|
|
خط ۵۶: |
خط ۵۶: |
| ==تحریف در لغت و اصطلاح== | | ==تحریف در لغت و اصطلاح== |
| تحریف در لغت به معانی دگرگونی، میل، گشتن از چیزی، کرانه و لبه ذکر شده است<ref>فراهیدی؛ ابن دُرَید؛ جوهری، ذیل «حرف»؛ ر.ک: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص۲۱۳، ج ۷، ص۲۹۶؛ زمخشری، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج ۱، ص۵۱۶.</ref> و در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن و وارونهسازی است و مصادیق گوناگونی دارد.<ref>ر.ک: خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۷-۱۹۸؛ معرفت، ص۱۳-۱۶.</ref> | | تحریف در لغت به معانی دگرگونی، میل، گشتن از چیزی، کرانه و لبه ذکر شده است<ref>فراهیدی؛ ابن دُرَید؛ جوهری، ذیل «حرف»؛ ر.ک: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص۲۱۳، ج ۷، ص۲۹۶؛ زمخشری، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج ۱، ص۵۱۶.</ref> و در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن و وارونهسازی است و مصادیق گوناگونی دارد.<ref>ر.ک: خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۷-۱۹۸؛ معرفت، ص۱۳-۱۶.</ref> |
|
| |
| ==اهتمام مسلمانان به حفظ و صیانت از قرآن==
| |
| گذشته از بیانات قرآنی و احادیث، باتوجه به جایگاه [[قرآن]] در باور مسلمانان، که از همان آغاز [[بعثت]] نمود یافت، و با عنایت به سعی ایشان در حراست از تمامت قرآن و حفظ متن از هرگونه دگرگونی، احتمال وقوع تحریف در قرآن منتفی است. پس از نزول آیات قرآن، [[پیامبر اکرم(ص)]] آیات را برای مردم میخواند و کاتبان [[وحی]]، بویژه [[امام علی(ع)|علی علیهالسلام]]، را فراخوانده امر به کتابت آنها میکرد. بنا به گزارشهای تاریخی، آگاهی و شناخت مسلمانان از آیات، عمیق بود و همگان باور داشتند آنچه را که پیامبر(ص) تلاوت میکند، وحی است.
| |
|
| |
| گزارشهای تاریخی متعدد نیز بر حساسیت مسلمانان نسبت به [[قرآن]] و سلامت نص کلام الهی دلالت دارد.
| |
| برای مثال، [[عثمان بن عفان]] بر آن بود که «و» را از ابتدای «الّذین» در آیه «وَالَّذینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ و الفِضَّةَ»<ref>توبه: ۳۴</ref> بردارد، اما [[ابی بن کعب|اُبَی بن کعب]] او را بیم داد که اگر «و» را بر جایش نگذارند شمشیر از نیام برمیکشد.<ref>ر.ک: سیوطی، ج ۳، ص۲۳۲</ref> در موردی دیگر [[خلیفه دوم]] تصمیم گرفت در قرائت آیه ۱۰۰ [[سوره توبه]] «وَالسّابِقُونَ الاَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجرینَ و الاَنصارِ وَالَّذینَ اتَّبَعوُهُم» واژه «انصار» را مرفوع بخواند و حرف «و» را از ابتدای «الّذین» بردارد تا نشان داده شود که عظمت و جایگاه شایسته [[انصار]] منوط به تبعیت آنان از [[مهاجران]] است. این اقدام خلیفه در مفاخرات مهاجران و انصار پس از [[محمد(ص)|رسول الله]](ص) مؤثر و به سود مهاجران بود. این بار نیز کسانی، از جمله ابی بن کعب، به [[خلیفه دوم|عمر]] اعتراض و تأکید کردند که آیه آنچنانکه او قرائت میکند، نیست.<ref>طبری، ج ۱۱، ص۷؛سیوطی، ج ۳، ص۲۶۹</ref> عمر بر این باور بود که در قرآن آیهای وجود دارد که «حدّ [[رجم]]» را ذکر کرده اما از اینکه این باور را اعلام کند و مردم او را به افزودن بر کتاب خدا متهم کنند، میهراسید.<ref>مالک بن انس، ج ۲، ص۸۲۴</ref>
| |
|
| |
| از [[ابن زبیر]] نیز نقل شده که عثمان بن عفان در پاسخ این پرسش که چرا آیه ۲۴۰ [[سوره بقره]] را که حکم آن نسخ شده، از [[قرآن]] حذف نمیکند، گفت که هرگز چیزی از قرآن را تغییر نمیدهد و از جایش برنمی گیرد.<ref>بخاری جعفی، ج ۴، ص۱۶۰-۱۶۱</ref> بدین ترتیب بسیاری از صحابیان و مؤمنان بر تمام آیات الهی آگاهی دقیق و ژرف داشتند و هرگز دگرگونی آن را برنمی تابیدند و اگر موردی پیش میآمد برمیآشفتند.
