سوره لقمان: تفاوت میان نسخهها
←متن سوره
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
=== نامگذاری === | ===نامگذاری=== | ||
وجه تسمیه سوره لقمان از آیه دوازدهم آن برگرفته شده است. نام [[لقمان]] دوبار در این سوره درآیات ۱۲و ۱۳به کار رفته و در هیچ سوره دیگری نیامده است.<ref>صفوی، «سوره لقمان»، ص۷۹۹.</ref> این سوره به دلیل آنکه( در آیات ۱۳ تا ۱۹) حاوی اندرزهای لقمان به فرزندش است، لقمان نامیده شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۶.</ref> | وجه تسمیه سوره لقمان از آیه دوازدهم آن برگرفته شده است. نام [[لقمان]] دوبار در این سوره درآیات ۱۲و ۱۳به کار رفته و در هیچ سوره دیگری نیامده است.<ref>صفوی، «سوره لقمان»، ص۷۹۹.</ref> این سوره به دلیل آنکه( در آیات ۱۳ تا ۱۹) حاوی اندرزهای لقمان به فرزندش است، لقمان نامیده شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۶.</ref> | ||
=== ترتیب و محل نزول === | ===ترتیب و محل نزول=== | ||
سوره لقمان جز [[سورههای مکی]] و در [[فهرست ترتیبی سورههای قرآن|ترتیب نزول]]، پنجاه و هفتمین سورهای است که بر [[پیامبر(ص)]] نازل شده است. این سوره در چینش کنونی [[مصحف|مُصحَف]]، سی و یکمین سوره است و در [[جزء]] ۲۱ قرآن جای دارد.<ref>ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۳۰۹.</ref> | سوره لقمان جز [[سورههای مکی]] و در [[فهرست ترتیبی سورههای قرآن|ترتیب نزول]]، پنجاه و هفتمین سورهای است که بر [[پیامبر(ص)]] نازل شده است. این سوره در چینش کنونی [[مصحف|مُصحَف]]، سی و یکمین سوره است و در [[جزء]] ۲۱ قرآن جای دارد.<ref>ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۳۰۹.</ref> | ||
=== تعداد آیات و دیگر ویژگیها === | ===تعداد آیات و دیگر ویژگیها=== | ||
سوره لقمان ۳۴ آیه،{{یاد|تعداد آیات این سوره در نزد قاریان [[حجاز]] ۳۳ و به نظر دیگر قاریان ۳۴ آیه است که نظریه دوم مشهور است.(خرمشاهی، «سوره لقمان»، ج۲، ص۱۲۴۶-۱۲۴۵)}} ۵۵۰ کلمه و ۲۱۷۱ حرف دارد و هفدهمین سورهای است که با [[حروف مقطعه]] آغاز گشته است و ششمین سوره از [[سورههای «لامات»|سورههای هفتگانه لامات]] است که با حروف رمزی و مقطعه «الم» آغاز میشوند. سوره لقمان از [[سورههای مثانی]] و مقداری کمتر از یک حزب است.<ref>صفوی، «سوره لقمان»، ص۷۹۹.</ref> برخی معتقدند دو آیه ۲۷ و ۲۸ این سوره در [[مدینه]] نازل شده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۱۴.</ref> | سوره لقمان ۳۴ آیه،{{یاد|تعداد آیات این سوره در نزد قاریان [[حجاز]] ۳۳ و به نظر دیگر قاریان ۳۴ آیه است که نظریه دوم مشهور است.(خرمشاهی، «سوره لقمان»، ج۲، ص۱۲۴۶-۱۲۴۵)}} ۵۵۰ کلمه و ۲۱۷۱ حرف دارد و هفدهمین سورهای است که با [[حروف مقطعه]] آغاز گشته است و ششمین سوره از [[سورههای «لامات»|سورههای هفتگانه لامات]] است که با حروف رمزی و مقطعه «الم» آغاز میشوند. سوره لقمان از [[سورههای مثانی]] و مقداری کمتر از یک حزب است.<ref>صفوی، «سوره لقمان»، ص۷۹۹.</ref> برخی معتقدند دو آیه ۲۷ و ۲۸ این سوره در [[مدینه]] نازل شده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۱۴.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
<br /> | <br /> | ||
موضوعات فرعی این سوره عبارتاند از: | موضوعات فرعی این سوره عبارتاند از: | ||
* بیان عظمت و اهمیت [[قرآن]] در هدایت بشر؛ | *بیان عظمت و اهمیت [[قرآن]] در هدایت بشر؛ | ||
* تقسیم انسانها به نیکوکار و مستکبر و بیان سرنوشت آنان؛ | *تقسیم انسانها به نیکوکار و مستکبر و بیان سرنوشت آنان؛ | ||
* گفتارهایی پیرامون مخلوقات [[خداوند]]؛ | *گفتارهایی پیرامون مخلوقات [[خداوند]]؛ | ||
