]] شتابزده آنها را كشتند، كه [[پیامبر(ص)]] فرمود نصف ديه آنان را به ورثه بدهند.<ref>كلينى، ج5، ص43؛ مطيعى، ج19، ص263؛ شمسشامى، ج6، ص247.</ref> | ||
چون [[پیامبر(ص)]] در سال دهم، [[جریربن عبداللّه بَجَلی]] را براى تخريب [[بت خانه]] [[ذوالخَلَصَه]] مأمور ساخت، خثعميان با وى وارد جنگ شدند كه دويست تن از آنان كشته شدند و جرير بر آنان پيروز شد.<ref>ابن كلبى، 1332، ص35ـ36.</ref> | چون [[پیامبر(ص)]] در سال دهم، [[جریربن عبداللّه بَجَلی]] را براى تخريب [[بت خانه]] [[ذوالخَلَصَه]] مأمور ساخت، خثعميان با وى وارد جنگ شدند كه دويست تن از آنان كشته شدند و جرير بر آنان پيروز شد.<ref>ابن كلبى، 1332، ص35ـ36.</ref> | ||
پس از ويرانی ذوالخلصه، خثعميان كه دريافتند مقاومت در برابر [[اسلام]] بيهوده است، با ارسال هيئت هاى پياپى به [[مدینه]]، انقياد خود را از [[پیامبر(ص)]] و اسلام اعلام كردند. از جمله، هيئتى به همراه [[عثعث بن زحر]] و [[اَنَس بن مُدرِک]] نزد پيامبر رفتند.<ref>ابن سعد، ج1، ص348.</ref> | پس از ويرانی ذوالخلصه، خثعميان كه دريافتند مقاومت در برابر [[اسلام]] بيهوده است، با ارسال هيئت هاى پياپى به [[مدینه]]، انقياد خود را از [[پیامبر(ص)]] و اسلام اعلام كردند. از جمله، هيئتى به همراه [[عثعث بن زحر]] و [[اَنَس بن مُدرِک]] نزد پيامبر رفتند.<ref>ابن سعد، ج1، ص348.</ref> | ||
همچنين در سال دهم، هيئتى از شهر [[جُرَش]] [[يمن]]، كه مردمى از قبيله خثعم در آن ساكن بودند، نزد [[پیامبر(ص)]] رفتند و [[مسلمان]] شدند.<ref>طبرى، ج4، ص130ـ.131.</ref> [[ابورُوَیحه سَكَن بن ربیعه]] و اَجْرَم از ديگر سران خثعم بودند كه به حضور پيامبر رسيدند.<ref>ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص 356، 361.</ref> پس از آن، خثعميان با طرح پرسشهايى از پيامبر، به آموختن احكام و تعاليم اسلامى توجه نشان دادند.<ref>ر.ک: بخارى، ج2، ص218؛ كلينى، ج5، ص58؛ علم الهدى، ج2، ص202؛ طوسى، ج 2، ص249.</ref> | همچنين در سال دهم، هيئتى از شهر [[جُرَش]] [[يمن]]، كه مردمى از قبيله خثعم در آن ساكن بودند، نزد [[پیامبر(ص)]] رفتند و [[مسلمان]] شدند.<ref>طبرى، ج4، ص130ـ.131.</ref> [[ابورُوَیحه سَكَن بن ربیعه]] و اَجْرَم از ديگر سران خثعم بودند كه به حضور پيامبر رسيدند.<ref>ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص 356، 361.</ref> پس از آن، خثعميان با طرح پرسشهايى از پيامبر، به آموختن احكام و تعاليم اسلامى توجه نشان دادند.<ref>ر.ک: بخارى، ج2، ص218؛ كلينى، ج5، ص58؛ علم الهدى، ج2، ص202؛ طوسى، ج 2، ص249.</ref> | ||
== | |||
==پس از وفات پیامبر== | |||
در سال يازدهم، پس از وفات [[پیامبر]]، چون خثعم راه [[ارتداد]] پيش گرفت. [[جریربن عبداللّه]] در مأموريتى از طرف [[ابوبكر]]، با مرتدان خثعم و [[بجیله]] كه به هواخواهى از ذوالخَلَصه برخاسته بودند، جنگ كرد و شمارى از آنان را كشت.<ref>طبرى، ج3، ص320، 322.</ref> | در سال يازدهم، پس از وفات [[پیامبر]]، چون خثعم راه [[ارتداد]] پيش گرفت. [[جریربن عبداللّه]] در مأموريتى از طرف [[ابوبكر]]، با مرتدان خثعم و [[بجیله]] كه به هواخواهى از ذوالخَلَصه برخاسته بودند، جنگ كرد و شمارى از آنان را كشت.<ref>طبرى، ج3، ص320، 322.</ref> | ||
در دوران نخستين خلفا، گروههایی از خثعم در فتوحات [[ایران]] و [[شام]]، از جمله جنگهاى [[قادسیه]] و [[يرموک]] در كنار ديگر مسلمانها حضور يافتند.<ref>ر.ک: ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص360؛ طبرى، ج3، ص464؛ ابن حجر عسقلانى، ج6، ص499.</ref> | در دوران نخستين خلفا، گروههایی از خثعم در فتوحات [[ایران]] و [[شام]]، از جمله جنگهاى [[قادسیه]] و [[يرموک]] در كنار ديگر مسلمانها حضور يافتند.<ref>ر.ک: ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص360؛ طبرى، ج3، ص464؛ ابن حجر عسقلانى، ج6، ص499.</ref> | ||