پرش به محتوا

شیخ فضل‌الله نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
:: قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل‌الله نوری به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود –یعنی قانون– مبدل می‌شود.<ref>آوینی، فردایی دیگر. واحه. ص۹۲.</ref>
:: قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل‌الله نوری به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود –یعنی قانون– مبدل می‌شود.<ref>آوینی، فردایی دیگر. واحه. ص۹۲.</ref>
   
   
* [[عبدالله مستوفی]]:
* [[عبدالله مستوفی]]:{{یاد|عبدالله مستوفى (درگذشت: ۱۳۲۹ش)، رجل سیاسی اداریِ اواخر عهد قاجار و پهلوی، نویسنده کتاب شرح زندگانى من<ref>https://www.nlai.ir/detail-page/-/asset_publisher/1XAU1TD4jK8G/content/--4886</ref>  }}
::من شیخ فضل الله را هیچ ندیده و از اخلاق و احوال و درجه دیانت و تقوای او هیچ اطلاعی ندارم.... ولی‌دار زدن او، علی رؤس الاشهاد، چه لازم بود؟ از او بیم داشتند که فتنه‌ای برپا کند؟ خیر! شیخ فضل الله مرتکب قتل عمدی هم نشده بود که اعدام او در مقابل آن عادلانه باشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ص۲۸۹.</ref>
::من شیخ فضل الله را هیچ ندیده و از اخلاق و احوال و درجه دیانت و تقوای او هیچ اطلاعی ندارم.... ولی‌دار زدن او، علی رؤس الاشهاد، چه لازم بود؟ از او بیم داشتند که فتنه‌ای برپا کند؟ خیر! شیخ فضل الله مرتکب قتل عمدی هم نشده بود که اعدام او در مقابل آن عادلانه باشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ص۲۸۹.</ref>


۱۷٬۴۸۶

ویرایش