پرش به محتوا

عالم ناسوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۳
خط ۲۸: خط ۲۸:


== ناسوت در ادیان آسمانی ==
== ناسوت در ادیان آسمانی ==
این واژه در متون روایی اسلامی وجود ندارد؛ اما به طور گسترده‌ای در ادبیات عرفانی، فلسفی و کلامی، به جای جهان مادی، طبیعت و...، استفاده شده است. برخی معتقدند که این اصطلاح ریشه در باور [[مسیحیان]] دارد که در مورد [[حضرت عیسی|عیسی(ع)]] اعتقاد دارند ناسوت و [[عالم لاهوت|لاهوت]] با هم متحد شده و در عیسی(ع) تجلی یافته است؛<ref>طوسی، تلخیص المحصل،۱۴۰۵ق، ص۲۶۰؛ حسنی رازی، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الأنام، ۱۳۶۴ش، ص۲۴، حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۵؛ مجلسی، احتجاجات، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۷؛ عامری، رسائل ابو الحسن عامری، ۱۳۷۵ ش، ص۲۹۷. </ref>حال در اینکه ناسوت بالا رفته و به لاهوت رسیده و یا لاهوت پایین آمده و با ناسوت متحد شده اختلافاتی وجود دارد؛<ref>عارف، راه روشن،۱۳۷۲ش، جلد۸، ص۳۹.</ref> درهرحال ریشه این موضوع در آثار برخی، به قبل از [[مسیحیت]] باز می‌گردد؛<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۹۵.</ref> حتی مرگ هر امپراتور در پاره‌ای از ادیان به معنای انقطاع حلول الوهیت در جامعه قلمداد شده است.<ref>حسینی تهرانی،امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۵. </ref> البته ناگفته نماند که برخی از عرفای [[مسلمان]] نیز به نوعی ادعای حلول لاهوت یعنی روح خداوندی در ناسوت یعنی روح آدمیان را داشته و بر این اساس ادعای «انا الحق» سر می‌دادند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲، ص۱۶۳ ؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۲۶۰.</ref>
این واژه در متون روایی اسلامی وجود ندارد؛ اما به طور گسترده‌ای در ادبیات عرفانی، فلسفی و کلامی، به جای جهان مادی، طبیعت و...، استفاده شده است. برخی معتقدند که این اصطلاح ریشه در باور [[مسیحیان]] دارد که در مورد [[حضرت عیسی|عیسی(ع)]] اعتقاد دارند ناسوت و [[عالم لاهوت|لاهوت]] با هم متحد شده و در عیسی(ع) تجلی یافته است؛<ref>طوسی، تلخیص المحصل،۱۴۰۵ق، ص۲۶۰؛ حسنی رازی، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الأنام، ۱۳۶۴ش، ص۲۴، حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۵؛ مجلسی، احتجاجات، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۷؛ عامری، رسائل ابو الحسن عامری، ۱۳۷۵ ش، ص۲۹۷. </ref>حال در اینکه ناسوت بالا رفته و به لاهوت رسیده و یا لاهوت پایین آمده و با ناسوت متحد شده اختلافاتی وجود دارد؛<ref>عارف، راه روشن،۱۳۷۲ش، جلد۸، ص۳۹.</ref> درهرحال ریشه این موضوع در آثار برخی، به قبل از [[مسیحیت]] باز می‌گردد؛<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۹۵.</ref> حتی مرگ هر امپراتور در پاره‌ای از ادیان به معنای انقطاع حلول الوهیت در جامعه قلمداد شده است.<ref>حسینی تهرانی،امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۵. </ref> البته ناگفته نماند که برخی از عرفای [[مسلمان]] نیز به نوعی ادعای حلول لاهوت یعنی روح خداوندی در ناسوت یعنی روح آدمیان را داشته و بر این اساس ادعای «اَنا الحق» سر می‌دادند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲، ص۱۶۳ ؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۲۶۰.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۱۸٬۴۲۹

ویرایش