پرش به محتوا

اسماء سبعه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵: خط ۱۵:


===اسم در عرفان===
===اسم در عرفان===
اسم در اصطلاح عرفان اسلامی عبارت است از ذات [[خداوند]] به اضافه یک صفت خاص.<ref>نگاه کنید به: کاشانی، اصطلاحات الصوفیة، ۱۳۷۰ش، ص۲۸؛ یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص ۳۰۸و۴۳۸.</ref> هر گاه ذات خدا با صفت خاصی در نظر گرفته شود، یکی از اسماء الهی پدید خواهد آمد.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.</ref> برای نمونه اسم [[رحمان]]، بر ذات خدا دلالت دارد به اضافه صفت رحمت.<ref>یردان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص ۳۰۸.</ref> در عرفان اسلامی مراد از اسم، لفظ نیست و آنچه ما به زبان می‌آوریم مانند علیم، قدیر، رحمان و [[رحیم]]، همه اسم الاسم، یعنی اسمِ آن اسماء حقیقی عرفانی هستند.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.</ref>[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تفاوت میان اسما و صفات در خداوند براین باور است که هر گاه ذات به خودی خود بدون دخالت چیز دیگری در نظر گرفته شود در این صورت چیزی که بر ذات دلالت می‌کند اسم نام دارد و اگر ذات با توجه به صفت خاصی و از آن جهت که موصوف به این صفت است، در نظر گرفته شود چیزی که ذات را وصف می‌کند صفت نامیده می شود براین اساس عناوینی چون «اللّه »، «عالم» و «حی» اسم، و کلماتی چون: «علم» و «حیات» صفت است. <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۸، ص۳۵۲.
اسم در اصطلاح عرفان اسلامی عبارت است از ذات [[خداوند]] به اضافه یک صفت خاص.<ref>نگاه کنید به: کاشانی، اصطلاحات الصوفیة، ۱۳۷۰ش، ص۲۸؛ یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص ۳۰۸و۴۳۸.</ref> هر گاه ذات خدا با صفت خاصی در نظر گرفته شود، یکی از اسماء الهی پدید خواهد آمد.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.</ref> برای نمونه اسم [[رحمان]]، بر ذات خدا دلالت دارد به اضافه صفت رحمت.<ref>یردان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص ۳۰۸.</ref> در عرفان اسلامی مراد از اسم، لفظ نیست و آنچه ما به زبان می‌آوریم مانند علیم، قدیر، رحمان و [[رحیم]]، همه اسم الاسم، یعنی اسمِ آن اسماء حقیقی عرفانی هستند.<ref>امینی‌نژاد و دیگران، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.</ref>[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تفاوت میان اسما و صفات در خداوند براین باور است که هر گاه ذات به خودی خود بدون دخالت چیز دیگری در نظر گرفته شود در این صورت چیزی که بر ذات دلالت می‌کند اسم نام دارد و اگر ذات با توجه به صفت خاصی و از آن جهت که موصوف به این صفت است، در نظر گرفته شود چیزی که ذات را وصف می‌کند صفت نامیده می شود براین اساس عناوینی چون «اللّه »، «عالم» و «حی» اسم، و کلماتی چون: «علم» و «حیات» صفت است. <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۸، ص۳۵۲.</ref>به عنوان مثال حقیقتِ حیات در ذات الهی که صفت حیات برآن دلالت می‌کند همان صفت اوست که عین ذات اوست و حقیقت ذات الهی با حیاتی که عین ذات اوست همان اسم الهی است و براین اساس حی و حیات دو اسم برای اسم و صفت حیات هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۸، ص۳۵۲.</ref>
</ref>


==مظاهر اسماء سبعه==
==مظاهر اسماء سبعه==
۱۸٬۴۲۹

ویرایش