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| '''محدث نوری'''{{-}}
| |
| در دوره اخیر، انتشار کتاب [[محدث نوری]] به نام [[فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب)|فصل الخطاب]] این اتهام شدیدتر شده است و بحث درباره تحریف یا تحریف ناپذیری قرآن و موضع عالمان شیعه در این باب عمدتاً ناظر به نظرات محدث نوری و کتاب وی بوده است.
| |
|
| |
| عالمان [[شیعه]] در مقام رد نگاشته وی چندین کتاب نوشتهاند.<ref>ر.ک: معرفت، ص۵۹-۷۸؛حسینی میلانی، ص۱۵-۳۴</ref> و برخی دانشمندان [[اهل سنّت]] نیز از سر صدق و با توجه به دیدگاههای مقبول نزد علمای شیعه، ساحتِ شیعه را از اتهام تحریف قرآن مبرا دانستند.<ref>ر.ک: دهلوی، ص۳۵۴</ref>
| |
|
| |
| ===دیدگاه علمای شیعه===
| |
| به نظر غالب عالمان اسلامی، از مفسران و [[فقیهان]] و قرآن پژوهان، [[قرآن]] به صورت کنونی و با همین ترتیب و ساختار در زمان [[پیامبر اکرم]](ص) شکل گرفته است، بعضی از کسانی که این رأی را دادهاند، عبارتاند از: [[عبدالحی بن احمد بلخی خراسانی|ابوالقاسم عبدالحی بن احمد بلخی خراسانی]] (متوفی ۳۱۹ق.)،<ref>ابن طاووس، ص۳۱۵</ref> [[ابوبکر انباری]] (متوفی ۳۲۸ق.)،<ref>زرکشی، ج ۱، ص۲۶۰</ref> [[سید مرتضی|سیدمرتضی علم الهدی]]،<ref>علم الهدی، ص۳۶۳؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۸۴.</ref> [[حاکم جشمی|حاکم جِشُمی]] (متوفی ۴۹۴ق.)،<ref>زرزور، ص۴۱۵-۴۱۶</ref> [[محمود بن حمزه کرمانی]] (متوفی حدود ۵۰۵ق.)،<ref>زرکشی، ج ۱، ص۲۵۹-۲۶۰</ref> [[فضل بن حسن طبرسی]] (متوفی ۵۴۸)<ref>طبرسی، ج ۱، ص۸۴</ref> [[سید بن طاووس]] (متوفی ۶۶۴)،<ref>ابن طاووس، ص۳۱۵</ref> [[سید عبدالحسین شرف الدین|سیدعبدالحسین شرفالدین]] (متوفی ۱۳۷۷)،<ref>شرف الدین، ص۲۸</ref> [[حسین بروجردی|آیت الله حسین طباطبائی بروجردی]] (متوفی ۱۳۴ ش)<ref>منتظری، ص۴۲۸</ref> و [[آیت الله خویی]] (متوفی ۱۴۱۲).<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن،الناشر
| |
|
| |
| دار الزهراء، ص۲۳۹-۲۴۷</ref>
| |
|
| |
| عالمان شیعه بر این نکته تأکید کردهاند که از نظر عقلی پذیرفتنی نیست که [[محمد(ص)|رسول الله]](ص) کتابی را که [[معجزه]] [[دین]] و آیین نامه سلوک فردی و اجتماعی و مستند و پایه و مایه دین اوست رها کند و تدوین و جمع آن و حراست از تمامت آن را وانهد.<ref>ابن طاووس، ص۳۱۵، شرف الدین ص۲۸</ref>
| |
|
| |
