شهابالدین سهروردی: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه و اهمیت
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== جایگاه و اهمیت == | == جایگاه و اهمیت == | ||
سهروردی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام و سر سلسله حکمت اشراقی در فرهنگ اسلامی است.<ref>محمدی، «سهروردی و فلسفه نبوت»، ص۱۰۰</ref>قطب الدین شیرازی در شرح حکمة الاشراق از او به شيخ فاضل و حكيم كامل و مُظهِر حقائق و مُبِدع دقائق ياد کرده و او را به نام شهاب ملّت و دين، سلطان متألّهان و قدوۀ مكاشفان خوانده است. <ref>شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ناشر : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ص۱.</ref> درباره سهروردی گفتهاند همانطور که [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]] زندهکننده زبان فارسی است، او احیاکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود. جریان فلسفی حکمت اشراق که سهروردی پایهگذار آن بوده، بر اشراق و شهود و ذوق مبتنی بوده است.<ref>مجتبایی، «سهروردی و فرهنگ ایران باستان»، ص۱۶.</ref> سهروردی با بهرهگیری از آثار حکمای ایران باستان و تطبیق آنها با افکار افلاطون و رواقیان و نوافلاطونیان، مکتب جدیدی را به نام مکتب اشراقی پیریزی کرد که بیشتر صبغهٔ افلاطونی داشت.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> او از فلسفه [[ارسطو]] روی برتافت و فلسفهای نو آورد.<ref>دانا سرشت، «سهروردی»، ص۱۰۸.</ref> گفته شده سهروردی نماینده افلاطون در فلسفه اسلامی است.<ref>سیدعرب، «افلاطون به روایت سهروردی»، ص۴۹.</ref> سهروردی را عارف بزرگی میدانند که منطق و فلسفه و حکمت را با عرفان آشتی داده و «سلوک فلسفی» را بخشی از سیر و سلوک سالک میدانسته که از دقیقترین موارد تعالی فکری و معنوی او به شمار میآید. سهروردی وارث عرفان ایرانیست که تعالیم خود را از [[بزرگمهر]]، جاماسب، [[زرتشت]] و فرشادشیر میداند. گفته شده سهروردی فلسفه نور و ظلمت را از ایران باستان به فرهنگ اسلامی منتقل نموده است.<ref>افراسیابپور، «عرفان سهروردی»، ص۳۱.</ref> | سهروردی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام و سر سلسله حکمت اشراقی در فرهنگ اسلامی است.<ref>محمدی، «سهروردی و فلسفه نبوت»، ص۱۰۰</ref>قطب الدین شیرازی در شرح حکمة الاشراق از او به شيخ فاضل و حكيم كامل و مُظهِر حقائق و مُبِدع دقائق ياد کرده و او را به نام شهاب ملّت و دين، سلطان متألّهان و قدوۀ مكاشفان خوانده است. <ref>شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ناشر : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴ش، ص۱.</ref> درباره سهروردی گفتهاند همانطور که [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]] زندهکننده زبان فارسی است، او احیاکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود. جریان فلسفی حکمت اشراق که سهروردی پایهگذار آن بوده، بر اشراق و شهود و ذوق مبتنی بوده است.<ref>مجتبایی، «سهروردی و فرهنگ ایران باستان»، ص۱۶.</ref> سهروردی با بهرهگیری از آثار حکمای ایران باستان و تطبیق آنها با افکار افلاطون و رواقیان و نوافلاطونیان، مکتب جدیدی را به نام مکتب اشراقی پیریزی کرد که بیشتر صبغهٔ افلاطونی داشت.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> او از فلسفه [[ارسطو]] روی برتافت و فلسفهای نو آورد.<ref>دانا سرشت، «سهروردی»، ص۱۰۸.</ref> گفته شده سهروردی نماینده افلاطون در فلسفه اسلامی است.<ref>سیدعرب، «افلاطون به روایت سهروردی»، ص۴۹.</ref> سهروردی را عارف بزرگی میدانند که منطق و فلسفه و حکمت را با عرفان آشتی داده و «سلوک فلسفی» را بخشی از سیر و سلوک سالک میدانسته که از دقیقترین موارد تعالی فکری و معنوی او به شمار میآید. سهروردی وارث عرفان ایرانیست که تعالیم خود را از [[بزرگمهر]]، جاماسب، [[زرتشت]] و فرشادشیر میداند. گفته شده سهروردی فلسفه نور و ظلمت را از ایران باستان به فرهنگ اسلامی منتقل نموده است.<ref>افراسیابپور، «عرفان سهروردی»، ص۳۱.</ref> | ||
==آثار سهروردی== | ==آثار سهروردی== |