عبدالله بن زبیر: تفاوت میان نسخهها
←قیام و خلافت
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==قیام و خلافت== | ==قیام و خلافت== | ||
پس از مرگ [[معاویه]]، عبدالله بن زبیر از بیعت با [[یزید]] سرپیچید | پس از مرگ [[معاویه]]، عبدالله بن زبیر از بیعت با [[یزید]] سرپیچید. بنابر برخی گزارشها، ابنزبیر وجود [[امام حسین(ع)]] را در حجاز، مزاحم خلافت خود میدانست؛ زیرا مردم تا شخصیتی مانند امام حسین(ع)در حجاز بود، به ابنزبیر رو نمیآوردند و چون فهمید که امام حسین(ع) قصد کوفه دارد، او را تشویق به رفتن کرد.<ref> فرزندان آل ابی طالب/ترجمه،ج۱،ص:۱۶۴.</ref> | ||
ابنزبیر با پیامبر(ص) و دو همسرش [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|خدیجه]] و [[عایشه]] خویشاوندی نزدیکی داشت، پدرش از [[صحابه]] نزدیک پیامبر(ص)بود و از برخی امتیازات دیگر مانند عضویت پدرش در [[شورای خلافت عمر]] برخوردار بود.<ref>درباره شورا نک: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۰؛ ابنقتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.</ref> افزون بر این، او ادعا داشت که عثمان با او درباره خلافت پیمان بسته است. اینها همه باعث میگشت تا خود را به خلافت بیش از بنی امیه مستحق بداند. | ابنزبیر با پیامبر(ص) و دو همسرش [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|خدیجه]] و [[عایشه]] خویشاوندی نزدیکی داشت، پدرش از [[صحابه]] نزدیک پیامبر(ص)بود و از برخی امتیازات دیگر مانند عضویت پدرش در [[شورای خلافت عمر]] برخوردار بود.<ref>درباره شورا نک: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۰؛ ابنقتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.</ref> افزون بر این، او ادعا داشت که عثمان با او درباره خلافت پیمان بسته است. اینها همه باعث میگشت تا خود را به خلافت بیش از بنی امیه مستحق بداند. | ||
معاویه پس از شهادت امام علی(ع) توانست از ابنزبیر با تهدید و تطمیع برای خویش بیعت بگیرد<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۳۳۸؛ اخبار الدولة العباسیه، ۱۳۹۱ق، ص۶۰ | معاویه پس از شهادت امام علی(ع) توانست از ابنزبیر با تهدید و تطمیع برای خویش بیعت بگیرد<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۳۳۸؛ اخبار الدولة العباسیه، ۱۳۹۱ق، ص۶۰.</ref> ولی به جانشین خود یزید درباره احتمال تمرّد ابنزبیر از بیعت با او پس از مرگ خویش هشدار داد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۴۵؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۴۱۲ق، ص۲۲۶.</ref>پس از مرگ معاویه، یزید به توصیه پدر، ابنزبیر برای بیعت زیر فشار گذاشت و جان او را تهدید کرد و ابنزبیر به مکه و خانه خدا پناه برد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۱۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۹.</ref> او از خود با لقب «عائذ البیت» (پناهنده به خانه خدا) یاد میکرد<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۰۸؛ صحیح مسلم، ج۸، ص۱۶۷.</ref> که گویا اشاره به روایتی دارد که بنابر آن، شخصی از دست ستمکاران به کعبه پناه خواهد برد و عاقبت، دشمنان ستمگرش نابود خواهند شد.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۰۸؛ صحیح مسلم، ج۸، ص۱۶۷.</ref> | ||
ابنزبیر در ابتدا خود را آماده بیعت با یزید نشان میداد | ابنزبیر در ابتدا خود را آماده بیعت با یزید نشان میداد ولی پس از ماجرای کربلا، به صورت تلویحی یزید را برای خلافت نالایق خواند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۱۹؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۴۷.</ref> سرانجام یزید به او دستور داد تا بیعت کند ولی ابنزبیر نپذیرفت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۲۷-۳۲۸؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۷۵.</ref> | ||
