پرش به محتوا

تفسیر روایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۵: خط ۵:
[[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]]، [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر قمی]]،  [[تفسیر نور الثقلین (کتاب)|تفسیر نورالثقلین]] و  [[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر البرهان]] نمونه‌هایی از تفاسیر روایی شیعه و تفسیر جامع البیان، نمونه‌ای از تفاسیر روایی [[اهل سنت]] است. به گفته [[محمدهادی معرفت]]، مهمترین آثار تفسیری در دنیای [[اسلام]]، ابتدا با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته است.
[[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]]، [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر قمی]]،  [[تفسیر نور الثقلین (کتاب)|تفسیر نورالثقلین]] و  [[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر البرهان]] نمونه‌هایی از تفاسیر روایی شیعه و تفسیر جامع البیان، نمونه‌ای از تفاسیر روایی [[اهل سنت]] است. به گفته [[محمدهادی معرفت]]، مهمترین آثار تفسیری در دنیای [[اسلام]]، ابتدا با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته است.


== مفهوم‌شناسی ==
==مفهوم‌شناسی==
تفسیر روایی، تفسیر مأثور یا تفسیر نقلی،<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.</ref> بنابر نظر [[شیعیان]]، گونه‌ای از تفسیر قرآن، مبتنی بر [[روایات]] نقل‌شده از پیامبر اسلام(ص) و [[امامان شیعه]] است.<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.</ref> اهل سنت، کلام [[صحابه]] و [[تابعین]] را نیز مبنای استفاده در تفسیر روایی دانسته‌اند.<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون،‌ دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۲.</ref>
تفسیر روایی، تفسیر مأثور یا تفسیر نقلی،<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.</ref> بنابر نظر [[شیعیان]]، گونه‌ای از تفسیر قرآن، مبتنی بر [[روایات]] نقل‌شده از پیامبر اسلام(ص) و [[امامان شیعه]] است.<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶.</ref> اهل سنت، کلام [[صحابه]] و [[تابعین]] را نیز مبنای استفاده در تفسیر روایی دانسته‌اند.<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون،‌ دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۲.</ref>


== اهمیت و اعتبار روایات تفسیری ==
==اهمیت و اعتبار روایات تفسیری==
به باور [[مفسران]] مسلمان، پیامبر اسلام، علاوه بر ابلاغ [[وحی]]، وظیفه تفسیر، تبیین و توضیح کلام خدا را نیز بر عهده داشته است.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۳۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۲۰، ص۵۷؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱۲، ص۲۸۴؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۴، ص۱۹۶.</ref> اینان، این باور خود را متکی به آیه ۴۴ و ۶۴ [[سوره نحل]] دانسته‌اند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۳۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۲۰، ص۵۷؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱۲، ص۲۸۴؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۴، ص۱۹۶.</ref> بر این اساس، مفسران شیعه و سنی معتقدند که سخنان یا احادیث تفسیری منسوب به [[پیامبر(ص)|پیامبر(ص)]]، در صورت اثبات صحت آنها، یکی از بهترین و استوارترین گونه‌های تفسیر است.<ref>ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۶، ص۴۷، ج۱۴، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> شیعیان، با استناد به حدیث ثقلین، روایات امامان شیعه را نیز از منابع تفسیر روایی دانسته‌اند.<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجهم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶-۳۷.</ref>
به باور [[مفسران]] مسلمان، پیامبر اسلام، علاوه بر ابلاغ [[وحی]]، وظیفه تفسیر، تبیین و توضیح کلام خدا را نیز بر عهده داشته است.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۳۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۲۰، ص۵۷؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱۲، ص۲۸۴؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۴، ص۱۹۶.</ref> اینان، این باور خود را متکی به آیه ۴۴ و ۶۴ [[سوره نحل]] دانسته‌اند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۳۹۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ج۲۰، ص۵۷؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱۲، ص۲۸۴؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۱۴، ص۱۹۶.</ref> بر این اساس، مفسران شیعه و سنی معتقدند که سخنان یا احادیث تفسیری منسوب به [[پیامبر(ص)|پیامبر(ص)]]، در صورت اثبات صحت آنها، یکی از بهترین و استوارترین گونه‌های تفسیر است.<ref>ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، ۱۹۸۴م، ج۶، ص۴۷، ج۱۴، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> شیعیان، با استناد به حدیث ثقلین، روایات امامان شیعه را نیز از منابع تفسیر روایی دانسته‌اند.<ref>ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجهم، ۱۴۱۴ق، ص۳۶-۳۷.</ref>