* نصایح و موعظههای [[لقمان]] به فرزندش مبنی بر توحیدگرایی و عدم [[شرک]] به خدا، احترام به پدر و مادر و اطاعت از آن دو، اقامه [[نماز]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[صبر]]، [[تواضع]]، عدم [[تکبر]] و گفتار نرم و آرام. | *نصایح و موعظههای [[لقمان]] به فرزندش مبنی بر توحیدگرایی و عدم [[شرک]] به خدا، احترام به پدر و مادر و اطاعت از آن دو، اقامه [[نماز]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[صبر]]، [[تواضع]]، عدم [[تکبر]] و گفتار نرم و آرام. | ||
* دلایل [[ایمان]] به مبدأ و معاد؛ | *دلایل [[ایمان]] به مبدأ و معاد؛ | ||
* بیان علوم اختصاصی خداوند، مانند زمان مرگ و برپایی [[قیامت]].<ref>قرائتی، تفسیر نور،۱۳۸۳ق، ج۹، ص۲۲۵.</ref> | *بیان علوم اختصاصی خداوند، مانند زمان مرگ و برپایی [[قیامت]].<ref>قرائتی، تفسیر نور،۱۳۸۳ق، ج۹، ص۲۲۵.</ref> | ||
{{سوره لقمان}} | {{سوره لقمان}} | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
===خریدار سخنان بیهوده=== | ===خریدار سخنان بیهوده=== | ||
پیرامون آیه ششم این سوره «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیضِلَّ عَنْ سَبیل الله بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یتَّخِذَها هُزُواً أُولئِک لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ؛ بعضی از مردم خریدار سخنان بیهودهاند، تا به نادانی، مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره میگیرند. نصیب اینان عذابی است خوار کننده» دو [[شأن نزول]]، بیان شده است: | پیرامون آیه ششم این سوره «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیضِلَّ عَنْ سَبیل الله بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یتَّخِذَها هُزُواً أُولئِک لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ؛ بعضی از مردم خریدار سخنان بیهودهاند، تا به نادانی، مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره میگیرند. نصیب اینان عذابی است خوار کننده» دو [[شأن نزول]]، بیان شده است: | ||
* برخی گفتهاند آیه در مورد [[نضر بن حارث]] نازل شده است. او برای تجارت به [[ایران]] میرفت و داستانهای آنها را یاد میگرفت و برای [[قریش]] نقل میکرد و میگفت: محمد، داستان [[عاد]] و [[ثمود]] میگوید و من داستان رستم و اسفندیار وکسری ها(پادشاهان عجم)؛ به همین جهت قریش، گوش دادن به قرآن را ترک و به شنیدن سخن او روی میآوردند.<ref>واحدی، اسباب النزول، ج۱، ص۳۴۵. | *برخی گفتهاند آیه در مورد [[نضر بن حارث]] نازل شده است. او برای تجارت به [[ایران]] میرفت و داستانهای آنها را یاد میگرفت و برای [[قریش]] نقل میکرد و میگفت: محمد، داستان [[عاد]] و [[ثمود]] میگوید و من داستان رستم و اسفندیار وکسری ها(پادشاهان عجم)؛ به همین جهت قریش، گوش دادن به قرآن را ترک و به شنیدن سخن او روی میآوردند.<ref>واحدی، اسباب النزول، ج۱، ص۳۴۵. | ||
</ref> | </ref> | ||
* برخی نیز آیه را درباره مردی از قریش دانستهاند که [[کنیز]] آوازهخوانی را خریده بود و مردم به شنیدن آواز او رفته و به پیامبر گوش نمیدادند؛<ref>ابن العربی، أحکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۴۹۴.</ref> یا درباره افرادی دانستهاند که به خریداری غلامان و کنیزان آواز خوان میپرداختند.<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۶.</ref> | *برخی نیز آیه را درباره مردی از قریش دانستهاند که [[کنیز]] آوازهخوانی را خریده بود و مردم به شنیدن آواز او رفته و به پیامبر گوش نمیدادند؛<ref>ابن العربی، أحکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۴۹۴.</ref> یا درباره افرادی دانستهاند که به خریداری غلامان و کنیزان آواز خوان میپرداختند.<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۶.</ref> | ||
===علم بیپایان خداوند === | ===علم بیپایان خداوند=== | ||