| برخی از ایشان، از جمله [[آیت الله خوئی]]، گزارشهای متضمن جمع [[قرآن]] پس از [[پیامبر(ص)]] را برای اثبات ادعای جمع قرآن در عهد خلفا کافی ندانسته و تأکید کردهاند که جمع در زمان رسول اللّه(ص) صورت گرفته بوده است، زیرا احتمال دیگری وجود ندارد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] مفسر شیعه براین باور است که مجموع قرآن دلالت قطعى دارد بر اینکه در قرآن تحریفى رخ نداده است
| |
| و روایات تحریف، به فرض هم که صحیح باشند مخالف با دلالت قطعى کتاب است چون مجموع قرآنى که فعلا در دست ما است دلالت قطعى دارد بر اینکه در قرآن تحریفى رخ نداده است. <ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۶۷.</ref> برخی دیگر، از جمله [[حسین بروجردی|آیت الله بروجردی]] و [[میرزا مهدی پویا]]، روایات حاکی از جمع قرآن پس از رسول الله(ص) را مجعول خوانده و بر این باورند که اینگونه روایات را کسانی با اهداف متفاوت جعل کردهاند. از دیدگاه این عالمان، جمع قرآن قطعاً بدانگونه که اکنون در دست است، در زمان رسول الله(ص) سامان گرفته است. در هرحال، این دیدگاه خواه پذیرفته شود خواه نشود، دلایل و قراین مجموعاً بر اصل جمع قرآن در عهد پیامبر(ص) دلالت دارد و به تبع آن، سستی و بیپایگی دیدگاه «پراکندگی» اثبات میشود. بر همین اساس، استناد به این دیدگاه برای اثبات تحریف قرآن کریم نااستوار و باطل است.
| |
|
| |
| '''آیت الله بروجردی'''{{-}}
| |
| در این میان، [[حسین بروجردی|آیت الله بروجردی]] تأکید کرده است که اگر کسی از وضع مجتمع اسلامی آن روز و از تاریخ اسلام شناخت درست داشته باشد و بر چندی و چونی اهتمام مسلمانان به حفظ و حراست از تمامت قرآن وقوف یابد محال است که نظریه تحریف را بپذیرد.<ref>منتظری، ص۴۸۲-۴۸۳</ref>
| |
|
| |
| '''امام خمینی'''{{-}}
| |
| [[امام خمینی]] ضمن تصریح و تأکید بر عدم تحریف قرآن، موضوع عدم استدلال [[حضرت علی(ع)]] و [[فاطمه زهرا(س)]] و [[امامان(ع)]] و نیز یاران حق گوی آنان چون [[سلمان]]، [[مقداد]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] در احتجاجهایشان، به آیاتِ مفروضاً ساقط شده قرآن را مطرح کرده و به استناد آن، نظریه تحریف را رد کرده است.<ref>امام خمینی، انوارالهدایه فی التعلیقه علی الکفایه، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۲۴۵-۲۴۷</ref>
| |
|
| |
|
| ==نقد دیدگاههای تحریفباوران== | | ==نقد دیدگاههای تحریفباوران== |