به رغم اهمیت روایات تفسیری، مفسران معتقدند روایاتی جعلی هم در میان احادیث مذکور وجود دارد که با هدف ارتقای مقام و منزلت یکی از [[صحابه]] یا مردود شمردن آنها جعل شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۸-۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵۵۶؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون،‌دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۵.</ref> جَعل [[شأن نزول]] برای آیه ۱۱۳ [[سوره توبه]]، یکی از این موارد دانسته شده که [[طبری]] و [[بخاری]]، از مفسران اهل سنت، آن را جعلی دانسته‌اند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۲۰۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق، ج۷، ص۳۰.</ref> بر اساس شأن نزول مذکور، [[آیه]] ۱۱۳ سوره توبه را درباره [[ابوطالب]]، پدر [[امام علی(ع)]] دانسته‌اند که هنگام مرگ وی نازل شده و بیانگر [[شرک]] او تا پایان عمر است، در حالی که طبری و بخاری، معتقدند ابوطالب سه سال قبل از [[هجرت]] درگذشته و این آیه در [[سال نهم هجری قمری|سال نهم هجرت]] نازل شده است.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۲۰۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق، ج۷، ص۳۰.</ref> به اینگونه روایات جعلی که محققان معتقدند غالبا توسط یهودیانِ مسلمان‌شده جعل شده‌اند، [[اسرائیلیات]] گفته می‌شود.<ref>نگاه کنید به: ذهبی، الإسرائیلیات فی التفسیر والحدیث، ۱۴۰۵ق، ص۱۹.</ref>
به رغم اهمیت روایات تفسیری، مفسران معتقدند روایاتی جعلی هم در میان احادیث مذکور وجود دارد که با هدف ارتقای مقام و منزلت یکی از [[صحابه]] یا مردود شمردن آنها جعل شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۸-۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵۵۶؛ ذهبی، التفسیر والمفسرون،‌دار الکتب الحدیثة، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۵.</ref> جَعل [[شأن نزول]] برای آیه ۱۱۳ [[سوره توبه]]، یکی از این موارد دانسته شده که [[طبری]] و [[بخاری]]، از مفسران اهل سنت، آن را جعلی دانسته‌اند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۲۰۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق، ج۷، ص۳۰.</ref> بر اساس شأن نزول مذکور، [[آیه]] ۱۱۳ سوره توبه را درباره [[ابوطالب]]، پدر [[امام علی(ع)]] دانسته‌اند که هنگام مرگ وی نازل شده و بیانگر [[شرک]] او تا پایان عمر است، در حالی که طبری و بخاری، معتقدند ابوطالب سه سال قبل از [[هجرت]] درگذشته و این آیه در [[سال نهم هجری قمری|سال نهم هجرت]] نازل شده است.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۲۰۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۳۲۲-۱۳۳۰ق، ج۷، ص۳۰.</ref> به اینگونه روایات جعلی که محققان معتقدند غالبا توسط یهودیانِ مسلمان‌شده جعل شده‌اند، [[اسرائیلیات]] گفته می‌شود.<ref>نگاه کنید به: ذهبی، الإسرائیلیات فی التفسیر والحدیث، ۱۴۰۵ق، ص۱۹.</ref>