آیه ۲۷ سوره لقمان «و لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کلِماتُ اللهِ إِنَّ الله عَزیزٌ حَکیمٌ؛ ترجمه«و اگر هر درخت روی زمین (در کف نویسندگان عالم) قلم شود و آب دریا به اضافه هفت دریای دیگر مرکب گردد باز نگارش کلمات خدا (که موجودات بینهایت کتاب آفرینش است) ناتمام بماند، که همانا خدا را اقتدار بینهایت و حکمت بیپایان است». درباره گفتگوی [[احبار یهود|احبار یهودیان]] مدینه با [[پیامبر(ص)]] پیرامون آیه ۸۵ [[سوره اسراء]] «ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا؛ جز اندکی از دانش، به شما داده نشدهاست!» نازل شد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲، ج۲۱، ص۵۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] عدد هفت را نشانه کثرت میداند و منظور از کلمه را لفظی میداند که دلالت بر معنایی دارد که همان موجوداتی هستند که خداوند آفریده است یعنی اگر با قلمهایی که از تمامی درختان تهیه شده و با مرکبی که از همه دریاها به دست آمده؛ اسم مخلوقات الهی نوشته بشوند مرکب دریاها تمام میشوند ولی نوشتن نام مخلوقات الهی ناتمام میمانند. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۳۲.</ref> بزرگان یهود درباره مصداق [[آیه روح|آیه ۸۵ سوره اسراء]] سوال کردند آیا مقصود ما یهودیان هستیم یا مسلمانان که قوم تو هستند؟ و پیامبر جواب داد: مراد همگان هستند. [[یهودیان]] گفتند: تو خود گفتهای که خداوند بر ما [[تورات]] را نازل کرده و در آن، آگاهی بر هر چیزی هست، پیامبر فرمود این علمی که در تورات است در برابر علم خداوند ناچیز است و پس از پافشاری یهودیان که چگونه خیرکثیر با علم قلیل قابل اجتماع است؟ این آیه در جواب آنان نازل شد.<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن،۱۴۱۲ ق، ص۳۴۶.</ref> | آیه ۲۷ سوره لقمان «و لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کلِماتُ اللهِ إِنَّ الله عَزیزٌ حَکیمٌ؛ ترجمه«و اگر هر درخت روی زمین (در کف نویسندگان عالم) قلم شود و آب دریا به اضافه هفت دریای دیگر مرکب گردد باز نگارش کلمات خدا (که موجودات بینهایت کتاب آفرینش است) ناتمام بماند، که همانا خدا را اقتدار بینهایت و حکمت بیپایان است». درباره گفتگوی [[احبار یهود|احبار یهودیان]] مدینه با [[پیامبر(ص)]] پیرامون آیه ۸۵ [[سوره اسراء]] «ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا؛ جز اندکی از دانش، به شما داده نشدهاست!» نازل شد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲، ج۲۱، ص۵۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] عدد هفت را نشانه کثرت میداند و منظور از کلمه را لفظی میداند که دلالت بر معنایی دارد که همان موجوداتی هستند که خداوند آفریده است یعنی اگر با قلمهایی که از تمامی درختان تهیه شده و با مرکبی که از همه دریاها به دست آمده؛ اسم مخلوقات الهی نوشته بشوند مرکب دریاها تمام میشوند ولی نوشتن نام مخلوقات الهی ناتمام میمانند. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۳۲.</ref> بزرگان یهود درباره مصداق [[آیه روح|آیه ۸۵ سوره اسراء]] سوال کردند آیا مقصود ما یهودیان هستیم یا مسلمانان که قوم تو هستند؟ و پیامبر جواب داد: مراد همگان هستند. [[یهودیان]] گفتند: تو خود گفتهای که خداوند بر ما [[تورات]] را نازل کرده و در آن، آگاهی بر هر چیزی هست، پیامبر فرمود این علمی که در تورات است در برابر علم خداوند ناچیز است و پس از پافشاری یهودیان که چگونه خیرکثیر با علم قلیل قابل اجتماع است؟ این آیه در جواب آنان نازل شد.<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن،۱۴۱۲ ق، ص۳۴۶.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== | ||
=== آیه سپاسگزاری از خدا و از پدر و مادر === | ===آیه سپاسگزاری از خدا و از پدر و مادر=== | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۱۴|نوع=|منبع=}} | {{قرآن جدید|۳۱|۱۴|نوع=|منبع=}} | ||
