عذاب الهی: تفاوت میان نسخهها
←عذاب استیصال
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
===عذاب استیصال=== | ===عذاب استیصال=== | ||
{{اصلی|عذاب استیصال}} | {{اصلی|عذاب استیصال}} | ||
عذابِ استیصال، مجازاتهایی است برای اقوام سرکش، که هیچ وسیلهٔ بیداری در آنها موثر نباشد. [[سید محمدحسین طباطبائی|محمد حسین طباطبایی]] مفسر و فیلسوف (۱۲۸۱-۱۳۶ش.) | عذابِ استیصال، مجازاتهایی است برای اقوام سرکش، که هیچ وسیلهٔ بیداری در آنها موثر نباشد. [[سید محمدحسین طباطبائی|محمد حسین طباطبایی]] مفسر و فیلسوف (۱۲۸۱-۱۳۶ش.) شرط تحقق این عذاب را که به ریشهکنی و هلاکت آنها میانجامد، اتمام حجتِ قبلی دانسته است.<ref>رضیبهابادی، فرشباففاخر، معتمدلنگرودی، «عذاب استیصال در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان»، ص۱۰.</ref> واژههایی همچون: «هلک»، «قطع دابر»، «دمّر»، «قصم»، «رجز»، «حاق» و... در قرآن کریم تداعیکنندهٔ عذاب استیصال هستند.<ref>رضیبهابادی، فرشباففاخر، معتمدلنگرودی، «عذاب استیصال در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان»، ص۱۰.</ref> قوم نوح، قوم عاد، قوم لوط، قوم سبأ، از جمله عذابشوندگان به عذاب استیصال بودهاند.<ref>رضیبهابادی، فرشباففاخر، معتمدلنگرودی، «عذاب استیصال در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان»، ص۱۴-۲۱.</ref> | ||
[[کفر]]، [[تکبر|تکبّر]]، تکذیب حق، عصیان و انکار آیات الهی، نداشتنِ [[بصیرت]] و غفلت، و سکوت در برابر ظلم را از عوامل زمینهساز برای عذاب استیصال معرفی شده است.<ref>رضیبهابادی، فرشباففاخر، معتمدلنگرودی، «عذاب استیصال در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان»، ص۲۲-۲۵.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]، مجتهد، فیلسوف و مفسر معاصر، با توجه به آیات قرآن کریم معتقد است عذاب استيصال اختصاص به كافران دارد، اما عذابهای تنبيهی ممكن است بر جامعهٔ مؤمنان نیز نازل شود.<ref>مصباح يزدی، راه و راهنما شناسی، ص۱۴۳.</ref> | [[کفر]]، [[تکبر|تکبّر]]، تکذیب حق، عصیان و انکار آیات الهی، نداشتنِ [[بصیرت]] و غفلت، و سکوت در برابر ظلم را از عوامل زمینهساز برای عذاب استیصال معرفی شده است.<ref>رضیبهابادی، فرشباففاخر، معتمدلنگرودی، «عذاب استیصال در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان»، ص۲۲-۲۵.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]، مجتهد، فیلسوف و مفسر معاصر، با توجه به آیات قرآن کریم معتقد است عذاب استيصال اختصاص به كافران دارد، اما عذابهای تنبيهی ممكن است بر جامعهٔ مؤمنان نیز نازل شود.<ref>مصباح يزدی، راه و راهنما شناسی، ص۱۴۳.</ref> |