۵٬۹۴۱
ویرایش
Ali.jafari (بحث | مشارکتها) |
(←آیات مشهور: اصلاح ارقام) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== | ||
=== آیه سپاسگزاری از خدا و از پدر و مادر | === آیه سپاسگزاری از خدا و از پدر و مادر === | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۱۴|نوع=|منبع=}} | |||
و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متحمّل میشد)، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد؛ (آری به او توصیه کردیم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوی من است! | |||
وصیت خدا در آیه همان شکر خدا و شکر پدر و مادر است فراز پایانی آیه( إِلَيَّ الْمَصِيرُ) نیز هشدار و بیم و تهدید و تأکیدی است بر این | وصیت خدا در آیه همان شکر خدا و شکر پدر و مادر است فراز پایانی آیه( إِلَيَّ الْمَصِيرُ) نیز هشدار و بیم و تهدید و تأکیدی است بر این | ||
خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
</ref>[[شکر]] از خدا همان [[تحمید|حمد]] و ستایش و اطاعت است و شکر از پدر و مادر نیز نیکی و [[صله رحم]] است. <ref>الطبرسي، مجمع البيان في تفسيرالقرآن، ج۸، ص۴۹۵.</ref>شکر از خدا به علت نعمتهای الهی است و شکر از پدر و مادر نیز به سبب نعمتها(لطف و محبت) آنهاست.<ref>الشيخ الطوسي، تفسير التبيان، ج۸، ص۲۷۵۶.</ref> | </ref>[[شکر]] از خدا همان [[تحمید|حمد]] و ستایش و اطاعت است و شکر از پدر و مادر نیز نیکی و [[صله رحم]] است. <ref>الطبرسي، مجمع البيان في تفسيرالقرآن، ج۸، ص۴۹۵.</ref>شکر از خدا به علت نعمتهای الهی است و شکر از پدر و مادر نیز به سبب نعمتها(لطف و محبت) آنهاست.<ref>الشيخ الطوسي، تفسير التبيان، ج۸، ص۲۷۵۶.</ref> | ||
=== آیه رابطه صبر وعزم | === آیه رابطه صبر وعزم=== | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۱۷|نوع=|منبع=}} اى پسرك من، نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار، و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش. اين [حاكى] از عزم [و اراده تو در] امور است. | |||
عزم را همان تصمیم قلبی بر انجام قطعی یک کار دانسته اند که در آن تغییر رأی وجود ندارد. <ref>راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، ج۱۷ ص۵۶۵. طبرسی، مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۰ </ref> | عزم را همان تصمیم قلبی بر انجام قطعی یک کار دانسته اند که در آن تغییر رأی وجود ندارد. <ref>راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، ج۱۷ ص۵۶۵. طبرسی، مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۰ </ref> | ||
و ارتباط [[صبر]] (که همان خویشتن داری بر انجام کاری یا ترک کاری است) با عزم به این جهت است که تصمیم قلبی تا تغییر پیدا نکرده انسان برای انجامش باید صبر داشته باشد و صبر خودش نمایانگر قدرت و شهامت نفس است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۱۸.</ref>[[محسن قرائتی|قرائتی]] در [[تفسیر نور (کتاب)|تفسیر نور]] احتمال داده که قرار گرفتن [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] در کنار [[نماز]] (با اين كه در قرآن، ۲۸ مورد در كنار نماز از زكات ياد شده)؛ شايد به خاطر آن باشد كه مورد خطاب فرزند است و فرزندان معمولًا ثروتى ندارند كه زكات بپردازند. <ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۶۳. | و ارتباط [[صبر]] (که همان خویشتن داری بر انجام کاری یا ترک کاری است) با عزم به این جهت است که تصمیم قلبی تا تغییر پیدا نکرده انسان برای انجامش باید صبر داشته باشد و صبر خودش نمایانگر قدرت و شهامت نفس است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۱۸.</ref>[[محسن قرائتی|قرائتی]] در [[تفسیر نور (کتاب)|تفسیر نور]] احتمال داده که قرار گرفتن [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] در کنار [[نماز]] (با اين كه در قرآن، ۲۸ مورد در كنار نماز از زكات ياد شده)؛ شايد به خاطر آن باشد كه مورد خطاب فرزند است و فرزندان معمولًا ثروتى ندارند كه زكات بپردازند. <ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۶۳. | ||
</ref> | </ref> | ||
=== آیه میانهروی | === آیه میانهروی === | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۱۹|نوع=|منبع=}} و در راهرفتن خود ميانهرو باش، و صدايت را آهستهساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است. | |||
{{ | |||
| | |||
کلمه «قصد» را به معنای رعایت حد اعتدال در هر چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه قصد.</ref> و کلمه «غض» را به معنای نقصان در نگاه کردن و صدا کردن دانستهاند.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه غض.</ref> بنابراین دو فراز ابتدایی آیه را به میانهروی در راه رفتن و کوتاه و کم کردن بلندی صدا ترجمه کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref> | کلمه «قصد» را به معنای رعایت حد اعتدال در هر چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه قصد.</ref> و کلمه «غض» را به معنای نقصان در نگاه کردن و صدا کردن دانستهاند.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه غض.</ref> بنابراین دو فراز ابتدایی آیه را به میانهروی در راه رفتن و کوتاه و کم کردن بلندی صدا ترجمه کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۱۹.</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۰: | ||