و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متحمّل میشد)، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد؛ (آری به او توصیه کردیم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوی من است! | و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متحمّل میشد)، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد؛ (آری به او توصیه کردیم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوی من است! | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
</ref>[[شکر]] از خدا همان [[تحمید|حمد]] و ستایش و اطاعت است و شکر از پدر و مادر نیز نیکی و [[صله رحم]] است. <ref>الطبرسي، مجمع البيان في تفسيرالقرآن، ج۸، ص۴۹۵.</ref>شکر از خدا به علت نعمتهای الهی است و شکر از پدر و مادر نیز به سبب نعمتها(لطف و محبت) آنهاست.<ref>الشيخ الطوسي، تفسير التبيان، ج۸، ص۲۷۵۶.</ref> | </ref>[[شکر]] از خدا همان [[تحمید|حمد]] و ستایش و اطاعت است و شکر از پدر و مادر نیز نیکی و [[صله رحم]] است. <ref>الطبرسي، مجمع البيان في تفسيرالقرآن، ج۸، ص۴۹۵.</ref>شکر از خدا به علت نعمتهای الهی است و شکر از پدر و مادر نیز به سبب نعمتها(لطف و محبت) آنهاست.<ref>الشيخ الطوسي، تفسير التبيان، ج۸، ص۲۷۵۶.</ref> | ||
=== آیه رابطه صبر وعزم=== | ===آیه رابطه صبر وعزم=== | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۱۷|نوع=|منبع=}} اى پسرك من، نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار، و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش. اين [حاكى] از عزم [و اراده تو در] امور است. | {{قرآن جدید|۳۱|۱۷|نوع=|منبع=}} اى پسرك من، نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار، و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش. اين [حاكى] از عزم [و اراده تو در] امور است. | ||
عزم را همان تصمیم قلبی بر انجام قطعی یک کار دانسته اند که در آن تغییر رأی وجود ندارد. <ref>راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، ج۱۷ ص۵۶۵. طبرسی، مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۰ </ref> | عزم را همان تصمیم قلبی بر انجام قطعی یک کار دانسته اند که در آن تغییر رأی وجود ندارد. <ref>راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، ج۱۷ ص۵۶۵. طبرسی، مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۰ </ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
</ref> | </ref> | ||
=== آیه میانهروی === | ===آیه میانهروی=== | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۱۹|نوع=|منبع=}} و در راهرفتن خود ميانهرو باش، و صدايت را آهستهساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است. | {{قرآن جدید|۳۱|۱۹|نوع=|منبع=}} و در راهرفتن خود ميانهرو باش، و صدايت را آهستهساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است. | ||
کلمه «قصد» را به معنای رعایت حد اعتدال در هر چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه قصد.</ref> و کلمه «غض» را به معنای نقصان در نگاه کردن و صدا کردن دانستهاند.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه غض.</ref> بنابراین دو فراز ابتدایی آیه را به میانهروی در راه رفتن و کوتاه و کم کردن بلندی صدا ترجمه کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref> | کلمه «قصد» را به معنای رعایت حد اعتدال در هر چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه قصد.</ref> و کلمه «غض» را به معنای نقصان در نگاه کردن و صدا کردن دانستهاند.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه غض.</ref> بنابراین دو فراز ابتدایی آیه را به میانهروی در راه رفتن و کوتاه و کم کردن بلندی صدا ترجمه کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در این آیه تعبیر «ناخوشترین بانگها بانگ خران است» علت بلند نکردن صدا است و گویا چنین معنایی مراد بوده: صدای خود را بالا مبر زیرا بلند کردن صدا نشانه بزرگی و قدرت انسان نیست، همانگونه که میبینیم صدای الاغ از همه صداها بلندتر است اما این بلندی نه نشانه کمال است و نه نشانه بزرگی، بلکه حتی نشان از زشتی صدا است و بلندی صدا در الاغ با زشتی صدای او همراه گشته است. گفتنی است که ذکر اینگونه صفات در قرآن تنها جنبه تشبیهی داشته و مورد پذیرش همگان است و با توجه به عدم وجود فهم و عقل برای این حیوانات، باید اینها را در حد مثالهایی دانست که هیچ تحقیر و اهانتی در آن وجود ندارد.