شهابالدین سهروردی: تفاوت میان نسخهها
←عوالم نوری
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
*'''نورالانوار''': نورالانوار در اصطلاح سهروردی، همان واجب الوجود در اصطلاح [[فلسفه مشاء]] است که به این شکل اثبات میشود: آدمی از سنخ نور است و چون نورانیتش ناشی از ذات خودش نیست پس محتاج دیگری است که او هم از سنخ نور باشد؛ و چون دور و تسلسل محال است، پس نهایتا به نوری میرسیم که بی نیاز از دیگری و اصطلاحا نورالانوار است.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۲۱.</ref> | *'''نورالانوار''': نورالانوار در اصطلاح سهروردی، همان واجب الوجود در اصطلاح [[فلسفه مشاء]] است که به این شکل اثبات میشود: آدمی از سنخ نور است و چون نورانیتش ناشی از ذات خودش نیست پس محتاج دیگری است که او هم از سنخ نور باشد؛ و چون دور و تسلسل محال است، پس نهایتا به نوری میرسیم که بی نیاز از دیگری و اصطلاحا نورالانوار است.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۲۱.</ref> | ||
*'''انوار قاهره طولیه''': بنا بر این نظر که «از واحد جز واحد صادر نمیشود»، از [[خدا]] نیز مستقیماً جز معلول واحد صادر نمیشود که در اصطلاح سهروردی به آن معلول اول، «نور اقرب» یا «نور بهمن» گفته میشود.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۰۸-۱۱۰ و ص۱۲۹.</ref> از طریق همین نور اقرب، سایر موجودات ایجاد میشوند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۳۸-۱۳۹.</ref> سهروردی -برخلاف فلاسفه مشاء- این عقول را منحصر در تعداد محدود نمیداند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۴۲-۱۴۵.</ref> | *'''انوار قاهره طولیه''': بنا بر این نظر که «از واحد جز واحد صادر نمیشود»، از [[خدا]] نیز مستقیماً جز معلول واحد صادر نمیشود که در اصطلاح سهروردی به آن معلول اول، «نور اقرب» یا «نور بهمن» گفته میشود.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۰۸-۱۱۰ و ص۱۲۹.</ref> از طریق همین نور اقرب، سایر موجودات ایجاد میشوند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۳۸-۱۳۹.</ref> سهروردی -برخلاف فلاسفه مشاء- این عقول را منحصر در تعداد محدود نمیداند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۴۲-۱۴۵.</ref> | ||
*'''انوار قاهره متکافئه''': سهروردی -برخلاف فلاسفه مشاء- با مُثُل افلاطونی موافقت میکند<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۴۲-۱۴۵.</ref> و آنها را بنا بر نظام نوری خود توضیح میدهد: این مُثُل نورانی، واسطه میان انوار قاهره طولیه و انواع مادی(مثلا سیب و انسان و اسب و غیره) هستند؛ و به همین جهت، | *'''انوار قاهره متکافئه''': سهروردی -برخلاف فلاسفه مشاء- با مُثُل افلاطونی موافقت میکند<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۴۲-۱۴۵.</ref> و آنها را بنا بر نظام نوری خود توضیح میدهد: این مُثُل نورانی، واسطه میان انوار قاهره طولیه و انواع مادی(مثلا سیب و انسان و اسب و غیره) هستند؛ و به همین جهت، این مُثُل معلولِ انوارِ قاهره طولیه، و علتِ انواع مادی هستند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۴۴؛ قطب الدین شیرازی، شرح حکمةالاشراق، ۱۳۸۳ش، ص۲۴۵.</ref> از این رو، هر نوعی از انواع مادی، مثالی در عالم عقل دارد که مجرد و نوری است و این انواع مادی از آنها تراوش یافتهاند و از طریق آنها تدبیر میشوند.<ref> قطب الدین شیرازی، شرح حکمةالاشراق، ۱۳۸۳ش، ص۲۴۵.</ref> مثلا درخت سیب با تمام ویژگیهایی که دارد، برآمده از مثال نورانی و مجرد سیب است که در عوالم نوری موجود است. درخت سیب با تمام شاخ و برگ و خصایصی که دارد، سایهای از همان حقیقت است.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۴۶۳؛ سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۱۶۰.</ref> | ||
*'''عالَم اشباح مجرده''': این عالَم شامل موجودات مجردی است که دارای صورت و شکل و مقدار هستند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۰-۲۳۴.</ref> سهروردی بر این باور است که از طریق عالَم اشباح مجرده است که میتوان [[معاد جسمانی]] را توضیح داد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref> همچنین آنچه در | *'''عالَم اشباح مجرده''': این عالَم شامل موجودات مجردی است که دارای صورت و شکل و مقدار هستند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۲۳۰-۲۳۴.</ref> سهروردی بر این باور است که از طریق عالَم اشباح مجرده است که میتوان [[معاد جسمانی]] را توضیح داد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref> همچنین آنچه در رؤیای صادق یا کاذب دیده میشود نیز مشاهده موجودات مثالی و خیالی در عالَمِ اشباحِ مجرده است.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref> | ||
==معرفی کتاب برای مطالعه== | ==معرفی کتاب برای مطالعه== |