=== آیه عروة الوثقی (۲۲) === | === آیه عروة الوثقی (۲۲) === | ||
{{اصلی|آیه عروة الوثقی}} | {{اصلی|آیه عروة الوثقی}} | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۲۲|نوع=|منبع=}} و هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آرد و نکوکار باشد چنین کس به محکمترین رشته الهی چنگ زده است، و (بدانید که) پایان کارها به سوی خداست. | |||
{{ | |||
| | |||
[[مفسران]] درباره اینکه منظور از «عروة الوثقی» در این آیه چیست نظرات گوناگونی ارائه دادهاند؛ برخی معتقدند [[ایمان]] و [[عمل صالح]] محکمترین وسیلهای است که باعث نجات انسان خواهد شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۶۸.</ref> در [[تفسیر قمی]] با نقل [[روایت|روایتی]] منظور از عروه الوثقی را [[ولایت]] دانسته<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و در [[تفسیر البرهان]] با استناد به روایاتی از [[پیامبر(ص)]] و [[چهارده معصوم|معصومان (ع)]] عروة الوثقی را [[ولایت امام علی(ع)]] و [[ائمه(ع)]] و مودت و محبت آنان دانسته است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.</ref> در [[تفسیر الکاشف]] نیز عروة الوثقی را انجام [[واجبات]]، ترک [[محرمات]] و نیکی به دیگران معرفی کرده است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۶۶.</ref> | [[مفسران]] درباره اینکه منظور از «عروة الوثقی» در این آیه چیست نظرات گوناگونی ارائه دادهاند؛ برخی معتقدند [[ایمان]] و [[عمل صالح]] محکمترین وسیلهای است که باعث نجات انسان خواهد شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۶۸.</ref> در [[تفسیر قمی]] با نقل [[روایت|روایتی]] منظور از عروه الوثقی را [[ولایت]] دانسته<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و در [[تفسیر البرهان]] با استناد به روایاتی از [[پیامبر(ص)]] و [[چهارده معصوم|معصومان (ع)]] عروة الوثقی را [[ولایت امام علی(ع)]] و [[ائمه(ع)]] و مودت و محبت آنان دانسته است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.</ref> در [[تفسیر الکاشف]] نیز عروة الوثقی را انجام [[واجبات]]، ترک [[محرمات]] و نیکی به دیگران معرفی کرده است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۶۶.</ref> | ||
=== آیه علمهای اختصاصی خداوند | === آیه علمهای اختصاصی خداوند === | ||
{{قرآن جدید|۳۱|۳۴|نوع=|منبع=}} آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل میکند، و آنچه را که در رحمها (ی مادران) است میداند، و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی میمیرد؟ خداوند عالم و آگاه است!)براساس آیه علم به برپایی روز [[قیامت]] فقط اختصاص به خداوند دارد اما علم به زمان نزول باران و آن چه در رحم مادران است هر چند اختصاص به خداوند دارد{{یاد| گرچه دستگاهها و آزمايشهاى علمى امروز نشان مىدهند كه جنين پسر است يا دختر؛ امّا علم خداوند ازلى و نامحدود است؛ علاوه بر اين، علم به «ما فِي الْأَرْحامِ» تنها مربوط به پسر يا دختر بودن جنين نيست، بلكه استعدادها، حالات، روحيّات، و صدها دانستنى ديگر را نيز شامل مىشود كه با هيچ دستگاه و آزمايش و امكانات بشرى، قابل دستيابى نيست. قرائتی، محسن، تفسیرنور،۱۳۸۳ش، ج۷،ص۲۹۴.}} ولی به هرکس بخواهد تعلیم میکند {{یاد|إِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ ( إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ) الْآيَةَ فَيَعْلَمُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ قَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَ سَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَ شَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَ مَنْ يَكُونُ فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللهُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللهُ نَبِيَّهُ ((صلى الله عليه وآله)) فَعَلَّمَنِيهِ وَ دَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَ تَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي ترجمه: علم غيب منحصر است به دانستن وقت قيامت و آنچه خداوند سبحان در گفتارش شمرده است در سوره لقمان آیه ۳۴... ولى غير از اينها پس علمى است كه خداوند به پيغمبر خود، صلّى اللهعليه و آله، ياد داد و او هم به من آموخت و دعاء كرد كه سينه من آنرا نگاهداشته و پهلوهايم احاطهاش نمايد (حفظ كرده آنرا ضبط نمايم). فيض الاسلام اصفهانى، على نقى، نهج البلاغه، ج۲، ص۳۹۸.}} دو موضوع دیگر نیز از مجهولات آدمی است یکی بی خبری از آن چه فردا برایش پیش میآید و دیگر بی خبری از این که در چه سرزمینی خواهد مُرد و همین دو نادانی سبب بی خبری نسبت به تمامی حوادث زندگانی است. آیه در واقع هشداری است به انسان که با این همه جهل و نادانی در برابر خدا تمرد و سرکشی نکند و خویشتن را به هلاکت نیفکند. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۲۳۸و۲۳۹. | |||
</ref> | </ref> | ||