عمرو بن سعید، حاکم مکه و مدینه، به دستور یزید سپاه کوچکی را برای اجبار ابنزبیر به بیعت به مکه فرستاد ولی از سپاهی متشکل از هواداران زبیر شکست خورد.<ref>الطبقات، ج۵، ص۱۴۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۳۰.</ref> فرمانده این سپاه که برادر ناتنی یزید بود<ref>نک: الطبقات، ج۵، ص۱۴۱؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۹۸.</ref> همراه گروهی به اسارت ابنزبیر درآمد و سپس در زندان کشته شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۳۱.</ref>در این زمان، مکه عملا در دست ابنزبیر بود.{{مدرک}}شهر مدینه نیز به سبب واقعه کربلا و نیز ناشایستگی یزید برای خلافت، وضعیت ملتهب و به ابنزبیر تمایل داشت | عمرو بن سعید، حاکم مکه و مدینه، به دستور یزید سپاه کوچکی را برای اجبار ابنزبیر به بیعت به مکه فرستاد ولی از سپاهی متشکل از هواداران زبیر شکست خورد.<ref>الطبقات، ج۵، ص۱۴۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۳۰.</ref> فرمانده این سپاه که برادر ناتنی یزید بود<ref>نک: الطبقات، ج۵، ص۱۴۱؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۹۸.</ref> همراه گروهی به اسارت ابنزبیر درآمد و سپس در زندان کشته شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۳۱.</ref>در این زمان، مکه عملا در دست ابنزبیر بود.{{مدرک}}شهر مدینه نیز به سبب واقعه کربلا و نیز ناشایستگی یزید برای خلافت، وضعیت ملتهب و به ابنزبیر تمایل داشت.<ref>ابو علی مسکویه، تجارب الأمم، ۲۰۰۰م، ج ۲، ص۸۵؛ تاریخ الطبری، ج ۵، ص۴۸۰.</ref> | ||
ابنزبیر به مردم مدینه نامه نوشت و از آنان درخواست تا با او به عنوان خلیفه مسلمین بیعت کنند و مردم مدینه با عبدالله بن مُطیع عَدوی به نیابت از او بیعت کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۳۷.</ref>در پی آن، مردم عثمان بن محمد، حاکم یزید و گروهی از بنی امیه رااز شهر بیرون کردند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۹.</ref> | |||
یزید لشکری به حجاز فرستاد لشکر یزید پس از محاصره مدینه از مردم خواست تا از یزید تبعیت کنند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۴۰؛ مقدسی، البدء و التاریخ، بور سعید، ج۶، ص۱۳-۱۴.</ref> و برای سرکوب ابنزبیر و هوادارانش همراهی کنند. پس از خودداری مردم مدینه از پذیرش این تقاضا،<ref>ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۶.</ref> در ۲۸ ذیحجه سال ۶۳ق. دو سپاه مردم مدینه و شام رو به روی یکدیگر قرار گرفتند.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۲۶۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۵۳.</ref> | |||
===محاصره اول مکه و ابنزبیر=== | ===محاصره اول مکه و ابنزبیر=== | ||
در رویارویی مردم مدینه با سپاه شام، مردم مدینه از سپاه شام شکست خوردند و سپاه شام به فرمان یزید سه روز جان و مال و ناموس مردم را بر خود مباح کرد<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵.</ref>و به قتل عام مردم و صحابه پیامبر و هتک حرمت نوامیس پرداخت و بدین ترتیب، [[واقعه حره|فاجعه حَرّه]] رقم زده شد. سپاه شام سپس برای سرکوب زبیر و هوادارنش راهی مکه شد.<ref>ابنقتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۳۱؛ ابنکثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۲۲۰.</ref> | در رویارویی مردم مدینه با سپاه شام، مردم مدینه از سپاه شام شکست خوردند و سپاه شام به فرمان یزید سه روز جان و مال و ناموس مردم را بر خود مباح کرد<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵.</ref>و به قتل عام مردم و صحابه پیامبر و هتک حرمت نوامیس پرداخت و بدین ترتیب، [[واقعه حره|فاجعه حَرّه]] رقم زده شد. سپاه شام سپس برای سرکوب زبیر و هوادارنش راهی مکه شد.<ref>ابنقتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۳۱؛ ابنکثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۲۲۰.</ref> |