== نمونه‌هایی از تفسیر روایی ==
==نمونه‌هایی از تفسیر روایی==
[[پرونده:کتاب تفسیر عیاشی.jpg|200px|بندانگشتی|جلد کتاب تفسیر، نوشته محمد بن مسعود عیاشی.]]
[[پرونده:کتاب تفسیر عیاشی.jpg|366x366px|بندانگشتی|جلد کتاب تفسیر، نوشته محمد بن مسعود عیاشی.]]
[[محمدهادی معرفت]]، از قرآن‌پژوهان و مفسران معاصر، معتقد است مهمترین کتاب‌های تفسیری گذشتگان، با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته‌ و اتکا به معانی [[فلسفه اسلامی|فلسفی]]، [[کلام اسلامی|کلامی]] و ادبی [[قرآن]]، تنها در تعداد اندکی از این تفاسیر اولیه به چشم می‌خورد.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۱۲.</ref> مهمترین تفاسیر روایی از نظر معرفت، عبارتند از:
[[محمدهادی معرفت]]، از قرآن‌پژوهان و مفسران معاصر، معتقد است مهمترین کتاب‌های تفسیری گذشتگان، با تکیه بر روایات تفسیری شکل گرفته‌ و اتکا به معانی [[فلسفه اسلامی|فلسفی]]، [[کلام اسلامی|کلامی]] و ادبی [[قرآن]]، تنها در تعداد اندکی از این تفاسیر اولیه به چشم می‌خورد.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۱۲.</ref> مهمترین تفاسیر روایی از نظر معرفت، عبارتند از:
* [[تفسیر عیاشی]]، نوشته [[محمد بن مسعود عیاشی]]، از فقیهان شیعه در [[قرن چهارم هجری]]، و استادِ [[محمد بن عمر کشی]].<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۲.</ref> عیاشی در تفسیر خود، روایات تفسیری نقل‌شده از امامان شیعه را همراه با سند نقل کرده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۲.</ref> با این حال تنها بخش‌های اندکی از تفسیر عیاشی در دسترس است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۲.</ref>
*[[تفسیر عیاشی]]، نوشته [[محمد بن مسعود عیاشی]]، از فقیهان شیعه در [[قرن چهارم هجری]]، و استادِ [[محمد بن عمر کشی]].<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۲.</ref> عیاشی در تفسیر خود، روایات تفسیری نقل‌شده از امامان شیعه را همراه با سند نقل کرده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۲.</ref> با این حال تنها بخش‌های اندکی از تفسیر عیاشی در دسترس است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۲.</ref>
* [[تفسیر قمی]]، منسوب به [[علی بن ابراهیم قمی]] است که شاگرد وی، ابوالفضل العباس بن محمد، از نوادگان [[امام موسی کاظم(ع)]]، تألیف کرده و از روایات نقل‌شده توسط علی بن ابراهیم و نیز [[تفسیر ابی جارود]] بهره برده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۵.</ref> درباره ابوالفضل العباس بن محمد، نویسنده کتاب، جز آنکه علوی و از شاگردان علی بن ابراهیم بوده، اطلاعاتی در دست نیست.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۶.</ref> این تفسیر گرچه در مجموع بی‌اشکال دانسته شده، اما موارد معدودی از [[حدیث ضعیف|روایات ضعیف]] نیز در آن گزارش شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۷.</ref>
*[[تفسیر قمی]]، منسوب به [[علی بن ابراهیم قمی]] است که شاگرد وی، ابوالفضل العباس بن محمد، از نوادگان [[امام موسی کاظم(ع)]]، تألیف کرده و از روایات نقل‌شده توسط علی بن ابراهیم و نیز [[تفسیر ابی جارود]] بهره برده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۵.</ref> درباره ابوالفضل العباس بن محمد، نویسنده کتاب، جز آنکه علوی و از شاگردان علی بن ابراهیم بوده، اطلاعاتی در دست نیست.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۶.</ref> این تفسیر گرچه در مجموع بی‌اشکال دانسته شده، اما موارد معدودی از [[حدیث ضعیف|روایات ضعیف]] نیز در آن گزارش شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۲۷.</ref>
* [[جامع البیان]]، نوشته [[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر طبری]]، از مفسران اهل سنت. طبری، به اعتبار جامعیت و گستردگی کتاب تفسیرش، پدر [[علم تفسیر]] دانسته شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref> گرچه به نقل [[حدیث ضعیف|روایات ضعیف]] و جعلی، و اعتماد به راویان مجهول متهم شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref>
*[[جامع البیان]]، نوشته [[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر طبری]]، از مفسران اهل سنت. طبری، به اعتبار جامعیت و گستردگی کتاب تفسیرش، پدر [[علم تفسیر]] دانسته شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref> گرچه به نقل [[حدیث ضعیف|روایات ضعیف]] و جعلی، و اعتماد به راویان مجهول متهم شده است.<ref>معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، ۱۴۱۹ق،‌ ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref>
*[[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر البرهان]] نوشته [[سید هاشم بحرانی]] (حدود ۱۰۵۰ق-۱۱۰۷ق یا ۱۱۰۹ق)بحرانی در مقدمه تفسیرش آن را کتابی برشمرده که مخاطب را بر بسیاری از اسرار علوم قرآن، مسائل علوم شرعی، قصص واخبار انبیاء و فضائل [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت (ع)]] آگاه می‌سازد زیرا از روایات اهل بیت(ع) گرفته شده که وحی در خانه آنان نازل شده است. وی روایات البرهان را از کتب معتبر و قابل اعتماد انتخاب کرده که نویسندگان آنها از اساتید معتبر هستند و اغلب روایات را از طریق امامیه نقل کرده‌ است، و در مواردی که روایات [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] موافق روایات اهل بیت(ع)، یا در بیان فضائل اهل بیت(ع) هستند، از آنها نیز نقل نموده است. از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز (به این دلیل که شاگرد امام علی(ع) بوده) مقدار کمی در تفسیر آیات، نقل کرده‌ است. <ref>بحرانی‌، البرهان‌ فی‌ تفسیر القرآن‌، نشر موسسه بعثت، ج۱، ص۶و۷.</ref>
*[[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر البرهان]] نوشته [[سید هاشم بحرانی]] (حدود ۱۰۵۰ق-۱۱۰۷ق یا ۱۱۰۹ق)بحرانی در مقدمه تفسیرش آن را کتابی برشمرده که مخاطب را بر بسیاری از اسرار علوم قرآن، مسائل علوم شرعی، قصص واخبار انبیاء و فضائل [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت (ع)]] آگاه می‌سازد زیرا از روایات اهل بیت(ع) گرفته شده که وحی در خانه آنان نازل شده است. وی روایات البرهان را از کتب معتبر و قابل اعتماد انتخاب کرده که نویسندگان آنها از اساتید معتبر هستند و اغلب روایات را از طریق امامیه نقل کرده‌ است، و در مواردی که روایات [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] موافق روایات اهل بیت(ع)، یا در بیان فضائل اهل بیت(ع) هستند، از آنها نیز نقل نموده است. از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نیز (به این دلیل که شاگرد امام علی(ع) بوده) مقدار کمی در تفسیر آیات، نقل کرده‌ است. <ref>بحرانی‌، البرهان‌ فی‌ تفسیر القرآن‌، نشر موسسه بعثت، ج۱، ص۶و۷.</ref>


==جستارهای وابسته ==
==جستارهای وابسته==
* [[تفسیر به رأی]]
*[[تفسیر به رأی]]
* [[محکم و متشابه]]
*[[محکم و متشابه]]


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.