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۲۱۲.</ref> [[تفسیر مجمع البیان]] با نقل روایتی منظور آیه را زشت شمردن صدای مردمان جاهل دانسته که گویا چون الاغ هستند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۸۸.</ref>{{یاد|الحمیر من الناس وهم الجهال}}در روایتی [[امام صادق(ع)]] عطسه با صدای بلند و زشت را از مصادیق آیه برشمرده است. <ref>البحراني، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۴، ص۳۷۵.</ref> | در این آیه تعبیر «ناخوشترین بانگها بانگ خران است» علت بلند نکردن صدا است و گویا چنین معنایی مراد بوده: صدای خود را بالا مبر زیرا بلند کردن صدا نشانه بزرگی و قدرت انسان نیست، همانگونه که میبینیم صدای الاغ از همه صداها بلندتر است اما این بلندی نه نشانه کمال است و نه نشانه بزرگی، بلکه حتی نشان از زشتی صدا است و بلندی صدا در الاغ با زشتی صدای او همراه گشته است. گفتنی است که ذکر اینگونه صفات در قرآن تنها جنبه تشبیهی داشته و مورد پذیرش همگان است و با توجه به عدم وجود فهم و عقل برای این حیوانات، باید اینها را در حد مثالهایی دانست که هیچ تحقیر و اهانتی در آن وجود ندارد.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۲۱۲.</ref> [[تفسیر مجمع البیان]] با نقل روایتی منظور آیه را زشت شمردن صدای مردمان جاهل دانسته که گویا چون الاغ هستند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۸۸.</ref>{{یاد|الحمیر من الناس وهم الجهال}}در روایتی [[امام صادق(ع)]] عطسه با صدای بلند و زشت را از مصادیق آیه برشمرده است. <ref>البحراني، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۴، ص۳۷۵.</ref> | ||
=== آیه عروة الوثقی (۲۲) === | ===آیه عروة الوثقی (۲۲)=== | ||
{{اصلی|آیه عروة الوثقی}} | {{اصلی|آیه عروة الوثقی}} | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۲۲|نوع=|منبع=}} و هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آرد و نکوکار باشد چنین کس به محکمترین رشته الهی چنگ زده است، و (بدانید که) پایان کارها به سوی خداست. | {{قرآن جدید|۳۱|۲۲|نوع=|منبع=}} و هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آرد و نکوکار باشد چنین کس به محکمترین رشته الهی چنگ زده است، و (بدانید که) پایان کارها به سوی خداست. | ||
[[مفسران]] درباره اینکه منظور از «عروة الوثقی» در این آیه چیست نظرات گوناگونی ارائه دادهاند؛ برخی معتقدند [[ایمان]] و [[عمل صالح]] محکمترین وسیلهای است که باعث نجات انسان خواهد شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۶۸.</ref> در [[تفسیر قمی]] با نقل [[روایت|روایتی]] منظور از عروه الوثقی را [[ولایت]] دانسته<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و در [[تفسیر البرهان]] با استناد به روایاتی از [[پیامبر(ص)]] و [[چهارده معصوم|معصومان (ع)]] عروة الوثقی را [[ولایت امام علی(ع)]] و [[ائمه(ع)]] و مودت و محبت آنان دانسته است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.</ref> در [[تفسیر الکاشف]] نیز عروة الوثقی را انجام [[واجبات]]، ترک [[محرمات]] و نیکی به دیگران معرفی کرده است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۶۶.</ref> | [[مفسران]] درباره اینکه منظور از «عروة الوثقی» در این آیه چیست نظرات گوناگونی ارائه دادهاند؛ برخی معتقدند [[ایمان]] و [[عمل صالح]] محکمترین وسیلهای است که باعث نجات انسان خواهد شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۶۸.