اسلام: تفاوت میان نسخهها
←تفاوت اسلام با ایمان
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
این تعریف از مسلمان بیان نخستین مرتبه از پذیرش اسلام است. در این مرحله حتی ممکن است بین باور قلبی فرد با آنچه در زبان میگوید تفاوت وجود داشته باشد؛ به این معنا که اسلام آوردن مرحله ابتدایی و ظاهری در پذیرش شریعت خاتم بهوسیله اظهار شهادتین است، اما ایمان افزونبر این، مستلزم اعتقاد قلبی و باطنی است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج ۹، ص۲۰۷؛ عروسی، تفسیر نورالثقلین، ۱۳۷۳ش، ج ۵، ص۱۰۲- ۱۰۳؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج ۱۸، ص۳۲۸</ref> اسلام آوردن، پذیرش و اطاعت زبانی و جوارحی است، خواه همراه با اعتقاد قلبی باشد و خواه نه، اما [[ایمان]]، خضوع و اطاعت توأم با اعتقاد قلبی است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج ۱۸، ص۳۲۸</ref> | این تعریف از مسلمان بیان نخستین مرتبه از پذیرش اسلام است. در این مرحله حتی ممکن است بین باور قلبی فرد با آنچه در زبان میگوید تفاوت وجود داشته باشد؛ به این معنا که اسلام آوردن مرحله ابتدایی و ظاهری در پذیرش شریعت خاتم بهوسیله اظهار شهادتین است، اما ایمان افزونبر این، مستلزم اعتقاد قلبی و باطنی است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج ۹، ص۲۰۷؛ عروسی، تفسیر نورالثقلین، ۱۳۷۳ش، ج ۵، ص۱۰۲- ۱۰۳؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج ۱۸، ص۳۲۸</ref> اسلام آوردن، پذیرش و اطاعت زبانی و جوارحی است، خواه همراه با اعتقاد قلبی باشد و خواه نه، اما [[ایمان]]، خضوع و اطاعت توأم با اعتقاد قلبی است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج ۱۸، ص۳۲۸</ref> | ||
در [[قرآن]] نیز به تفاوت دو مفهوم [[اسلام]] و [[ایمان]] اشاره شده است. باقِلانی(متکلم اشعری، متوفی ۴۰۳ق) از آیه ۱۴ [[سوره حجرات]] چنین نتیجه میگیرد که اسلام نسبت به ایمان عامتر است و جایگاه ایمان قلب است؛ چنانکه جایگاه اسلام جوارح است.<ref>باقلانی، الانصاف فیما یجب اعتقاده و لا یجوز الجهل به، ۱۴۰۷ق، ص۸۹-۹۰</ref> به بیان دیگر، اسلام امری ظاهری ولی ایمان امری قلبی و باطنی است. علامه طباطبایی افزونبر آیه ۱۴ [[سوره حجرات]]، آیه ۳۵ [[سوره احزاب|احزاب]] را که وصف «مؤمنین و مؤمنات» را از عنوان «مسلمین و مسلمات» تفکیک کرده، دلیل محکمی بر تغایر این دو وصف قلمداد میکند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۱۳- ۳۱۴</ref> [[خوارج]] و بعدها [[معتزله]] چنین باور داشتند که اسلام و ایمان وحدت مفهومی دارند.<ref>الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة والشریعة والمنهج، ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص۳۱۸؛ القرطبی، الاسنی فی شرح اسماءالله الحسنی، ۱۴۱۶ق، ج ۲، ص۱۳۴.</ref> در برخی | در [[قرآن]] نیز به تفاوت دو مفهوم [[اسلام]] و [[ایمان]] اشاره شده است. باقِلانی(متکلم اشعری، متوفی ۴۰۳ق) از آیه ۱۴ [[سوره حجرات]] چنین نتیجه میگیرد که اسلام نسبت به ایمان عامتر است و جایگاه ایمان قلب است؛ چنانکه جایگاه اسلام جوارح است.<ref>باقلانی، الانصاف فیما یجب اعتقاده و لا یجوز الجهل به، ۱۴۰۷ق، ص۸۹-۹۰</ref> به بیان دیگر، اسلام امری ظاهری ولی ایمان امری قلبی و باطنی است. علامه طباطبایی افزونبر آیه ۱۴ [[سوره حجرات]]، آیه ۳۵ [[سوره احزاب|احزاب]] را که وصف «مؤمنین و مؤمنات» را از عنوان «مسلمین و مسلمات» تفکیک کرده، دلیل محکمی بر تغایر این دو وصف قلمداد میکند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۱۳- ۳۱۴</ref> [[خوارج]] و بعدها [[معتزله]] چنین باور داشتند که اسلام و ایمان وحدت مفهومی دارند و بریک معنا دلالت دارند.<ref>الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة والشریعة والمنهج، ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص۳۱۸؛ القرطبی، الاسنی فی شرح اسماءالله الحسنی، ۱۴۱۶ق، ج ۲، ص۱۳۴.</ref> در برخی آیاتِ قرآن، اسلام و ایمان بهگونهای آمده که بیانگر نوعی یگانگی میان آن دو است، اما چنانکه برخی متکلمان [[اشاعره|اشعری]] گفتهاند مضمون این آیات میتواند تنها ناظر به وحدت مصداقی اسلام و ایمان باشد( یعنی هر مسلمانی مؤمن است و نیز هر مؤمنی مسلمان) و لزوماً تساوی مفهومی این دو را نمیرساند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج ۵، ص۲۰۷.</ref> | ||
==پیامبر== | ==پیامبر== |