</ref> در [[تفسیر قمی]] با نقل [[روایت|روایتی]] منظور از عروه الوثقی را [[ولایت]] دانسته<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و در [[تفسیر البرهان]] با استناد به روایاتی از [[پیامبر(ص)]] و [[چهارده معصوم|معصومان (ع)]] عروة الوثقی را [[ولایت امام علی(ع)]] و [[ائمه(ع)]] و مودت و محبت آنان دانسته است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.</ref> در [[تفسیر الکاشف]] نیز عروة الوثقی را انجام [[واجبات]]، ترک [[محرمات]] و نیکی به دیگران معرفی کرده است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۶۶.</ref> | ||
=== آیه علمهای اختصاصی خداوند === | ===آیه علمهای اختصاصی خداوند=== | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۳۴|نوع=|منبع=}} آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل میکند، و آنچه را که در رحمها (ی مادران) است میداند، و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی میمیرد؟ خداوند عالم و آگاه است!)براساس آیه علم به برپایی روز [[قیامت]] فقط اختصاص به خداوند دارد اما علم به زمان نزول باران و آن چه در رحم مادران است هر چند اختصاص به خداوند دارد{{یاد| گرچه دستگاهها و آزمايشهاى علمى امروز نشان مىدهند كه جنين پسر است يا دختر؛ امّا علم خداوند ازلى و نامحدود است؛ علاوه بر اين، علم به «ما فِي الْأَرْحامِ» تنها مربوط به پسر يا دختر بودن جنين نيست، بلكه استعدادها، حالات، روحيّات، و صدها دانستنى ديگر را نيز شامل مىشود كه با هيچ دستگاه و آزمايش و امكانات بشرى، قابل دستيابى نيست. قرائتی، محسن، تفسیرنور،۱۳۸۳ش، ج۷،ص۲۹۴.}} ولی به هرکس بخواهد تعلیم میکند {{یاد|إِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ ( إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ) الْآيَةَ فَيَعْلَمُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ قَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَ سَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَ شَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَ مَنْ يَكُونُ فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللهُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللهُ نَبِيَّهُ ((صلى الله عليه وآله)) فَعَلَّمَنِيهِ وَ دَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَ تَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي ترجمه: علم غيب منحصر است به دانستن وقت قيامت و آنچه خداوند سبحان در گفتارش شمرده است در سوره لقمان آیه ۳۴... ولى غير از اينها پس علمى است كه خداوند به پيغمبر خود، صلّى اللهعليه و آله، ياد داد و او هم به من آموخت و دعاء كرد كه سينه من آنرا نگاهداشته و پهلوهايم احاطهاش نمايد (حفظ كرده آنرا ضبط نمايم). فيض الاسلام اصفهانى، على نقى، نهج البلاغه، ج۲، ص۳۹۸.}} دو موضوع دیگر نیز از مجهولات آدمی است یکی بی خبری از آن چه فردا برایش پیش میآید و دیگر بی خبری از این که در چه سرزمینی خواهد مُرد و همین دو نادانی سبب بی خبری نسبت به تمامی حوادث زندگانی است. آیه در واقع هشداری است به انسان که با این همه جهل و نادانی در برابر خدا تمرد و سرکشی نکند و خویشتن را به هلاکت نیفکند. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۳۸و۲۳۹. | {{قرآن جدید|۳۱|۳۴|نوع=|منبع=}} آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل میکند، و آنچه را که در رحمها (ی مادران) است میداند، و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی میمیرد؟ خداوند عالم و آگاه است!)براساس آیه علم به برپایی روز [[قیامت]] فقط اختصاص به خداوند دارد اما علم به زمان نزول باران و آن چه در رحم مادران است هر چند اختصاص به خداوند دارد{{یاد| گرچه دستگاهها و آزمايشهاى علمى امروز نشان مىدهند كه جنين پسر است يا دختر؛ امّا علم خداوند ازلى و نامحدود است؛ علاوه بر اين، علم به «ما فِي الْأَرْحامِ» تنها مربوط به پسر يا دختر بودن جنين نيست، بلكه استعدادها، حالات، روحيّات، و صدها دانستنى ديگر را نيز شامل مىشود كه با هيچ دستگاه و آزمايش و امكانات بشرى، قابل دستيابى نيست. قرائتی، محسن، تفسیرنور،۱۳۸۳ش، ج۷،ص۲۹۴.}} ولی به هرکس بخواهد تعلیم میکند {{یاد|إِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ ( إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ) الْآيَةَ فَيَعْلَمُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ قَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَ سَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَ شَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَ مَنْ يَكُونُ فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللهُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللهُ نَبِيَّهُ ((صلى الله عليه وآله)) فَعَلَّمَنِيهِ وَ دَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَ تَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي ترجمه: علم غيب منحصر است به دانستن وقت قيامت و آنچه خداوند سبحان در گفتارش شمرده است در سوره لقمان آیه ۳۴... ولى غير از اينها پس علمى است كه خداوند به پيغمبر خود، صلّى اللهعليه و آله، ياد داد و او هم به من آموخت و دعاء كرد كه سينه من آنرا نگاهداشته و پهلوهايم احاطهاش نمايد (حفظ كرده آنرا ضبط نمايم). فيض الاسلام اصفهانى، على نقى، نهج البلاغه، ج۲، ص۳۹۸.}} دو موضوع دیگر نیز از مجهولات آدمی است یکی بی خبری از آن چه فردا برایش پیش میآید و دیگر بی خبری از این که در چه سرزمینی خواهد مُرد و همین دو نادانی سبب بی خبری نسبت به تمامی حوادث زندگانی است. آیه در واقع هشداری است به انسان که با این همه جهل و نادانی در برابر خدا تمرد و سرکشی نکند و خویشتن را به هلاکت نیفکند. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۳۸و۲۳۹. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
در فضیلت قرائت این سوره آمده است هر شخصی سوره لقمان را بخواند؛ در قیامت [[لقمان]] با او دوست بوده و ده برابر اجر فردی که به خوبیها عمل کرده و از بدیها دوری نموده، به او [[پاداش]] داده میشود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۸.</ref> همچنین نقل است کسی که سوره لقمان را در هر شب بخواند، [[خداوند]] در آن شب، [[فرشتگان|فرشتگانی]] را بر او میگمارد که تا صبح او را از [[شیطان]] و لشکریانش حفظ نمایند و اگر در روز آن را تلاوت کند، تا شب او را از شیطان و لشکریانش حفظ مینمایند.<ref>صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۰.</ref> | در فضیلت قرائت این سوره آمده است هر شخصی سوره لقمان را بخواند؛ در قیامت [[لقمان]] با او دوست بوده و ده برابر اجر فردی که به خوبیها عمل کرده و از بدیها دوری نموده، به او [[پاداش]] داده میشود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۸.</ref> همچنین نقل است کسی که سوره لقمان را در هر شب بخواند، [[خداوند]] در آن شب، [[فرشتگان|فرشتگانی]] را بر او میگمارد که تا صبح او را از [[شیطان]] و لشکریانش حفظ نمایند و اگر در روز آن را تلاوت کند، تا شب او را از شیطان و لشکریانش حفظ مینمایند.<ref>صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۰.</ref> | ||
== متن سوره == | ==متن و ترجمه سوره لقمان== | ||
{{سوره ۰۳۱ با ترجمه|شماره=۳۱}} | {{سوره ۰۳۱ با ترجمه|شماره=۳۱}} | ||
{{سورههای قرآن|31|[[سوره روم]]|[[سوره سجده]]}} | {{سورههای قرآن|31|[[سوره روم]]|[[سوره سجده]]}} | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
#تفسیر تربیتی - عرفانی سوره لقمان، طاهره سادات زرگر مرادی، انتشارات شهد علم، | #تفسیر تربیتی - عرفانی سوره لقمان، طاهره سادات زرگر مرادی، انتشارات شهد علم، | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||